فیلمنامه: لوک و ژان-پیر داردن
بازیگران: ماربون کوتیار، فابریزیو رونجیون
ساندرا مادر جوان دو فرزند است که مدتها بدلیل افسردگی کارش را رها کرده بود در بازگشت و باکارشکنی سرکارگر در استانهٔ اخراج قرار میگیرد که این اخراج ممکن است فشار مالی شدیدی بر خانوادهٔ او ایجاد کند و ساندرا دوباره از لحاظ روحی تحت فشار قرار میگیرد ساندرا که از همان ابتدا خود را بازنده احساس میکند با اصرار دوست و همسرش در جریان فیلم قرار میگیرد.
نیک شرکت سازنده باتریهای خورشیدی به علت ناتوانی از رقابت با باتریهای چینیِ وارداتی ناچار است برای روحیه دادن به کارکانانش به آنها پاداش بدهد و همزمان یکی از کارکنان خود (ساندرا) را اخراج کند. این موضوع را به رأی گیری میگذارد و ۱۴ نفر از ۱۶ کارگر کارخانه رأی به اخراج ساندرا و دریافت نفری ۱۰۰۰ یورو پاداش میکنند.
ساندرا به همراه شوهرش (مانو) یک روز و دو شب فرصت دارند که رأی همکاران ساندرا را به نفع خود بدست آورند، که البته رأی به ساندرا برای ماندن به معنی از دست دادن پاداش هزار یورویی آنهاست، آنهم برای کسانی که اکثراً جزو اقشار پایین جامعه حساب میشود دو روز و یک شب به همان اندازه ای که ساده است، پیچیدگی زندگی را به رخ میکشد. دموکراسی را به همان اندازه که جذابیتش ما را محسور میکند به چالش میکشاند. چگونه ما خودْ اکثریتْ پندارِ راضی به رأیِ اکثریت، در آن لحظه کوتاه که رأی خود را به صندوق میاندازیم تمام احساساتمان را درباره جهانهای افرادی که قرار است حقوقشان با ما برابر باشد زیر پا میگذاریم؟ در این فیلم کسی قضاوت نمیشود. بیننده نیز هیچکس را قضاوت نخواهد کرد. دوربین هم قضاوت کننده نیست. بلکه تنها دنبال کننده رویداد و موقعیت است.
تقریباً در تمام دیدارهایش با کارکنان شرکت، جملهای یکسان با این مضمون میگوید: «من و جولیت نزد دومانت رفتیم و دومانت با رأی گیری مجدد در روز دوشنبه موافقت کرد چون ژان مارک به کارکنان چیزهایی گفته که در رأی آنها اثر گذاشته...» و هیچگاه در چانه زنی بر سر حقوق خود به حد اصرار کردن نمیرسد، اساساً از اقناع همکارانش برای رأی به او ابا دارد و این کار را در حد و اندازههای گدایی، تحقیرآمیز تلقی میکند؛ تا جایی که پس از ضرب و شتم ایوون، خود را مقصر خشونت پیش آمده میداند و کناره گیری را برمیگزیند؛ حسی که پس از مشاجرهٔ آنا با شوهرش، در ساندرا تقویت نیز میشود.
ماریون کوتیار در نقش ساندرا تمام توان خود را برای نشان دادن یک زن درمانده و افسرده که احساس ناتوانی و شکست از تک تک سلولهایش فوران می زند به کار میبندد. ارتباط ساندرا و شوهرش و نقش آنها به عنوان یک زن و شوهر (خانواده) دقیقاً بر اساس بنیادهای اساسی خانواده در مفهوم جهانی و اسطوره ای آن است. خانواده ای که برای عبور از بحرانها اتحادشان را از دست نمیدهند. یکی از ایده آل ترین زوجهای واقعی را شکل میدهند. چالش اصلی فیلم مواجه شدن مخاطب باسوال و تم اصلی فیلم است اگر شما بخواهید بین پاداش یا اخراج شدن همکارتان یکی را انتخاب کنید چه کار میکنید؟ فیلم در عین سکانسها و دیالوگهای سادهاش به خوبی توانسته است مشکلات قشر کم درامد و معضلات خانوادگی را به تصویر بکشد
فیلمنامه شامل صحنههای متعدد از دیالوگهای دونفره ساندرا با همکاران و شوهرش است. در مسیر تلاش ساندرا برای همراه کردن همکاران با نموداری سینوسی از موفقیت و شکست مواجه هستیم تا جایی که او در بین راه میتواند شش نفر از ۱۶ نفر را با خود همراه کند. در این لحظه تنها به سه نفر دیگر نیاز دارد تا اکثریت آرا را به دست آورد. اما فیلم نامه در نقطه ای کلیدی، یک شکست دیگر برای او به ارمغان میآورد و در لحظه فرو پاشی روحیه ساندرا و اقدام او به خودکشی در میانه مسیر، بلافاصله با تغییر نظر یکی از مخالفان او مواجه میشویم. نکته جالب در این صحنه ساختارشکنی طرحهای کلیشه ای «شبه معجزه» در سفرهای قهرمانی است.
در نهایت تمام زحمات او به همراه کردن نیمی از آرا میرسد و بالاخره او برای از دست ندادن شغلش شکست میخورد. تفاوت بارز این فیلم با دیگر نمونههای مشابه در این است که در عین سادگی روایت، میزانسن و دوربین، بیننده هر لحظه منتظر وقوع یک اتفاق مهم یا یک معجزه عجیب است. این انتظار فضایی متناقض را بوجود میآورد. همواره از خود میپرسید چگونه یک داستان ساده میتواند اینقدر هیجان ایجاد کند. بیننده دائماً منتظر موفقیت قهرمان است. در پایان قهرمانش شکست میخورد اما بیننده از این شکست بیشتر از هر موفقیت دیگری راضی میشود. ساندرا در نهایت نمیتواند شغلش را پس بگیرد اما مرحلهای از زندگی را پشت سر میگذارد. مرحله درماندگی و ناامیدی. پس از خروج از کارخانه با شوهرش تماس میگیرد و عدم موفقیت را گزارش میدهد، اما آن ساندرای افسرده اکنون سر حال تر از همیشه اعلام میکند که باید برای پیدا کردن کار جدید تلاش کند.
همین! زندگی به همین سادگی است. «امید» حرف اول و فیلم ساده برادران داردن به سادگی هرچه تمامتر در هر امید داشته باشید که یک روزی موفق میشوید. بینندهای آخر را می زند. مهم نیست موفق میشوید یا نه. مهم این است تزکیه نفس ایجاد میکند؛ کاتارسیس در دنیای امروز و در سینمای قرن ۲۱ چندان احتیاجی به وقوع فاجعه ندارد. بیکار شدن یک زن با وجود تمامی نیازهایی که به شغلش دارد اگرچه در نگاه اول میتواند یک فاجعه محسوب شود اما در نگاهی واقع بینانه مساله بسیار ساده و پیش پا افتاده ای است. داشتن یک شغل و حقوق و مزایا و نوع آن در برابر عظمت زندگی و عمق آن چه وزن و جایگاهی دارد؟ انسانیت، نوعدوستی و کمک به انسانها چه تعریفی دارد؟ رابطه ما با اخلاق چیست؟ رابطه دموکراسی به عنوان یک روش زندگی اجتماعی با اخلاق چیست؟ فیلم دو روز و یک شب به دنبال طرح این سؤالات و دادن پاسخهای ضمنی با آنها است. ■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.
http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html
دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک
http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
http://www.chouk.ir/honarmandan.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر