ایتالیا، از رنسانس تا عصر حاضر (1)
آشفتگیهایی کهایتالیا در خلال سدههای چهارده و پانزده و شانزده میلادی با آنها دست به گریبان بود، زمینه ساز دگرگونیهای فکری و فرهنگی مشهوری به نام رنسانس شد. این تحول از سال 1321 درایتالیا آغاز گردید و تا سال 1600 به طول انجامید. واژهٔ رنسانس بر معنایی بسی فراتر از "نوزاییِ" شور و شوق به ادبیات کلاسیک یونان و لاتین دلالت دارد. ژول میشله (مورخ فرانسوی قرن 18)، که برای نخستین بار واژهٔ رنسانس را به کار برد، آن را "کشف جهان و انسان" مینامد. علاوه براین، به معنی بیدارسازی حس فردگرایی و توجه به مسائل دنیوی است. موارد زیر را میتوان برخی از عناصر اصلی یا مؤثر در پیداش رنسانس به شمار آورد:
- اکتشافات جغرافیایی
- کشفیات علمی
- اختراع و گسترش چاپ
- سقوط قسطنطنیه
- اومانیسم یا مذهب انسان مداری
- کشف اصالت فرد
- روح پرسشگری
- واکنشهای دینی
- "آفریقا"، منظومهٔ حماسی بلند در باب مبارزه میان روم و کارتاژ کهن. این حماسه، حاکی از دلبستگی پترارک به روزگار کهن و ایمان او به آیندهٔ روم است.
- ·"نامهها"، مجموعهای از نامههایی که تصویری دقیق از پترارک و روزگار وی ترسیم میکند. مخاطب این نامهها بیشتر برجستگان عصر (پاپها، امپراطورها و اسقفها) هستند. مهمترین این نامهها "نامه به آیندگان" است که زندگینامهای است خودنوشت از پترارک برای نسلهای آینده.
- ·"گریزلدا"، ترجمهٔ قصهٔ گریزلدای صبور از مجموعهٔ دکامرون بوکاچو است.
- "کتاب نغمهها"، مجموعه اشعار پترارک است شامل 367 شعر، که به غیر از 35 غزل و پنج قصیده، همگی از عشق پترارک به لائورا مایه میگیرد.
- "فیلوکولو یا فیلوکوپو"(حدود 1333)، نخستین اثر برجستهٔ بوکاچو است که به گفتهٔ خودش، آن را به خواست ماریا تألیف نموده است. این رمانس بلند، بر پایهٔ داستان منظوم قرون وسطایی فلور و بلانشفلور تحریر یافته است. بوکاچو این قصهٔ قدیمی را به هیاتی نو در میآورد تا با سلایق ناپل عصر رنسانس انطباق یابد. او گروهی شخصیتهای جدید، رویدادهای تازه و توصیفهای نو بر آن میافزاید. شخصیت پردازی داستان ناموجه است و سبک آن ساختگی و خسته کننده و سرشار از صنایع بدیعی. با این همه از نظر اهل فن، نخستین اثر جدی بوکاچوست که در آن نثری به صنایع بدیعی ارائه میشود. این رمانس چاوسر را تحت تأثیر قرار میدهد.
- ·"فیامتا"(حدود 1341)، بوکاچو با این اثر از رمانس به سوی رمان روانشناختی گام بر میدارد. فیامتا خود داستان خویش را حکایت میکند: پانفیلو، عاشق فیامتا، به خواست پدرش ناگزیر فیامتا را ترک میکند. فیامتا بیهوده انتظار بازگشتش را میکشد و حتی به فکر خودکشی میافتد. شوهر فیامتا مدتی وی را به سفر میبرد، اما سودی نمیبخشد. فیامتا باز میگردد و همچنان دلتنگ میماند تا سرانجام به یاد میآورد او تنها زنی نیست که چنین جفا میبیند؛ و این فکر وی را آرام میسازد.
- ·"داستان شبانی آمیتو"(حدود 1343)، داستان تمثیلی منثوری است آراسته به شعر. لیا، از حوریان دریا، عاشق شکارچی خود را به گروهی از حوریان دریایی معرفی میکند و هر یک به نوبت ماجرای عاشقانهٔ خود را روایت میکنند. آن گاه مشخص میشود که حوریان تجسم فضائلاند و شوهران و عاشقان آنها مظهر رذائل. این اثر کوشش ناموفقی است در تلفیق داستان شبانی و تمثیل، افسانهٔ شرکآمیز و اخلاق مسیحی که سازش ناپذیرند. آمیتو، از لحاظ هنری اثر موفقی نیست. اما از لحاظ تاریخی به عنوان نخستین رمانس شبانی جدید، به عنوان گامی به سوی قالبِ داستانسراییِ موفقِ دکامرون، ارزنده است. این داستان بر سانتسار و گوارینی تأثیر گذارده است.
- ·"دکامرون"(حدود 1348 تا 1353)، شاهکار بوکاچو، مجموعهای است از صد داستان به هم پیوسته در یک چارچوب. مقدمهٔ کتاباین طور حکایت میکند که چگونه هفت بانوی جوان و سه مرد جوان برای فرار از طاعون سال 1348 فلورانس، به خارج از شهر میگریزند. این ده جوان در خانهٔ ییلاقی یکی از آنها ساکن میشوند و در آنجا برای وقت گذرانی تا مدت ده روز به داستانگویی میپردازند. و بدین روال هر نفر در هر روز یک داستان نقل میکند. مضامیناین داستانها عبارت است از: بخت بد به گونهای غیر مترقب ظاهر شد، چگونه صبر و استقامت مایهٔ پیروزی شد، مسائل عشق، برکت نجاتبخش زیرکی، خیانتها، حیلهها و فسادهای زنان شوهردار، جنگ طیبت آمیز جنسیت و بلندطبعیهای عشق.
- "کورباچو"(حدود 1354)، هجوی است گزنده هم علیه بیوهای که درخواستهای بوکاچو را رد کرده و هم بر ضد عموم زنان.
- ·"زندگی دانته"(حدود 1357 تا 1362)، نخستین زندگینامهٔ یک هنرمند به شمار میآید و از این لحاظ ارزشمند است که بعضی روایات شفاهی کهن در باب زندگی مؤلف کمدی الهی را ضبط و حفظ کرده است.
- "در باب دودمان خدایان بتپرستان"(1351 تا 1360)، دائره المعارف تاریخ اساطیر در پانزده کتاب است که از آثار اووید مایه میگیرد. این اثر از جهت دفاع از شعر و شاعری جاودانه مانده است.
- ·"در باب سقوط مردمان نامی"(حدود 1356 تا 1364)، در این کتاب بوکاچو طرهایی از سیمای مردان برجسته، از حضرت آدم تا همعصران خود را ترسیم میکند و به نقل مصائب آنان میپردازد. هدف او نشان دادن ناپایداری و بیهودگی عظمت انسانی است.
- ·"در باب زنان نامی" (حدود 1356)، کتابی مشتمل بر صد و چهار طرح از زنان مشهور (به استثنای قدیسهها) ست که از حوّا تا جوانا، ملکهٔ ناپل را در بر میگیرد. بوکاچو در لابهلای زندگینامهها عنوان میکند که زنان موجوداتی ضعیف هستند و باید برتری مردان را بپذیرند.
از نظر ادبی، بیتردید، رنسانس باشکوهترین دورهٔ ادبی ایتالیاست. دراین عصر، مولفان ایتالیایی در انواع گوناگون ادبی، به اوج عظمت رسیدند. در سدهٔ چهاردهم برجستهترین مردان ادب پترارک و بوکاچو بودند که هر دو از هواخواهان پرشور آثار کلاسیک کهن و اومانیسم به شمار میرفتند. اشعار غنائی و قصههای منثور کوتاه پترارک و داستانهای منظوم بلند بوکاچو اسوهٔ سبکی در سراسر اروپا شد.
پترارک
فرانسیس پترارک (فرانچسکو پترارکا 1304 تا 1374)، "نخستین انسان عصر جدید" خوانده شده است. در نیمهٔ دههٔ سوم زندگی پترارک واقعهای رخ میدهد که سرتاسر زندگی وی را تحت نفوذ خود در میآورد. وی برای نخستین بار در کلیسای سانتا کلارای چشمش به بانو لائورا میافتد و دلباختهٔ شمایل او میشود. لائورا تا هنگام مرگش و تا ده سال پس از
آن مورد ستایش شاعر قرار میگیرد و سرچشمهٔ الهامات او میشود. پترارک سفرهای زیادی میکند و در مقام حکیم، منتقد و شاعر مریدان بسیاری پیدا میکند و افتخارات فراوانی به دست میآورد که از همه مهمتر رسیدن او به مقام ملکالشعرایی رم، در سال 1341 میباشد. در سال 1350 با بوکاچو آشنا میشود و این آشنایی تا پایان عمر وی ادامه مییابد. سرانجام در 18 ژوئیهٔ 1374، پترارک را در کتابخانهاش در آرکوا، در حالی که سرش بر کتابی گشوده خم شده بود، مرده مییابند.
آثار پترارک به دو زبان لاتین و ایتالیایی نگاشته شدهاند.
به زبان لاتین:
به زبان ایتالیایی:
جهان به پترارک دِینی دوگانه دارد: نخست به پترارکِ اومانیست و دوم به پترارکِ شاعر. و مشکل بتوان گفت کدام دِین سنگینتر است. پترارک نه تنها نخستین انسان عصر جدید خوانده میشود، بلکه نخستین اومانیست، نخستین سلطان مقتدر ادبیات عصر جدید، پیشگام احیای فرهنگ و بنیانگذار تمدن عصر جدید هم به شمار میرود. کوشایی او در هنر، شور و شوق به ادبیات یونانی و لاتینی، و دلبستگی اش به دانش به طور کلی، سبب شد تا بیشتر عالمان همصدا اعلام نمایند که پترارک بیش از هر انسان دیگری در پیدایش رنسانس همت ورزیده است. از تمامِ شاعرانی که به زبانایتالیایی شعر سرودهاند، پترارک بیشترین تأثیر را بر ادبیات دوران بعد داشته است. بوکاچو، رونسار، دوبلّه، چاوسر، وایت، سری، سیدنی، سپنسر و شکسپیر، از شعرا و نویسندگانی هستند که از پترارک عمیقاً تأثیر پذیرفتهاند.
بوکاچو
جووانی بوکاچو (1313-1375)، بزرگترین داستانگوی جهان، احتمالاً در پاریس به دنیا آمده است. در 20 سالگی رابطهٔ نامشروعی با ماریا (که بوکاچو وی را فیامتا یا"شعلهٔ کوچک" مینامد) برقرار میکند که الهام بخش بسیاری از آثار وی میشود. ماریا، مثل بئاتریس دانته و لائورای پترارک، همسر دارد و بعد از یک سال بوکاچو را رها میکند و دل به مرد دیگری میبندد. بوکاچو نویسندهای است بارور و خیلی زود نامش بر سر زبانها میافتد و محافل و مجالس او را به سوی خود میخوانند. بوکاچو در سالهای آخر زندگی گرفتار تنگدستی، تکیدگی جسمانی و نگرانی دربارهٔ مسائل مذهبی میشود. در سال 1362 قدیسی بوکاچو را به سوزاندن همهٔ آثار غیرمذهبیترغیب میکند اما، نامهای از پترارک وی را از این کار باز میدارد. بوکاچو در دو سال پایانی عمر برای تدریس و سخنرانی دربارهٔ دانته به دانشگاه فلورانس دعوت میشود و زندگیاش رنگ شادی و امید میگیرد. او در چرتالدو از دنیا میرود. بوکاچو با اینکه به داستانگویی شهرت دارد، مصنّفترانههای شبانی، غزل، رمانسهای منثور، رمانسهای موزون، یک منظومهٔ حماسی، زندگینامهها و یک اثر طنزآمیز هم هست. آثار وی برخی بهایتالیایی و بعضی به لاتینی است.
نثرایتالیایی:
در دکامرون، سیما و ساختار جامعهٔ انسانی با همهٔ تنوعش، از پایینترین طبقات تا بالاترین قشرها تصویر میشود. خواننده در لحظهای با تودهٔ مردم اجتماع همنشین میشود. جامعیت و تنوع دامنهٔ کار بوکاچو مورخان را بر آن داشته است تا به این مجموعه عنوان کمدی انسانی (در برابر کمدی الهی دانته) بدهند. دکامرون یکی از چهار یا پنج کتابی است که در تاریخ ادبیات با نفوذترین کتابها به شمار میآیند. این کتاب نه تنها سرمشق بسیاری از نویسندگان و گردآورندگان داستانهای کوتاه ایتالیایی بوده، بلکه بر نامدارانی چون هانس ساکس، لسینگ، چاوسر، شکسپیر، درایدن، کیتس، مولیر و... هم تأثیر بخشیده است.
انتقادهایی که به بوکاچو شده، غالباً بر محور بینزاکتی وی متمرکز بوده است. این که شماری از آثار وی از وقاحت و هرزگی انباشته است، انکارپذیر نیست. شاید بتوان گفت که داستانهای سرشار از وقاحت بوکاچو، نه به قصد پلشت نگاری بلکه هز سر بذلهگویی نگارش یافته است.
به زبان لاتینی:
راز اهمیت بوکاچو مانند پترارک، در پیشبرد آرمانهای رنسانس و در عظمت آثارش نهفته است. او در راه رنسانس با پترارک همگام میشود و در انتشار ادبیات یونانی و لاتینی گامهای بلندی بر میدارد. بوکاچو نخستین انسان عصر جدید در اروپای غربی است که به آموختن ادبیات یونانی میپردازد و دانشگاه فلورانس را متقاعد میکند که کرسی یونانی دایر کنند. او در مقام شاعری عظمت نمییابد ولی استاد نثر است و در این حوزه نبوغ خود را آشکار میسازد. دکامرونِ بوکاچو در تثبیت زبان فلورانسی به عنوان زبان ایتالیا سهمیارزنده دارد. بوکاچو اگر چه فاقد عظمت اخلاقی است و چندان شور مذهبی و تعمق فلسفی ندارد، اما دلبستگیاش به هنر جدی، شدید و عمیق است. دکامرون به عنوان شاهکار بوکاچو، از طراوتی فنا ناپذیر برخوردار است و از نظر گستردگی دامنهٔ کار تنها با آثار دانته و شکسپیر همسنگ است.■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک