گفتگوی اختصاصی چوک با «قاسم آهنین‌جان» «آیدا مجیدآبادی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

گفتگوی اختصاصی چوک با «قاسم آهنین‌جان» «آیدا مجیدآبادی»

در یکی از گفتگوهایتان از شاپور بنیاد به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد در مسیر شعریتان نام برده‌اید. دربارهٔ او وتأثیراتش برای ما توضیح دهید و اینکه این شاعر علیرغم معروفیت اندک چه جایگاهی در شعر امروز دارد؟

همیشه گفته‌ام شاپور بنیاد یکی از بهترین‌هاست چه در شعر و چه در سلوک و رفتاراو آدم با صداقت و بزرگواری بود. زمانی که بنیاد حلقهٔ نیلوفری را دایر کرد بازار شعر در انحصار چند نام بود نشر و نشریات همه در تیول چند نفر بود و آنچه در میان بود رابطه بود و باندبازی، محیط بسیار تنگ بود و خفه، خیلی‌ها هم با پول پدر و مادرشانکتاب چاپ می‌کردند و برخی با فروش فرش و تلویزیون، تب اشتهار بالا بود و حتماً باید در دار و دسته‌ای بودی تا یک شعر از تو در مجله‌ای چاپ شود. من هم با هیچ‌کس ارتباط نداشتم هرگز هم آدمی که پول بدهم و شعر چاپ کنم نبودم اهل مجیز گفتن هم نبودم، و این‌ها باعث می‌شد که فقط بنویسم و به چاپ هم فکر نکنم تا در مکالمه‌ای شاپور را یافتم و قرار و مدار گذاشتیم و «ذکر خواب‌های بلوط» را چاپ کرد. کتابی پر و پیمان با نزدیک به دویست شعر. کتاب چاپ شد در 3000 جلد، فروش رفت و نایاب شد. و این آغازی بسیار درخشان بود برای شاعری که در هیچ گروه و دسته و موجی نبود و پای هیچ مانیفستی را امضا نکرده بود.

بنیاد شاعر خوبی بود، افق خودش را داشت و در این افق قطعاً نظری به یدالله رؤیایی و سهراب سپهری هم داشت ولی شناسنامه‌اش ازآن خودش بود اما خوب دیده نشد، همانگونه که بادیه نشین یا هوتن نجات. قدر شاپور بنیاد را ندانستند، به زعم من شاپور بنیاد جایگاه رفیعی در شعر دارد و فاصله‌اش بسیار است با خیلی از نامداران ناشاعر. اما از آنجا که همیشه چنین است که آنکه غربال

به دست دارد از پی می‌آید. روزی دوباره شعر شاپور بنیاد را خوش‌آمد خواهند گفت و او را خواهند کاوید. هم اکنونمی‌دانم که ناشرانی آماده‌اند تا آثار او را چاپ کنند و او دوباره دیده خواهد شد با افق کاملش.

      

این جمله از کتاب عبور از خط یونگر «آرتور رمبو عارفی در حال توحش» چه تأثیری در مسیر شعری شما نهاد و آیا این تأثیر را می‌توان آغاز تشخص سبک و سیاق شاعری شما دانست؟

پارادوکسی که در این عنوان بود مرا درگیر کرد و البته آن موقع هیچ اثری نه از شعر رمبو بود و نه از زندگی او کسی نوشته بود. تنها یک کتاب بود چاپ انتشارات زوار که مرحوم محسن هنرمندی تإلیف و ترجمه کرده بود به نام «شعر فرانسه از رئالیسم تا سورئالیسم» و در آن به شاعرانی چون شارل بودلر، پل ورلن، آرتور رمبو و ... پرداخته بود. آن کتاب را خواندم اما قلم و ترجمهٔ هنرمندی جاذبه‌ای نداشت برایم. اما رمبو همیشه در ذهن من بود تا کم کم کتاب‌هایی چون «عصر آدمکشها» از هنری میلر و «اشراق‌ها» از بیژن الهی را یافتم و از این جا بود که دیگر زندگی با رنبو و شعر رمبو آغاز شد. رمبو همانقدر بر من مؤثر واقع شد که داستایوفسکی. اما من فقط به این دو علاقه نداشتم، الیوت هم بود و اکتاویو پاز یا همینگوی و فاکنر و بورخس و تورگنیف و تپش‌های مدامی که با سینما و موسیقی داشتم بی تإثیر در شعر من نبودند. همانقدر که به آرتور رمبو علاقه داشتم به چایکفسکی هم نیز چنین بود یا به سینمای مثلاً: جان فرد. من در رودخانه‌ای که شنا می‌کردم بسیار وسعت داشت اما اینکه سبک و سیاق شاعری من هرچه هست دیگران گفته‌اند و صحیح نمی‌دانم خود بگویم و یا در واقع بهتر است بگویم

بگذارید فروتن باشم.

در آغاز راه شاعری، کار خود را ادامهٔ چه کسی یا کسانی می‌دانستید؟ بیژن الهی و بانیان شعر دیگر، احمد رضا احمدی و شاعران موج ناب یا ...؟

ببینید من از کودکی کتاب می‌خواندم، با صمد بهرنگی شروع کردم، در دورهٔ دبستان و دبیرستان تمام ادبیات معاصر ایران را خوانده بودم از هدایت و آل احمد و گلستان و چوبک بگیر تا بهرام صادقی و قاسم هاشمینژاد و ... اما اولین شعر نویی که خواندم شعر «هست شب» از نیما یوشیج بود. به نیما ارادت پیدا کردم و حرف‌های او را و پیشنهادهای او را خواندم و سلوک خود کردم. برای من حرف‌های نیما بسیار مهمتر و تإثیر گذار تر از خیلی‌های دیگر است. من هرگز به این ترجمه‌های مشوشی که ازدریدا و فوکو شیفتگی نداشته‌ام. من در مسیر ادبیات ایران هستم اگرچه حرف‌های آدمهایی مثل ریلکه را خوانده‌ام و حرف‌های داستایوفسکی و خیلی از دیگران را. علاقهٔ من به شعر بیژن الهی همانقدر است که به اخوان ثالث هم علاقه دارم یا به هوشنگ بادیه نشین و البته از تفاوت این سه آگاهم. من کار خود را ادامهٔ حافظ می‌دانم و نیما یوشیج.

خاستگاه تصاویر سورئال اشعار شما از کجاست؟

اگر چنین باشد که شما می گویید از زندگی من است. من معتقدم کتاب و تئوری آدم را شاعر نمی‌کند و به شعر کسی هم جهت نمی‌دهد. این زندگی است که راه نشان می‌دهد و زندگی من بسیار پر تپش، بسیار فراز و فرود داشته و کنتراست و سایه روشن در زندگی من گرافیک بسیار غلیظی داشته، همیشه تصویری که از زندگی‌ام دارم شبیه به نوار قلب است.

بهره‌گیری‌تان از واژگان عربی ارتباطی با جغرافیای زادگاه‌تان جنوب دارد؟

تولد و کودکی من در اردبیل اتفاق افتاده، و این از ادبیات کلاسیک آمده بر من، شما نگاه کنید حافظ با مصرعی عربی آغاز می‌شود. مثنوی مولوی دیباچه‌ای عربی دارد. تذکرة الاولیا عطار پر از عربی است و بنده علاوه بر این‌ها قرآن و ادعیه می‌خوانم و این زبان نزد بنده ارجمند است و مؤثر.

به جز نیما چه کسان دیگری را در روند شعر معاصر تأثیرگذار می‌دانید؟

اینان بسیارند، مثلاً: فریدون رهنما، هوشنگ ایرانی، تندرکیا، بیژن الهی، بهرام اردبیلی، احمد شاملو، اخوان ثالث، نصرت رحمانی و منوچهر آتشی و ...

آیا جریان‌های مختلف شعری آن دوره به سیر صعودی این روند کمک می‌کرد؟

بنده چندان اعتقادی به تإثیر جریان ندارم. مثلاً شما ببینید از شعر حجم به غیر رؤیایی و اسلام‌پور که آغازگران این نوع شعر بودند چه کسی دیگر آمده؟ یا از موج نو شما غیر از احمدرضا احمدی کسی را می‌شناسید؟ و اما اینکه امروز «شعر دیگر» مد شده و راه به جایی نخواهد برد. تنها شاعری موفق است که چهره‌ای مستقل داشته باشد نه، مقلد بودن راه به جایی ندارد. این کورس بستن‌ها و این از قافله عقب نماندن‌ها راه به جایی نمی‌برد. هر کس باید خودش باشد و هیچ موج و جرگه‌ای هم تاکنون تداوم نداشته. ظرفیت این موج‌ها بسیار محدود بود، برای همین هم تداوم نداشتند.

فکر می‌کنم اکثر دوستان نظر شما را در مورد جایزهٔ اول شاملو خوانده‌اند. فکر می‌کنید روند جایزهٔ دوم به چه شکل بود؟

با پوزش از شما، من دیگر تمایل به حرف زدن دربارهٔ این بساط ندارم. بالاخره خیلی‌ها هم باید ابزاری برای بودن و دیده شدن داشته باشند و خویشتنداری هم نعمت بزرگی است که نصیب همگان نمی‌گردد. شبلی گفت: من وقتم / وقت من عزیز است.

شما در گفتگو با ایسنا اذعان داشته‌اید که اگر ناشاعران را کنار بگذاریم شعر ایران امروزه در اوج

خودش است. منظور شما از ناشاعران چه کسانی هستند؟ من می‌گویم شعر ایران همیشه در اوج بوده است اما مدتهاست که متلاطم است، دچار بیماری است، بیمارش کرده‌اند مافیای حقیری که به نشریات و ناشران خط و جهت می‌دهد. آدم‌های کوچکی که پشت تئوری‌های نخوانده قایم شده‌اند و مدام از فوکو، دریدا سانتاک و... دم می‌زنند. مدام از ساختارشکنی، مدام از زبان، مدرن، فرا مدرن، هرمونوتیک و ... دم می‌زنند. مدام از ساده‌نویسی و... حرف می‌زنند و هیچ شعری ارائه نمی‌دهند. اما شعر در بند نمی‌ماند و راه خود را می‌رود و راه خود را می‌یابد. شعر جوهری سیال است که راه به سوی مخاطب خود دارد.

آیا این‌ها از همان دست کسانی هستند که به گفتهٔ شما بیژن الهی را خانه‌نشین کردند؟

به زعم بنده نه تنها بیژن الهی را خانه‌نشین کردند بلکه بسیاری دیگر را به انزوا کشیدند. اینان فضا را آلوده می‌کنند، شما چند کتاب از مجید فروتن دیده‌اید؟ این‌ها مثل بختک روی شعر افتاده‌اند، تاریخ تحلیلی می‌نویسند بی‌حضور شاپور بنیاد، قاسم هاشمی نژاد، هوتن نجات، یعنی چه؟ شعر را از شکل واقعی و وقار خود سعی می‌کنند خارج کنند و با ادا و اطوار و حرکات‌شان به سمت نوعی فانتزی می‌برند با پیراهن‌های نارنجی و لیمویی در کافه‌ها و جشن امضاها. خاقانی را نمی‌فهمند. چرا بفهمند وقتی که خاقانی می‌گوید:

راه نفسم بسته شد از آه جگرسوز

پشت نام شاملو پنهان شده‌اند، صباحی دیگر پشت منوچهر آتشی قایم می‌شوند. روزی دیگر پشت کسی دیگر.

اگر ناگفته‌ای دارید بفرمایید:

حرف بسیار است اما به این اکتفا می‌کنم که هرگز جای ناامیدی نیست. با پول و عنوان و جشن و... شاید شعر زخم بردارد، کسالت پیدا کند اما شعر همیشه در فراز است و همیشه مزاحم را پس می زند و به راه خویش ادامه.


 

 

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

 

www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

 

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك

 

www.chouk.ir/download-mahnameh.html

 

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک

 

https://telegram.me/chookasosiation

 

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

 

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

 

دانلود نمایش‌های رادیویی داستان چوک

 

www.chouk.ir/ava-va-nama.html

 

دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک

 

www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html

 

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

 

www.chouk.ir/honarmandan.html

 

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

 

http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

 

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک

 

www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

 

دانلود فصلنامه‌های پژوهشی شعر چوک

 

www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692