• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • بررسی عناصر روایی در مجموعه شعر «رودخانه‌ای که از ماه می‌گذرد» سرودهٔ «لیلا فرجامی»؛ «غزال مرادی»/ اختصاصی چوک

بررسی عناصر روایی در مجموعه شعر «رودخانه‌ای که از ماه می‌گذرد» سرودهٔ «لیلا فرجامی»؛ «غزال مرادی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

بررسی عناصر روایی در مجموعه شعر «رودخانه‌ای که از ماه می‌گذرد» سرودهٔ «لیلا فرجامی»؛ «غزال مرادی»

لیلا فرجامی متولد 1351تهران می‌باشد و از سن چهارده سالگی در آمریکا سکونت داشته است. او شاعر و مترجم است و با داشتن کارشناسی ارشد در روان‌شناسی، سال‌هاست که به روان درمانگری اشتغال داشته است. فرجامی به دو زبان فارسی و انگلیسی شعر می‌نویسد و اشعارش تا کنون به زبان‌های فرانسه، انگلیسی، عربی، سوئدی، ترکی، کردی، و بنگالی توسط شاعران و مترجمان حرفه‌ای در نشریات گوناگون منتشر شده‌اند. او همچنین یکی از دو بنیانگذار مجموعه‌ای ادبی به نام شعروفون بوده و تولید و تدوین آن را به عهده داشته است. از او تا کنون شش مجموعه شعر به چاپ رسیده است:

هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم زیبایی شناسانه است. ,وشاید بتوان آن را شگردی دانست که می‌تواند به انسجام و مسیر طولی یک شعر قوام ببخشد معمولاً تعداد زیادی ازالمان‌های زیبایی‌شناسانه در شعر وارد عمل می‌شوند. این المان‌ها شامل ایده‌های ضروری ساختار روایت هستند مانند نمونه شعر زیر که در آن شاعر توانسته است روایت خود را بیان کند

«بی آنکه از کسی بشنوی

یا در کتابی بخوانی

می دانی

همیشه پاهایی که بر زمین می‌روند

به غبارها انس می‌گیرند

و در بیابانی

خیمه می‌زنند(شعر شماره 1 صفحه 2)

شیوه‌های به‌کاررفته برای برقراری ارتباط در روایت به عنوان یک عملکرد را روایت‌گری می‌نامند. اما شعر در بنیان خود استوار به استعاره است در بسیاری لحظات بنا به تأویل خواننده می‌تواند بر پایهٔ مجاز مرسل شکل گیرند فرجامی در نمونه زیر با پیوند یک داستان افسانه‌ای وشعر خود توانسته است ارتباطی نمادین برقرارنماید

«مرگ همان غورباقه ای ست که به بوسه‌ات

شاهزاده‌ای می‌شود

و تو را به قصر بلورینش باز می‌گرداند،

جایی که پس از سالها در اعماق چاه

و شنیدن صدای قلوه سنگ‌هایی بر آب

فراموش کرده بودی.

روایت داستانی در یک قالب ساختاری است که سکانسی از یک رخداد قصه‌ای یا غیر قصه‌ای راتوصیف می‌کند فرجامی درشعر خواهرانم نیز یک رخداد قصه‌ای را توصیف می‌کند.افزون بر آن دراین شعر فرجامی به شخصیت پردازی از راه کنش پرداخته است .

«خواهرم زنی خندان است

ایستاده رو به دوربین

پشت سرش

برج‌ها و خانهٔ های مسطح

مابین

آنتن‌ها و ماهواره‌ها و کبوترهای دود گرفته

سرخس‌های پیر خانگی

خواهرم زنی خندان است

گاه روی کوچه‌ای حوالی امیر آباد تیر می‌خورد و دراز می‌کشد

می‌آیند و می‌برند و در بهشت زهرا دفنش می‌کنند(شعر خواهرانم صفحه 6)»

دست کم دو مفهوم از اثر وجود دارد یکی مفهوم خوانا با نیت مؤلف ودیگری مفهومی که خواننده‌ای به آن می‌رسد بیشتر شعرهای فرجامی از منطقی روایی پیروی می‌کنند که روایت در آن‌ها به جهت ایجاد پیوند با مخاطب رنگی شخصی می‌گیرند المان‌هایی از جامعه خویش را بیان می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که مخاطب شعر را با خود بیگانه نبیند:

