نگاهی به وضعیت متفاوت سینما و ادبیات
سینمای ایران برای دومین اسکار میگیرد، به فروشهای میلیاردی دست پیدا میکند، موفق میشود مخاطبانش را دوباره به سمت خود بکشاند و برای خود جایگاهی در سبد خانوار باز کند. ادبیات ما اما، با نوبل و پولیتزر ودیگر جوایز بین المللی ، فاصله جدی و معنا دار دارد ، فروش کتابهایش از محدودهای مشخص بالاتر نمیرود و مخاطبانش اگر خیلی جدی کتابخوان باشند ترجیحشان خواندن کتابهای پی دی اف و گوش کردن به نسخههای صوتی و هر از گاهی خریدن کتابی است که از کیفیت آن مطمئن باشند (که عمدتاً هم آثار ترجمه طرفداران بیشتری دارد) و درباره داستان و رمان ایرانی و رسیدنشان به شرایط امروز سینما فقط میشود گفت فعلاً که نه . شاید ، وقتی دیگر ...
اینکه چه میشود برای ادبیات کرد پاسخ روشنی ندارد. اگر هم دارد یک پاسخ ندارد. اما اینکه سینما چه کرده است تا توانسته به شرایط فعلی برسد پاسخهای واضحی دارد.
سینما در گذاری سخت و آهسته ،توانسته از پنج شش سال پیش به این طرف به مفهوم مورد انتظار مخاطبش نزدیک شود. مخاطبی که دیگر کمدیهای سخیف با قصههای عاشقانه تخت را دوست ندارد . دنبال تماشای چشم رنگیها نیست. مخاطبی که در جهان گسترده قرن بیست و یکم از اداهای روشنفکری و افه های ضدقصه خسته است و اتفاقاً برعکس دنبال قصهٔ روان و سرراست میگردد.
سینما با علم به این موارد تصمیم میگیرد مخاطبی که سالها با سالنها قهر بوده را دوباره به تماشای فیلم دعوت کند . کار سختی است ، اما میکند . سینماداران اول از هر چیز به فکر مکانهای مناسبتری برای ارائه آثار می افتند پس پردیسهای سینمایی با معماریهای چشم نواز ساخته میشوند . صاحبان پردیسهای سینمایی هوشمندانه عمل میکنند ودر کنار سالنهای سینما رستوران ، مراکز خرید، شهر بازی، پارکینگ و سایر امکانات رفاهی و تفریحی را لحاظ میکنند تا پای خانوادهها به یک کدام از این بهانهها به سالنهای سینما نیز باز شود. تلویزیونهای آل سی دی بزرگ،
بنرها و استند ها و تبلیغات گسترده چه در داخل پردیسها و چه در فضای شهری نیز کمک موثری در دیده شدن فیلمها و مراکز نمایش آنها محسوب میشود.
بعد از ساخته شدن پردیسها ، فیلمسازان با دید روان شناسانه و جامعه شناسانه بهتر وارد عمل میشوند. آنها میکوشند نیازها وعلایق مردم را بشناسند و اول از هر چیز برای این جامعه خسته قصههای سرگرم کننده بگویند( بماند که هنوز هم متأسف باشیم یا نباشیم جامعه ما به شدت دوست دار قصههایی است که یا تا سرحد انفجار بخندد یا تا نهایت ، گریه کند و با بغض و تأثر از سالن خارج شود). فیلمسازان قصههایشان را با قدری فاصله از نسخههای تکراری عاشقانههای قبلی تعریف میکنند . خیانت با وجود اینکه هنوز هم رکن اصلی بسیاری از آثار سینمای ماست اما حداقل اتفاقی که افتاده تغییر در شیوه روایت آن است. از دیگر دغدغههای مردم پسند ، پرداختن به روابط درون خانوادهها ، مشقتها و معضلاتی است که از جامعه و قوانین شروع شده و سر از زیر سقف خانهها در آورده است (موضوعاتی شبیه به قصاص ، قوانین مربوط به طلاق، آسیبهای اجتماعی، تجاوز، اعتیاد و ...)
گروه دیگری از آثار موفق میشوند مفاهیم جنگ و سیاست را- برای نسلی که عمده وقتش را در صفحات مجازی و دورهمی ها میگذارند - با زبانی امروزی روایت کنند. انتخاب مقطعی از تاریخ و اضافه کردن چاشنی عشق ، عاطفه یا هجر و هرمان به آن باعث میشود تعدادی فیلم ساخته شود که سالنهای نمایشش از تماشاچی خالی نماند.
تعدادی فیلم هم ساخته میشوند که در خنداندن مخاطب بسیار موفق عمل میکنند . خوشبختانه این آثار از کمدیهای سطحی با تکیه بر سرخوردنهای الکی روی زمین و بریدن ترمز ماشین و کله معلق زدنهای بی دلیل دور شده و موضوعات اجتماعی یا سیاسی را دست میاندازند و دست میگذارند درست روی رگ خواب مخاطب و موفق میشوند با خلق چند سکانس در هجو اوضاع فرهنگی یا محدودیتها و موانع سیاسی و قانونی به نجات سینما و رسیدن به فروش مقبول کمک کنند. البته نباید فراموش کرد که در بین کارگردانان و فیلم نامه نویسان تعداد کسانی که تبدیل به فیلم بین حرفهای شدهاند کم نیست و خوب یا بد ، برخی از این افراد موفق میشوند نمونههای ایرانیزه شدهای از آثار هالیوودی که دیدهاند را روی پرده سینماها بیاورند . فارغ از اخلاقی بودن یا نبودن این شیوه ، نمیشود انکار کرد که دیدن زیاد فیلم _ چه از آن کپی برداری بشود چه نشود_ به طور ناخودآگاه مهارتهای فیلم سازی و نویسندگی را در یک سینماگر تقویت میکند .مگر میشود عصاره هر شب فیلم دیدن جایی از ذهن ته نشین نشود و باقی نماند؟!
یکی دیگر از عوامل بهتر شدن حال سینما، زمان طولانیتر فعالیت سالنهاست . تا چند سال پیش آخرین سانس نمایش ساعت 8 یا 9 شب بود اما مدتی است که برخی فیلمها به دلیل استقبال حتی سانس های نیمه شبی دارند و این برای مخاطبان شب زنده دار یکی از بهترین گزینههاست.
سینمای ایران بخشی از آشتی مخاطبش را مدیون فیلم سازان و دست اندکاران طراز اولش است. وقتی فیلم ساز یا بازیگری جوایز بین المللی معتبر نظیر اسکار یا کن و ... میگیرد واضح است که تماشاگر اعتماد بیشتری به سینما میکند و اصلاً برای اینکه به اصطلاح بداند بقیه فیلم سازان یا سینماگران با این فیلم ساز موفق چند چند اند به دیدن سایر آثار سینمایی هم خواهد رفت . کمااینکه رونق دوباره جشنواره فجر و فروش رفتن بلیط های آن تا دانه آخر در سایتهای اینترنتی نشان دهنده همین امر است. تماشاگران امروز به امید اینکه بتوانند نمونههای موفق و حتی موفقتر از آنهایی که اسکار و کن و جوایز جهانی گرفتهاند را ببیینند به سینما اطمینان میکنند و حاضر میشوند بابت فیلمهایی که برای اولین بار با کیفیتی متوسط ( که گاها هنوز مراحل فنی صدا و تصویر آنها کامل نیست) هزینه کنند و وقت بگذارند.
یکی دیگر از عوامل روند رو به رشد سینما خود مخاطبان هستند. مخاطبان امروز که هر لحظه اراده کنند با جهان در ارتباطاند دیگر آن مخاطب دهه 40 و 50 و حتی 70 و 80 نیستند. آنها میدانند که برای ارتقای سطح فرهنگ و تربیت نسلی بهتر باید سینما و سینما رفتن را حتماً در برنامههایشان قرار دهند. البته که تأسیس پارکینگهای طبقاتی در نزدیکی یا داخل پردیسها و سالنهای سینما و همچنین وجود مترو و وسایل نقلیه عمومی قابل دسترس، به این اتفاق کمک کرده است.
در کنار همه اینها گاه تلخیها و استرسها وفشارهای اجتماعی هم عاملی میشود تا آدمها سینما را به عنوان گزینهای برای ساعتی آرمیدن ، فارغ از فکر و خیال و نگرانی انتخاب کنند و ترجیح بدهند به جای سر و کله زدن با نشدنها و دلایل آن 90 دقیقه با جهان یک فیلم همراه شوند، برای آدمهای درونش گریه کنند یا به آنها بخندند. و اینها همه نشان میدهد که سینمای سال 96 هم ، با آنچه در جشنواره سی و پنجم دیدیم احتمالاً هم چنان کار خواهد کرد. کمااینکه در اولین اکرانهای بعد از جشنواره خوشبختانه شاهد فروشهای بالا و استقبال مناسب مردم هستیم.
گرچه فرصتی برای نقد آثار به نمایش در آمده در جشنواره امسال نیست اما فارغ از همه حواشی بعید به نظر میرسد که این آثار نیز _ گرچه بعضاً با الگوبرداری از نمونههای موفق سالهای قبل ساخته شدهاند – از قافله فروش عقب بمانند و باعث شوند سینما به شرایطی بازگردد که در دهههای گذشته بر آن گذشته است.
با مروری که بر دلایل سیر صعودی سینما نسبت به ادبیات شد شاید این بار نوبت کارشناسان و نویسندگان آثار ادبی باشد که بیایند ، آسیب شناسی کنند ، طرحی نو در اندازند و فاصله معنادار اسکار تا نوبل را با نگاه بدیع و هوشمندانه بپوشانند.
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک
www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html