از قدیمترین زمانها که اقوام مختلف به جمع و تدوین قواعد زبان و ثبت لفظ و معنی کلمات پرداختند، همه بحثهای ایشان مبتنی بر یک اصل بود و هیچکس در درستی آن تردیدی نداشت؛ آن اصل این بود که زبان صورت واحد ثابتی دارد و این صورت ثابت و قواعد آن را باید آموخت. وظیفه لغوی و نحوی آن است که این صورت را ثبت کنند تا دیگران بیاموزند و پیروی کنند. این صورت ثابت را، چه در مفردات و چه در ترکیب الفاظ از روی شیوه استعمال آنها در آثار ادبی یا دینی که متعلق به زمان معینی بود، به دست میآوردند. (خانلری، 1382. ج 1: 70). در نوشتار که صورت مکتوب همین گفتار بود نیز این قاعده صادق بود. ادیبان و منشیان پیوسته شاگردان و مشتاقان فن نگارش را به خواندن کتب مشهور پیشینیان و آموختن شیوه نگارش از این گونه آثار، تشویق و ترغیب میکردند. توصیههایی که امثال نظامی عروضی (تصحیح معین،1388: 104-105)در بخش آداب نویسندگی دارد یا مکتوبات و ترسلات وآثارنویسندگان بزرگی که درطول تاریخ ادبیات ایران به عنوان نمونه انشای بلیغ شهرت یافتهاند، همه حکایت از همین تصور اصول ثابت و تغییر ناپذیر میکند.
اما گذشت قرنها در تاریخ ادبیات ایران نشان میدهد که با وجود تمامی این تصورات و کوششها و وضع قوانین ثابت، هم زبان گفتار و هم زبان نوشتار در طول حیات خود تا به امروز تحولات عمیق و وسیعی داشته است. در حیطه زبان نوشتار و شیوه نگارش این تحولات چشمگیرتر و راحت تر قابل پیگیری بوده و اصولاً از دو زاویه قابل بررسی است: یکی از دید زبانشناسی و یکی از زاویه سبک شناسی...ناگفته نماندکه به تعبیردکتر شمیسا سبک در مفهوم کهن خود که رعایت قواعد زبان و توجه به شیوه بزرگان و تقلید از نمونههای عالی و رعایت فصاحت و بلاغت سنتی بود، گاهی وارد محدوده زبانشناسی میشد و حتی دکترشمیسا زبانشناسی را در نهایت ابزاری میداند که سبکشناس با آن به مطالعه متون ادبی میپردازد. (1387: 276). اما زاویه دیدی که مادرمجموعه گفتارهایی که گذشت، از دریچه آن به تحولات تاریخ نثر توجه کردیم، سبک شناسی بود. زبانشناسیای که میتواند ابزاری برای سبک شناس باشد، "زبانشناسی در زمانی[1]" به تعریف سوسور[2] است، زبان شناسیای که از رهگذر بازسازی تغییراتی که زبان در طول زمان به خود دیده است، منظری از زبان را عرضه میکند که برای سخن گویان فعلی آن قابل دسترس نیست. (مکاریک، 1993/ 1388: 175). در آثار مکتوب هر دوره، در ابتداو در زمان معاصر آنان این تغییر و تحول غیر محسوس است و به تدریج که این آثار انبوه میشود نتیجه آن محسوس تر میگردد و در پایان هر دوره دیده میشود که طرز تحریر و شیوه نثر تغییر یافته است. این شیوهها در کنار علل و عوامل مؤثر بر آن، وقتی پی در پی تکرار یابد، ادوار و سبکهای مختلفی را در مسیر تطور نثر و به طور کلی ادبیات به وجود میآورد. نثر دری در دورههای آغازین، فاصله زیادی با زبان گفتار زمان خود ندارد، اما آرام آرام و تحت تأثیر شرایط خاص فرهنگی- اجتماعی و نبوغ فردیتهای خلاق اعصار مختلف و در روند طبیعی تکامل حاصل از آنها از زبان محاوره فاصله گرفته و بر خصائصی که وجه ادبی آن را بیش از پیش میکنند، به مرور میافزاید.
بررسی جریان تحولاتی که در نثر فارسی ایران از آغاز نگارش زبان دری و به خصوص از نثر ساده قرن چهارم - که نمونه عالی آن در تاریخ بیهقی تجلی مییابد - تا نثر متکلف و مصنوع که در اواخر قرن هفتم رایج میشود - که نشانههای آن از تاریخ جهانگشا آغاز شده و در آثاری چون تاریخ وصاف به اوج خود رسیده است – منظورسلسله گفتارهای سیر تحول نثر فارسی بود. در این بررسی از یک سو جریان این تحولات را در کتب مطرح هرعصریا هر سبک پی گرفتیم و از سوی دیگر علل و عوامل مؤثر بر این تغییرات را در شرایط برون متنی و درون متنی مورد تحقیق قرار دادیم.
حقیقت این است که اگر چه تا به امروز صاحب نظران و اساتید ایرانی و مستشرقین و صاحب نظران خارجی آثار ارزشمندی در زمینه تاریخ ادبیات و سبک شناسی ادبیات فارسی نوشتهاند، اما این آثار اولاً بیشتر تمرکز خود را بر روی شعر به عنوان مصداق ادبیات ایران قرار دادهاند و نثر همواره در حاشیه مانده است.
دوم اینکه بررسیتاریخ ادبیاتازجمله نثرهمواره محدود به ذکرزندگی نامه هاوآثار شعراو نویسندگان بوده یا در نهایت به مسائل اجتماعی وفرهنگی جامعه هم به عنوان پاره ای مجزاکه ارتباط و تأثیرآن برادبیات تحلیل نشده، توجه شده است. بررسی سبک نثرفارسی نیز، پیوسته محدود به ذکرشواهدو نمونههای کاربرد صنایع لفظی ومعنوی درآثار کلاسیک فارسی بوده است. به نظرمی رسد، لزوم یک تحقیق، ازافقیکلینگر که با رویکردی جریان شناسانه مسیر تحول نثر را در بستر تاریخ پی گیری نماید و نقطههای تحول، آثار بینابین دورهها، فردیتهای خلاق و تأثیر عوامل و شرایط برون متنی را بر اساس نظریههای ادبی مشخصی تفکیک و تشخیص دهد، ضروری به نظر می رسدومادرسلسله گفتارهایی که گذشت کوشیدیم تاحدودی به این مقصود نزدیک شویم. کوشیدیم که روند نثر فارسی را در یک چشم انداز افقی در خط تاریخ بررسی کنیم و عواملی را که در بستر این جریان نوسان ایجاد کرده است، شناسایی و بازکاوی نماییم. برای رسیدن به این هدف با رویکردی جریان شناسانه به دنبال روشن کردن چند محور اصلی بودیم:
- مشخص کردن بستر اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ... هر یک از دورههای نثر فارسی و تأثیرات مثبت و منفی این شرایط بر روی روند تحول نثر.
- اشاره به مطرحترین آثار نثر در هر دوره و شاخصههای سبکی آنان به عنوان نمونههای سبک زمان خود.
- توجه به نویسندگان قله نشین، چهرههای شاخص و فردیتهای خلاق یا صاحب سبک و ارزش و جایگاه اثر ادبی و خلاقیت آنان در روند تحول نثر.
- اشاره به سبک یا سبکهای نویسندگی رایج در دوره مورد نظر و بیان مختصری از کلیات مختصات و نمونه آثار هر کدام.
- اشاره به آثار بین دوره ای که به عنوان نقطههای تحول در محدوده تغییر سبک یک دوره به سبک دوره بعد قرار دارند.
- توجه به تأثیر زبانهای عربی و مغول و لهجههای محلی در تحول نثر دری (به ویژه تفاوت نوع تأثیرات زبان عربی در دورههای مختلف نثر).
درنهایت دراین گفتار پایانی میتوان حاصل مباحث وپژوهش ما در مقالات پیشین را چنین جمع بندی کرد:
تحول نثر فارسی در طول تاریخ خود، تابع اصول و قواعد خاصی است. برخی از آنها اصول و قواعد ذاتی و درونی ادبیات است و برخی دیگر عوامل برون متنیست، که پا به پای قواعد درونی دراین تغییر و تحول مؤثر است.
در بررسی تحولات نثر فارسی درمحدوده تاریخی این گفتارها، برآیند تمام عوامل ریز و درشت مؤثر در مرحله به مرحله این تغییرات را میتوان در سه عنوان کلی خلاصه کرد:
الف- عوامل برون متنی شامل شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی جامعه در هر دوره زمانی، مؤثر بر روح عصر یا روح حاکم زمان یعنی گرایش رایج و بیشتر ذوق و سلیقه مردم یک جامعه در آن دوره است که ادبیات هم برگرفته از این روح حاکم زمان میباشد. سه نکته در تأثیر این عامل حائز اهمیت است:
1- این روح حاکم زمان و ادبیات زاییده آن، متأثر از شرایط، حوادث و موقعیتهای اجتماعی- فرهنگی کمی پیش از خود است، و نه به طور مطلق شرایط کاملاً معاصر و هم زمان با خود. به عبارتی کندی روند این تأثیر به حدی است که تحولات عمیق اجتماعی- فرهنگی یک دوره، در زمان خود به طور کامل اثرش را نشان نمیدهد و در دورههای بعد به شیوه ای آرام و نامحسوس در فضای ادبیات آن نفوذ میکند.
2- مجرای تأثیر جامعه و شرایط آن در ادبیات اگر چه بسیار ظریف و گوناگون است اما به طور عمده، ادبیات از طریق منشیان و دیوان منشآت، دستورنامههای نگارش شده توسط آنان و نیز حمایتهای مالی دربارها، به نهادهای قدرت وابسته است و میتواند همچون رسانه بزرگی در خدمت قدرتهای سیاسی و فرهنگی جامعه باشد و سیاستها، تعصبات، عقاید و پسندهای آنان را در قالب ایدئولوژی حاکم، بر سایر تولید کنندگان ادبیات درسطح جامعه القا کند. دیوان منشآت درطی قرون متمادی تاریخ ادبیات ایران پیوسته سررشته تغییرات نثر فارسی را در دست منشیان و دبیران خود داشته است.
3- تأثیر تغییرات برون متن یا شرایط خاص جامعه در هر مقطع زمانی، اگر چه در کل پیکره تاریخ تحول نثر فارسی مصادیق بسیاری دارد، اما نمود بارز آن در کلیت این جریان، در دو عنوان بیشتر قابل پیگیری و توجه است:
- تأثیر و تأثرات متقابل زبان عربی و نثر فارسی و گستردگی و چگونگی تأثیر پذیری نثر از این زبان در دورهها و شرایط مختلف.
- جا به جایی و آمیختگی کانونهای ادبی ایران و تحولات چشمگیری که این جا به جایی و آمیختگی در نثر دری خراسانی ایجاد میکند.
ب- فردیتهای خلاق و نویسندگان صاحب سبک و خلاقیتهای منحصر به فرد، یعنی نویسندگانی که نبوغ فکری و خلاقیت ادبی شخصی آنها چنان برجستگی مییابد که از چارچوب سبک سنتی دوره فراتر رفته و بر خلاف جریان عمومی تأثیر پذیری هنرمند از جامعه، خود و اثرش بر جامعه و جریان رایج آن تأثیر میگذارد. پایگاه اجتماعی و بینش و جهان نگری هنرمند از مهمترین عوامل مؤثر در این برجستگی است. آنچه از تفنن و ابتکارات این فردیتهای خلاق مورد پسند و تقلید معاصران و آیندگان قرار میگیرد رفته رفته به نام سنن و مواریث و قواعد ادبی افزوده میشود.
ج- ویژگیهای درون متنی یا روند طبیعی تکامل، که در ادبیات ایران جهت گیری حرکت آن به سوی صورتگرایی است. پیگیری تحولات نثر فارسی در طول تاریخ کهن خود نشان میدهد که پیوسته توجه به صورت ظاهری نوشتار و ابداع شیوههای جدید برای "چگونه گفتن"، بارزترین تغییرات در این جریان است. توجه به زیبایی صورت در مقابل معنا از نثر دورههای پیش از اسلام - هر چند مصادیق آن در سطح ابتدایی و ساده است- تا قرن ششم و هفتم که محتوا انگیزه ای برای آفرینش شکل زیبا و دست مایه ای برای ابراز توانایی و مهارت در ارائه هنر صنعت پردازی است و "ادبیت" به مفهوم مختل ساختن ادراک خودکار ما از واژهها و مفاهیم میشود، پیوسته ادامه داردوتفاوت هر دوره تنها در ابداع شیوههای نوین برای رسیدن به این مقصود است.
در این جریان صورت گرایی تنها دو گونه اثر از رقابتهای افراطی روزگاران خود، تا حدودی دور میمانند:
- یکی نثر علمی که به سبب اصالت معنا، مجال لفظ پردازی را ندارد.
ودیگری نثری که مخاطب خودراعامه مردم دانسته و در صدد جلب آنهاست. قصهها و داستانهای عامیانه و نیز نثر عرفانی در بیشتر طول تاریخچة خود، از این دسته محسوب میشوند. حتی تاریخ نویسی با همة حیثیت علمی خود از این جریان صورت گرایی وصنعت پردازی دور نمیماند، به شکلی که در قرن هفتم، محتوای تاریخ بهانه ای برای نمایش مهارت نویسندگان در استفاده از صنایع لفظی و معنوی میشود.■
منابع
1- شمیسا، سیروس. (1387). سبک شناسی نثر. چاپ دوازدهم. تهران: نشر میترا.
2- مقدادی، بهرام. (1378). فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی، از افلاطون تا عصر حاضر. چاپ اول. تهران: نشر فکر روز.
3- مکاریک، ایرناریما. (1388). دانش نامه نظریههای ادبی معاصر. ترجمه مهران مهاجرومحمد نبوی. چاپ سوم. تهران: نشر آگاه.
4- ناتل خانلری، پرویز. (1382). تاریخ زبان فارسی. (ج.1 و 2). چاپ هفتم. تهران: فرهنگ نشر نو.
5- نظامی عروضی، احمد بن عمر بن علی. (1388). چهار مقاله. تصحیح دکتر محمد معین. چاپ دوم. تهران: نشر معین
1- برای اطلاع بیشتر از مفهوم درزمانی وهم زمانی سوسور ر.ک: بهرام مقدادی، فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی (تهران: فکر روز، 1378)، صص 313-314.
[2] - Ferdinandde Saussure. (1857-1913)
زبان شناسی سویسی که نظریههایش مبنای بسیاری از تحولات مهم زبان شناختی در قرن بیستم شد.
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.
http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html
دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک
http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
http://www.chouk.ir/honarmandan.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر