غزل خوابگرد، چاپ اول ۸۹ نشر ابتکارنو
«رویای چویل و اسب و بلوط
تا بوی خوابهای پدرم نبود
ان صدای جادویی در گوشم
ترانهای ابدی خواند
که سهم دستهای خسته
و کمترین سهم از عشق بود.»
(شعر 3 ص ۲۰)
بانو بهادروند شاعری از تبار بختیاری که اتفاقاً از زبان بومیاش بهره بسیار میبرد اما شعر ایشان دارای دو رویکرد متفاوت است: رویکردی اومانیستی که طبیعی است به جهان وطنی وانسان مداری جهانی منجر بشود. و دوم نگرش اقلیمی٬ که سرشار از عناصر و اشیا زادگاه و استفاده بهینه از واژگان و گویش زبانی شاعر است. هرچند به لحاظ ساختاری٬شعرش به سه
پاره تقسیم میشود. شعرهایی به سیاق اشعار گارسیا لورکا٬ بعضی دیگر به طرز زبان شاملویی وپاره ای هم زبان شخصی شاعر که میکوشد مستقل از شیوههای دیگر شاعران باشد.
البته چندپارگی ساختار و نحو زبان در اولین مجموعهٔ شعر یک شاعر طبیعی به نظر میآید و شاعر هم فروتنان را پذیرفته است. تقدیم اشعاری به لورکا و شاملو این نکته را آشکار میکند.
خانم بهادروند از آنجا که مترجم آثار لورکا هم هست عامدانه تأثیر گفتگوهای دراماتیک نمایشها و اشعار لورکا را در شعرهایش نشان میدهد و انصافاً به زیبایی توانسته از عهده کار بر بیاید:
«آه کولی غزلهای شب
درکدام پرونده
درکدام سلول
آواز لونا لونا
و پرسیوسا در باد میخوانی»
از شعر آواز کولی ص ۱۶۵
تأثیر دراماتیزه لورکا بی تردید قابل انکار نیست اما چون در شعر معاصر نظیر کمتری دارد٬ در نوع خودش جالب است.
اصلاً نمیتوان منکر شد که لورکا با کولیها و آوازهایش از سرزمین اندلس به راه افتاده و در جوامع تحت سلطه استعماران سالها نفوذ کرده است. فانوس بهادروند ابایی ندارد که آشکارا به این نکته اشاره کند:
«آه فدریکو
تو در ترانههای پرسوسنت چه خوانده بودی
که کولی وار
جهان را در نور دید
و بر دلها نشست*
ازشعر آه فدریکو ص ۱۶۳
پیش ازاین گفتیم که بهادروند با علاقه به زبان شاملویی نیز رو میکند:
شمشادها در کنارم میرویند
وتو
مانند یکی سرو
دربرابرم قدمیکشی!»
از شعر تردید نمیکنم ص ۶۷
واین زبان رابه وجهی آشکار میتوان حس کرد که اتفاقاً به شاملو هم تقدیم شده است وبسیاری شعرهای دیگر٬ ازریتم درونی شعر گرفته تا کاربرد نحوی زبان و حتی استفاده ازواژگانی
که کارکردشان در بافت شعر یا دور شعر شاملو میباشد
و اما برگردیم به صدای مستقل بانوبهادروند درشعرهایی که برخاسته از عناصر اقلیمی و گویش زادگاهی است و از عاطفه و شفقت سرشارند. و وقتی آنها را میخوانیم چهره واقعی شاعر را نشان
میدهد:
«چهل شب
برای باد سرو میخوانم
وچهل شب
برای رود میبازم
و مینایم- مینای بنفشم را به درویشی
عاشق میبخشم
تابازشان گیرم.»
از شعرواژه ها ص٬۱۲
استفاده از واژههایی مانند سرو (سرود)٬میبازم (میرقصم) و مینا (سربند) و... که مختص گویش بختیاری است وبارعاطفی ونوستالژیک قوی دارد به راستی در شعر زنانهٔ جنوبی معاصر کم نظیر است. یادمان باشد شاعر اهل خطه مسجدسلیمان است یعنی جایی که شعر موج ناب از آنجا شعر معاصر را درنوردیده است اما خانم بهادروند بی هیچ تأثیری زبان درونی
شدهٔ بومیاش را پی میگیرد
ان هم در شرایطی که تعداد شاعران زن انگشت شمار بودهاند. زنانی که زبان زنانه بومی خود را حفظ کنند و تحت تأثیر هیچ موجی قرار نگیرند. البته شاید بعضی گمان کنند که دوره
شعر سنتی-نیمایی به سر رسیده و پست مدرن باید بود. کدام پست مدرن؟! به قول نیما در هر بی نظمی هم نظمی لازم است
که متأسفانه خیلیها این نکته را نادیده گرفتهاند! فانوس بهادروند، شیرزن شعر بختیاری بر اصالت سنت و زبان خود پای می فشرد و زبان پنهان زن مظلوم دیار خویش میشود:
«رویای مادرم سرشار از گندم و باران بود
تابوی خوابهای جوانیام
همان سهم کوچک از شعر بود که
شبهای بی دریغم را به هجاهای بلند پیوند می زند
های مادران سیاه پوش
بر مزار عشقهایتان
چویل وریواس جوانه زنید!»
«از شعر 32 – ص 9»■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک