آرش دبستانی را با مجموعه داستان"وقتی میم میشوی" میشناسیم. داستان "شکر" از این کتاب برگزیده جایزه ادبی هدایت گردید. کتاب حاضر دومین اثر داستانی اوست. مجموعه داستان"واجد شرایط مرگ" مشتمل بر شانزده داستان کوتاه است. داستانها وحدت درون مایه دارند. و سایهٔ مرگ را در یکایک آنها میتوان دید. ستینگ جغرافیایی داستانها برون مرزی است. اما دغدغههای بیان شده به جامعه موطن نویسنده نزدیک است. داستان اول مجموعه بدون شک بهترین داستان مجموعه است. داستانی کامل با تمام عناصر داستانی. نشان دادن به جای گفتن، حرف اول را در این داستان میزند. تعلیقی که از ابتدا در داستان سر باز میکند، خواننده را تا انتها میکشاند.
استفاده از چسب برای جاودان کردن لحظهها و زنده نگه داشتن یاد کسی که دیگر نیست، ایدهٔ بینظیری است. داستانهای این مجموعه اکثراً ایدههای درخشانی دارا هستند. مردی که بیماری عجیب و غریبی دارد، وسواس فکری پدری که به فرزندش هم سرایت میکند، مغازه دارانی که همه چیز را داخل بطری جاودانه میکنند و ... تفاوت جغرافیای محسوسی هم که در اغلب داستانها وجود دارد برای خواننده ایرانی جذاب است. داستان"رگال" از داستانهای درخشان دیگر این مجموعه است. دبستانی در این داستان، فضاسازی جالبی از فروشگاه و مشتریان به خواننده ارائه میکند. حرکات و رفتار آدمها در خرید و برانداز کردن لباسها دقیق و ظریف توصیف شدهاند: "افرادی با لباسهای رنگی گلدار که با لخلخ دمپاییهای طبی از این رگال به آن رگال میرفتند..... یک ساعت است پیراهن را جلوش گرفته و دارد خودش را درآینه نگاه میکند.... با دیدن این صحنهها بود که فهمیدم آدم وقتی پیر میشود دوست دارد توی خانه پیراهنی گل و گشاد تنش کند تا قلبش نگیرد تا راحت و خنک باشد. طوری که باد تویش بپیچد." لایه زیرین داستان به موقع بیرون میزند و خواننده را درگیر میکند. تلنگری که داستان در انتها وارد میکند، هوشمندانه است. داستان "مرحله بعدی" هم ایدهٔ نویی دارد. وسواس فکری ایدهٔ خوبی برای یک داستان کوتاه است و پتانسیل بسیاری برای پرداخت دارد. اما نویسنده با آوردن مثالهایی از برنامه نویسی و به نوعی به رخ کشیدن اطلاعاتش، طراوت ایده را از بین برده است. ریتم داستان کند است و داستان مرتب سکته میکند. داستان "مسترجاز" به خوبی پرداخت شده و روایت تأمل برانگیزی دارد اما در انتها با دادن اطلاعات ویکی پدیایی به خواننده، خراب شده است. اینکه بدانیم داستانی برگرفته از واقعیت است یا خیر، دردی از داستان دوا نمیکند. حتا برعکس ممکن است از ارزشهای داستان بکاهد که در این داستان این اتفاق افتاده است. داستان"کنترل+پی" داستانی نمادین است. از اسارت انسان در دنیایی پر از قوانین از پیش تعیین شده و دنیایی پر از قید و بند. که انسان اسیر چندان امیدی هم برای نجات خویش از این دنیا نمیبیند. اسیر واژههایی شده که به جای او حرف میزنند و زندگی میکنند. داستان شروع خوب و غافلگیر کنندهای دارد و خواننده را تا انتها با خود همراه میکند. "پاورقی نویس" را هم میتوان به دلیل پردازش درخشانی که از ایده نابش دارد جز نقاط قوت مجموعه برشمرد. داستان از همان نقطه شروع سؤالات بیشماری در ذهن خواننده ایجاد میکند. تصویرسازیهای داستان هم خلاقانه است: "بعضی روزها آقای لن را تصور میکردم که درون بطری چپانده شده و سرش فرو نرفته است. پاهایش آویزان هستند و با شیطنتی عجیب هی تکان تکان میخورند و بعد مدتی بی حرکت میمانند." "دوندهٔ شماره هفت" داستانی است که سطر سطر آن حس رهایی از بند تعلقات را در خواننده تداعی میکند. میل به رهایی از قید و بند همه چیز و دست یافتن به منبع لذت که به سختی در دسترس است. داستان" این جا زمستان برف نمیبارد" روایت کسل کنندهای دارد. هیچ اتفاق تازهای که ذهن خواننده را درگیر کند. پیرزن، پیانو، قطعاتی که معلوم نیست دقیقاً چه هستند، و خاطرات کسل کننده پیرزن و... هیچ کدام جذابیتی در داستان ندارند. مقایسه قطعه موسیقی و دریا هم به هیچ وجه مقایسه هنری و زیبایی نیست. از ایدهها و فضاسازیهای درخشان داستانهای دیگر اثری در این داستان دیده نمیشود. "هنگام تماشای گوریلها سکوت را رعایت فرمایید" کمی خواننده را گیج میکند. به برداشت واحدی از منظور نویسنده نمیتوان رسید. پیچیدگی و ابهام در لایه زیرین کمی به داستان لطمه زده است. "سس ترش و شیرین و خداوندگار آب" علی رغم ایدههایی درخشانی که دارند، داستان نشدهاند و پیرنگ ضعیفی دارند. "گزینش" داستانی پرکشش و سرگرم کننده است و خواننده را تا انتها با خود همراه میکند. داستان از ریتم نمیافتد و جلو میرود. شخصیت پردازی باب دیویس خوب از کار درآمده و خواننده را به ورطه همذات پنداری میکشاند. مجموعه داستان واجد شرایط مرگ داستان انسانهایی را روایت میکند که در عین زندگی مردهاند یا آرزوی مرگ دارند یا در کلام بهتر آرزوی زیستن در جهانی دیگر را در سر میپرورانند. داستانها علی رغم فضاهای غریبی که برای خواننده ایرانی دارند، باورپذیرند. چون دغدغهها یکسانند و دردها مشترکند. واجد شرایط مرگ انفجاری از ایده است و خواننده با این کتاب شاهد یک آتش بازی باشکوه خواهد بود.■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک