• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • بررسی و تحلیل فیلم «ملک الموت» کارگردان «لوییس بونوئل»؛ «کیارش خوشباش»/ اختصاصی چوک

بررسی و تحلیل فیلم «ملک الموت» کارگردان «لوییس بونوئل»؛ «کیارش خوشباش»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

بررسی و تحلیل فیلم «ملک الموت» کارگردان «لوییس بونوئل»؛ «کیارش خوشباش»

گمگشتگان جاده تقدیر

بازیگران:سیلویا پینال (لتیشیا)، انریکه رامبال (انریکه نوبیل)، کلودیو بروک (خولیو)، خوزه باویرا (لئاندرو گومز)

عده‌ای پس از شرکت در یک مهمانی متوجه می‌شوند که به دلیلی ناشناخته و مرموز نمی‌توانند از یک اتاق خارج شوند.

این خلاصه داستان فیلمی معروف از لوییس بونوئل است. در ابتدا آنچه جلوه نمایی می‌کند یک خانه مجلل و تعدادی بورژوا با اداهای بورژوایی خود هستند. فیلم را به دو بخش می‌توان تقسیم کرد: بخش اول در مهمانی و بخش دوم گرفتار شدن در اتاق. فیلم را می‌توان به هفت سکانس زیر تقسیم کرد:

1- تدارک برای مهمانی

2- مهمانی

3- گرفتار شدن در اتاق

4- تلاش برای بقا

5- انتظار

6- خروج

7- کلیسا

سه سکانس ابتدایی را می‌توان در بخش نخست و چهار سکانس انتهایی را در بخش دوم تقسیم کرد. در بخش اول نخست شاهد مهیا شدن تدارکاتی برای آغاز یک مهمانی هستیم. همچنین مستخدمین خانه که هرکدام به یک شکل از خانه خارج می‌شوند. سپس شاهد مهمانی مجلل خانه ادموندو نوبیله هستیم. تفریحات بورژوایی به کلیشه‌ای‌ترین شکل خود نمایش داده می‌شوند. مضحک، بی معنا و خسته کننده. پس از نواختن پیانو توسط بلانکا شاهد اتفاق عجیبی هستیم. مهمانان خداحافظی نمی‌کنند و در خانه ادموندو می‌مانند. صبح فردا مهمانان متوجه می‌شوند که نمی‌توانند از اتاقی که در آن گرد هم آمده بودند خارج شوند.

مهم‌ترین و در عین حال ساده‌ترین سؤالات در این بخش رخ می‌دهد. چرا نمی‌توانند از اتاق خارج شوند؟ آیا طلسم یا جادویی وجود دارد؟ بین اتاق و سالن دیگر حتی یک در هم وجود ندارد. پس چه چیزی این افراد را در اتاق گرفتار کرده است؟ چطور خولیو، پیشخدمت خانه از سوی دیگر توانست وارد اتاق شود اما بعد هنگام خروج قادر نبود؟ سوالاتی که تا پایان فیلم هم به درستی به آنها پرداخته نمی‌شود و پاسخ‌های آن‌ها کشف نمی‌شود.

پیش از این‌که به بخش دوم بپردازیم لازم است به چند عنصر ساختاری در بخش نخست پرداخته شود. در سکانس اول شاهد تکرار برخی از صحنه‌ها هستیم. بونوئل درباره این تکرارها در کتاب خاطراتش اینطور می‌نویسد:

«بعد از مونتاژ فیلم، فیگوئروآ که مدیر فیلم برداری بود مرا کنار کشید و گفت:

- لوییس یک چیز ناجوری پیش آمده.

- چی شده؟

- صحنه ورود مهمانها توی فیلم تکرار شده.

نمی‌دانم او که خودش هر دو صحنه را فیلمبرداری کرده بود چطور توانسته بود باور کند که هم من و هم تدوین کننده فیلم چنین اشتباه فاحشی مرتکب شده باشیم!»

به جز صحنه ورود مهمانان که در ابتدای سکانس دوم تکرار می‌شود دو صحنه دیگر نیز تکرار می‌شود. یکی قدردانی ادمودنو از سیولیا سر میز شام و دیگری صحنه مواجهه کریستین اوگالده و لئاندرو گومز. صحنه مواجهه بسیار عجیب‌تر از دو صحنه دیگر تکرار می‌شود. اولین مواجهه به صورت معارفه توسط یک دوست مشترک شکل می‌گیرد که این دو را به هم معرفی می‌کند. در صحنه‌ای که کمی جلوتر به آن می‌رسیم لئاندرو درحال خوردن قرصهایش هست که ناگهان کریستین را می‌بیند و گویی کریستین دوست قدیمی اوست که سالها یکدیگر را ملاقات نکرده‌اند. پس از نواختن پیانو مجدداً این دو به شکل دو غریبه توسط آلبرتو، رهبر اکستر به هم معرفی می‌شوند.

پس از این سکانس دیگر هیچ صحنه‌ای به این شکل تکرار نمی‌شود. تمامی این تکرارها متعلق به سکانس مهمانی است. مشخص است که فیلم از عنصر تکرار در سکانس مهمانی، برای اشاره به تکراری بودن، کلیشه‌ای بودن و خسته کننده بودن انواع رفتار و گفتار در این نوع مهمانی‌ها استفاده کرده است. در دقایق پایانی سکانس مهمانی، صحنه‌ای از نواختن پیانو توسط بلانکا دیده می‌شود. دوربین با یک حرکت پن مروری، از روی بلانکا به سمت محل نشستن سایر مهمانان می‌رود. یک تکرار مهم دیگر که می‌توان آنرا مهم‌ترین تکرار فیلم دانست، همین صحنه است. در پایان سکانس خروج نیز شبیه این صحنه تکرار می‌شود اما اینبار وضعیت با قبل فرق دارد. در صحنه اول مهمانان در یک مهمانی مجلل با وضعیتی تمیز و مرتب اما در صحنه دوم با سر و وضعی نامناسب و به هم ریخته هستند. این تغییر به چه دلیل رخ داده است؟

فیلم دو جنبه بسیار واضح دارد. یک جنبه نقد بورژوازی و طبقه سرمایه دار حاکم و جنبه دیگر نقد مذهب. این دو دیدگاه با یکدیگر تقابل ندارند و از منظر هرکدام که به فیلم نگریسته شود تفاسیری قابل ارائه است. اما در این مطلب بیشتر جنبه مذهبی پرداخته می‌شود.

نقد مذهب در «ملک الموت» از جنبه طرح مساله جبر و اختیار مطرح می‌شود. شاید این جنبه‌ای نخ نما و تکراری به نظر برسد و شاید به هیچ عنوان ربطی به مذهب پیدا نکند. بحث جبر و اختیار یک مسئله فلسفی است و مذاهب در سطوحی پایین‌تر درگیر این مساله هستند. اما نکته حساس و مهم این است که مساله جبر و اختیار عموماً بزرگترین تناقض فلسفی ادیان و مذاهب است. اکثر مذاهب نتوانسته‌اند تکلیف خود را به صورت فلسفی با این موضوع روشن کنند. نهایتاً به جهت اینکه تاکید بر اختیار بشر، بسیاری از مذاهب را می‌تواند از ریشه بزند، بسیاری از آنها بین این دو امر جبر، تقدیر یا همان مشیت الهی را انتخاب کرده‌اند.

در ابتدای فیلم نمایی از نام خیابانی که خانه ادموندو در آن واقع است دیده می‌شود: «خیابان مشیت الهی»

فیلم به وضوح در این نما اشاره به موضوع جبر و تقدیرگرایی دارد. در سکانس نخست خدمتکاران خانه یکی پس از دیگری از خانه خارج می‌شوند. حتی تهدیدهای صاحبخانه کارساز نیست و آنها از اخراج شدن نمی‌ترسند. هیچ چیز نمی‌تواند آنها را مجبور به ماندن کند. تنها خولیو می‌ماند و به صاحبخانه خدمت می‌کند که او نیز اسیر اتاق مرموز می‌شود.

سوالی که در طول فیلم ذهن بیننده را به خود معطوف می‌کند این است: چرا این افراد به سادگی از اتاق خارج نمی‌شوند؟ ساده‌ترین کار این است که اراده کنند و از اتاق خارج شوند. پس چرا دست به این اقدام بسیار ساده نمی‌زنند؟ با هیچ عقلی سازگار نیست که عده‌ای در اتاقی باشند که حتی در نداشته باشد، اما نتوانند از آن خارج شوند! در خلاصه فیلم گفته می‌شود که به علتی مرموز و ناشناخته این افراد در اتاق ماندگار شده‌اند. اما مساله این است که هیچ علت ناشناخته‌ای وجود ندارد. این مساله در سکانس خروج به وضوح دیده می‌شود. لتیسیا به سادگی اما با شعف خاصی می‌گوید: "دیروقت است و باید برویم". مهمانان تنها کشف می‌کنند که فقط باید اراده کنند و بروند. همین و بس.

فیلم بدین ترتیب نشان می‌دهد که اگر امور خارج از اختیار انسان باشد و بنای امور بر مشیت و تقدیر باشد چه وضعیت اسفناک و خنده داری رخ می‌دهد. «ملک الموت» یک کمدی سیاه است و نشان می‌دهد که بدون اختیار، چگونه افراد از انسانیت دور می‌شوند. در این میان کم تحمل بودن طبقه بورژوای جامعه نیز به تصویر کشیده می‌شود. اما تمامی آن رفتارهای وحشیانه و به دور از انسانیت را می‌توان به خروج مهمانان از انسانیت نسبت داد.

بونوئل مدت شش سال در فرانسه زندگی کرده است. هرچند زمان حضور او در فرانسه با فراگیر شدن تفکرات اگزیستنسیالیستی در این کشور فاصله دارد، اما شیوه نگرش سارتری به مساله انسان و اصالت بشر را می‌توان در «ملک الموت» و دیدگاهش نسبت به مساله اختیار یافت.

سارتر عقیده داشت که انسان تنها موجودی است که وجودش بر ماهیتش مقدم است. در کتاب «هستی و نیستی» درباره اختیار بشر اینچنین می‌نویسد:

«تنها انسان است که چون فاعل مختار است، خودش، خودش را می‌سازد. اما حیوانات هر کدام برای خودشان ساختاری طبیعی (=غیر اختیاری) دارند و به طور غریزی، رفتار خاص خود را دارند؛ اما انسان چون فاعل مختار است، خودش، خودش را می‌سازد. هر انسان یک موجود خودساخته است. تنها چیزی که در انسان‌ها، مشترک و ثابت است، اختیار است.»

علاوه براینکه مهمانان قادر به خروج نیستند، افراد دیگر نیز از خارج قادر به وارد شدن به خانه نیستند. ارتباط اعضای خانه با خارج به طول کل قطع شده است. آن‌ها عملاً دیگر وجود ندارند. به زبانی دیگر فیلم تلویحاً نشان می‌دهد که اگر تقدیر و مشیت الهی اصل و اساس دنیا بود دیگر انسان وجود نداشت. همانطور که وجود مهمانان داخل خانه منتفی شد. با توجه به این دیدگاه سارتر، می‌توان وجود حیوانات در داخل خانه و کلیسا را نیز توجیه کرد.

سکانس پایانی، در کلیسا و پس از خواندن دعا، مجدداً همان مساله رخ می‌دهد و حاضرین در کلیسا نمی‌توانند از آن خارج شوند. مجدداً درب کلیسا باز است. اما اینبار کشیش نمی‌تواند خارج شود و در کلیسا باقی می‌ماند. همهمه‌ای در کلیسا ایجاد می‌شود و می‌فهمیم مجدداً همان ماجرا تکرار شده است. مجدداً عنصر تکرار در فیلم مشاهده می‌شود.

از دیدگاه نقد تقدیرگرایی، برای عنصر تکرار در فیلم توجیهی وجود دارد. اگر به زندگی واقعی نگریسته شود، اختیار بشر، علت یا یکی از علل مهم تکراری نبودن زندگی اوست. در فیلم هرجاکه تکرار رخ می‌دهد برای مهمانان یا همان بی اختیارهای فیلم است. مستخدمین و آشپز مختارند. آن‌ها مجبور به ماندن نمی‌شوند. حتی با تهدید اخراج با اختیار خود به دنبال آنچه می‌خواهند می‌روند. اما آنها که اختیار ندارند محکوم به سکون و زندگی تکراری هستند.

نکته‌ای که پس از دیدن «ملک الموت» بسیار به چشم می‌آید نبوغ بونوئل پس از سالها فیلمسازی است. اتفاقی که برای بسیاری از فیلمسازان رخ نمی‌دهد و در دوران جوانی تمام خلاقیتهای خود را آشکار می‌کنند و پس از آن دیگر چیزی برای گفتن ندارند. اتفاقی که تا آخرین آثار برای بونوئل رخ نداد.


 

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.

http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک

http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html

دانلود نمایش رادیویی داستان چوک

http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html

دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک

http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك

http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

http://www.chouk.ir/honarmandan.html

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک

https://telegram.me/chookasosiation

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692