یادداشتی بر رمان «قلاب (جگ ریچر 3)» نویسنده «لی چایلد»؛ «سعید زمانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

برگی دیگر از ماجراهای جک ریچر مأمور همه فن حریف و بزن بهادر بازنشستهٔ ارتش آغاز می‌شود. رمان به حدی هیجان انگیز است که به این راحتی زمین گذاشته نمی‌شود. روال برترین داستان‌های مبتنی بر خیر و شر اینگونه است: یک دشمن قوی و بسیار باهوش خلق می‌شود؛ این دشمن قوی، قهرمان داستان را زیر سایهٔ خودش محو می‌کند. آنقدر با قهرمانِ داستان بازی می‌کند و او را به چالش‌های مختلف می‌کشاند که در نهایت، در دامهایی که برای قهرمان چیده شده، خودش نیز اسیر می‌شود.

قلاب، سومین ماجرای جک ریچر پس از 1-قتلگاه و 2- تا پای مرگ است. ضد قهرمان این داستان شخصی مرموز و از جنگ ویتنام از سر گذرانده‌ای به نام هوک هوبی است. هوک هوبی دارای صورتی نیم‌سوخته و دستی که در جنگ قطع شده و یک قلاب سر کج به شکل J به آن متصل است. تلفیق کاپیتان هوک دشمن پیتر پین در سری داستان‌هایی به همین نام و مرد دو چهره یکی از دشمنان بت‌من می‌شود هوک هوبی. جک ریچر در این رمان، از پرس و جوی دوستانه یک کارگاه شانه خالی می‌کند. در همان روز کارگاه در حالی پیدا می‌شود که به قتل رسیده انگشتان دستانش قطع شده است. بعد از طی کردن یک سری ماجراهای پیچیده، از طرف پدر و مادر داغدیده‌ای به نام آقا و خانم هوبی، جک ریچر مأمور پیدا کردن فرزند مفقود شدهٔ آنها در جنگ ویتنام می‌شود. جنگ ویتنام برای امریکا یک آبروریزی بزرگ و بزرگ‌ترین باخت در تمامی دوران برای آنهاست. این جنگ به دلیل صدمات جانی و روانی‌ای که بر امریکا وارد کرد، بستر خلق بسیار از داستان‌های ادبی بر پایه روانشناختی شد. به طور مثال خلق شخصیت جان رمبو، در رمان اولین خون نوشتهٔ دوید مور یکی از همین نوع داستان‌هاست. دو سه سال بعد از از انتشار این داستان، فیلمی با بازی سیلوستر استالونه در نوبت اکران قرار گرفت. حتی می‌توان اینگونه در نظر گرفت که شخصیت جک ریچر نیز به نوعی مشتق شده از جان رمبو است. اما جان رمبو درگیر شکنجه‌های روحی و جسمی که در ویتنام متحمل شده است. در حالی‌که جک ریچر پلیس ارتش است و فرزندِ زمان صلح. درست است که شخصیت هوک هوبی در این رمان با ظاهری ترسناک توصیف شده؛ اما چیزی که وی را ترسناک‌تر می‌کند، هوش سرشارش در مبارزه با قربانیانش است. این هوش سرشار برخی جاها جک ریچر را به زانو در می‌آورد؛ آنقدر که جک ریچر به خاطر اشتباهاتی که مرتکب می‌شود احساس گناه می‌کند. شغل اصلی هوک هوبی نزول خواری است. کسانی که به پول احتیاج دارند سراغش می‌آیند. پس از قبول شرایط پیچیدهٔ هوک هوبی توسط قربانیان نگون‌بخت، آن‌ها در دام تار عنکبوتی‌اش اسیر

می‌شوند و تنها چیزی که برایشان می‌ماند، اگر خیلی شانس بیاورند جانشان است. هوشمندی هوک هوبی آنقدر تحسین برانگیز است که در انتهای داستان، خواننده باورش می‌شود که جک ریچر دارد توسط هوک هوبی نابود می‌شود. اما علاوه بر عملکرد صحیح و به موقع و همچنین هوشمندی جک ریچر، این توانایی و استقامت بدنی‌اش است که وی را نجات می‌دهد؛ جک ریچر مصداق بارز «عقل سالم در بدن سالم است» می‌باشد.

اما همه مطالب به کنار، انتشارات کتابسرای تندیس واقعاً دست مریزاد دارد. از طرح جلد کتاب، نوع چاپ، صفحه بندی، نوع کاغذ و سایر عوامل نادیده و ناشمرده همه عالی‌اند. ترجمه کتاب هم بسیار گویاست. چرا که این نوع رمان‌ها می‌طلبند که ترجمه روان و راحت‌خوانی داشته باشند؛ آقای محمد عباس‌آبادی ترجمهٔ بسیار گیرایی از آن نوعی که متن ادبی و گفتگو محاوره انجام داده‌اند که خواننده احساس کند در زمان مطالعه در حال دیدن فیلم سینمایی است نه خواندنِ یک رمان.

برش‌هایی از رمان:

* جک ریچر دید که یارو از در وارد شد. در واقع، دری وجود نداشت. یارو فقط از قسمت دیوار جلویی که وجود نداشت وارد شد. در بار یکراست به روی پیاده‌رو باز می‌شد. میز و صندلی‌هایی در بیرون، زیر یک درخت موی قدیمی خشکیده که یک‌جور سایهٔ طبیعی می‌انداخت چیده شده بود. یک سالن داخلی-خارجی بود که از میان دیواری که وجود نداشت، می‌گذشت. ریچر حدس می‌زد که یک‌جور نردهٔ آهنی برای قفل کردن در بار موقع تعطیل کردن باشد. البته اگر تعطیل می‌شد. مطمئناً ریچر هیچ‌وقت ندیده بود که بار تعطیل کند. او تقریباً در اضافه‌کاری افراط می‌کرد. یارو در یک متری داخل سالن تاریک ایستاد و صبر کرد، پلک زد تا چشمانش بعد از آن سفیدی داغ خورشید کی وست به تاریکی عادت کند. ماه ژوئن، ساعت چهار بعدازظهر در جنوبی‌ترین قسمت ایالات متحده بود ..

*هوک هوبی تمام زندگی‌اش را مدیون رازی بود که نزدیک به سی سال قدمت داشت؛ آزادی‌اش، جاه و مقامش، پولش، همه چیزش. او مثل هر فرد محتاطی که که در موقعیت او بود، حاضر بود برای رازش تمام کارهای لازم را انجام دهد. چون با افشای آن چیزهای زیادی از دست می‌داد. حتی می‌توانست تمام زندگی‌اش را از دست بدهد. مصونیتی که نزدیک به سی سال به آن تکیه کرده بود بر اساس دو چیز بود. همان دو چیزی که هر کسی برای حفاظت از خودش در مقابل هر خطری به کار می‌برد.

این کتاب از سوی کتابسرای تندیس منتشر شده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692