«خسرو شکیبایی رفت

و اهورا یزدی هنوز این دور و بر می‌پلکد

نکند واقعاً معجزهٔ هخامنشی در کار است؟

وای خدای من

اگر تمامی این پرندگان منحوس مرگ

بر شانهٔ سبزترین درختها بنشینند

به زودی همهٔ دنیا »در امتداد شب« می‌شود

و کنگرانی هم در زندگی واقعی‌اش معتاد( از شعر"یک

ایرانی در لس آنجلس صفحه 63)

لوتمن معنای متن را از نسبت آن با نظام‌های معنا شناسیک دیگر به متون دیگر وحتی قاعده‌های ادبی (وابسته به ژانرهای ادبی )می‌داند شعر نیز نسبت معناشناسیک با داستان دارد و شاید همین داستان پنهان در سطرهای یک شعر است که می‌تواند معنای دیگری خلق کند در بیشتر شعرهای این مجموعه می‌توان به وفور استفاده از داستانهایی نوستالژیک را دید که در آن‌ها فرجامی با آشنایی زدایی   روایت خود را بیان می‌کند

«شهرزاد منم

که هشدار می‌دهد

شاهزاده عاشق نخواهد شد

غول‌ها از درون چراغهای جادو فرار می‌کنند

و دختران جوانِ گندمزار

به جناقهای سینه‌شان

کلاغهای تجاوزِ هزار و یک شب را

درد می‌کشند(شب هزار ودوم صفحه 56)»

فرجامی به خوبی توانسته موضوعات و رخدادهایی را که بتواند قاعده احساسات باشد و مخاطبان با آن تجربه مشترک داشته باشد بیابد تا احساسات برانگیخته شوند

«کشیده تا کویر لوت

خیمه‌های شن

تنورهای باد

و تنت

تکه آهنی ست آخته

یا صومعهٔ شهری دوردست

با صلیبی از موم

که در آفتاب تموز

چکه می‌کند( غریبه‌ای که دروغ نمی‌گوید صفحه 47)

شاعر دراین مجموعه شعر به مسائل اجتماعی خود اهمیت می‌دهد و شاید همین‌طور که برخی از صاحبنظران معتقدند هنر وجه خاصی است از بیان آگاهی اجتماعی، و شاید بتوان هنر را بیانگر نیروی درونی یک هنرمند دانست که آن را از تماس با واقعیتی زنده به دست می‌آورد.

«در روزهای کلاغ

گربه‌هایی نحیف بر سر دیوارهای شکسته نشسته‌اند

قلوه سنگها

سلول‌های مرغوب خرابه‌هایند

در روزهای کلاغ

لاشخورها

قدیسانی شده‌اند

که از کنار پنجره‌های شهر

عبور می‌کنند( روزهای کلاغ ،صفحه 29)

در مجموع می‌توان شعرهای لیلا فرجامی را مجموعه با ساختار شکنی‌هایی در معنا ونحوه بیان دانست که از شگرد روایت به خوبی بهره گرفته است و همچنین از داستانها و رخدادها برای ارتباط میان متن ومخاطب با اندکی آشنایی زدایی درشعر خود استفاده کرده است گرچه شاید به زعم باختین نتوان شعر را دارای مناسبتی بینامتنی دانست چرا که شعر فاقد این منش است وپیچیدگی شعرمحصول مناسبت سخن با جهان است . وجهان داستانی نیز زیر مجموعه همین جهان می‌باشد واز آنجاییکه شاعر زبان شعر را به صورت فردی ومطلق بیان یمکند بنابراین می‌تواند بدون هیچ گیومه‌ای از هرشکل هر زبان و هر بیان براساس راستای مستقیم آن سود جوید.

پانویس:

آثار منتشرشده :

-هفت دریا، شبنمی-نشر روزگار،

-اعترافنامه دختران بد-نشر کتاب و نشر الکترونیک، آمریکا،

-گِل-نشر آهنگ دیگر،

-پرنده‌ای که در من آواز می‌خواند (ترجمه اشعار کبیر) -نشر آهنگ دیگر،

-رودخانه‌ای که از ماه می‌گذرد-نشر الکترونیک، آمریکا،

-عبور از سیاره سوخته-نشر بوتیمار

منابع

1-        فرجامی، لیلا رودخانه‌ای که از ماه می‌گذرد-نشر الکترونیک، آمریکا

2-        احمدی بابک ، ساختار وتاویل متن ، چاپ دوازدهم نشرمرکز تهران

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692