مهمترین تفاوت مشهود یک داستاننویس را با بسیاری دیگر از داستان نویسان هم عصرمان تشخیص داد، خواندن رمان «رود راوی» (بهترین رمان سال 1382، بنیاد هوشنگ گلشیری) است. یکی از نکاتی که «رود راوی» به من داد، لذت خواندن از یک رمان بی نظیر فارسی است.
حکایت رمان، فرزند یکی از رهبران فرقه مذهبی غیررسمی برای تحصیلپزشکی به شهر لاهور میرود تا بتواند در آینده به سایر اعضای فرقه خدمت برساند. اما وی (که خودراوی قصه نیز هست) به جای تحصیل، به فرقه مخالفِ فرقه خود میپیوندد. سپس به شهر خود رونیز بر میگردد و در آنجا رهبر فرقه، وی را مأمور به نگارش تاریخِ فرقه میکند.
«برایش عجیب بود که هنوز خود را یک مفتاحی مؤمن میدانستم. شرح دادم که مقتاحی مؤمنیام که معاندان حربی دارالمفتاح را خوب میشناسد. میگفت انتظار یک مرتد را میکشیده. در ثانی اصول مفتاحیه تناقضی با حکمت متکلمان ندارد. اعتقاد داشت که این نص صریح حضرت مفتاح است با این تفضیل که کلام ماهیتی شبیه به شیپور دارد که میتواند در دست باطل قرار گیرد تا آنها آن را وارونه به کار گیرند» (صفحه 25 کتاب).
«رود راوی» ابوتراب خسروی کتاب خوشخوانی است، خصوصاً برای کسانی که به فضای داستانهای غریب و سورئالیستی علاقه مند هستند. زیرا نویسنده، عناصری از زمان معاصر نیز ارجاع میدهد و گویا با این شیوه میخواهد نشان دهد که آن چه در این شهر میگذرد هنوز و در دوران ما نیز ممکن است واقعیت داشته باشد.
«ابوتراب خسروی» میگوید: «معتقدمکهمادرطولتاریخ مان همیشه با سه موضوع درگیر بودیم. سه موضوعیکهباهممتصلاندوارتباطی تنگاتنگباهمدارند: قداست،فرقه گرایی و خرافه.
اینسهمفهومتاهمیشه،حتیقبلازاسلامنیزدرتاریخما پُر رنگبودهاند. ما در همه فواصل تاریخی خود اسیرفرقه گرایی،قداستوخرافهبودهایم و البته این قضیه دو روی یک سکه دارد. یک روی این سکه جستجویی بوده که جامعه برای رسیدن یه شرایط بهتر همیشه داشته است و از طرف دیگر آن
روی سکه، سمت و سوی این تلاش بوده که همیشه به خرافه رسیده و بازدارنده بوده است.»
نویسنده به خوبی با نشان دادن سه موضوع مهم جامعهٔ گذشته و امروز ما، یادآوری میکند که این خصوصیت اخلاقی، پرستش، خرافه و فرقه گرایی هستند که تجربهٔ تلخ تاریخ گذشته مان را نشان میدهد.
«همهٔ این تغییرات از تأثیر هدایت مدبرانه حضرت مفتاح است. ایشان میفرمایند که با تفکرات سنتی مفتاحیه نمیتوان در این زمانه پایدار بود... دیگر نباید مؤمنین دارالمفتاح عده ای ژنده پوش باشند که وقتی برای اجرای آداب به دارالمفتاح میآیند از غبار صورتشان شناخته نگردند بلکه مومنینی پاکیزه باشند که رایحه خوش عطرهایشان دارالمفتاح را معطر نماید» (صفحه 29 کتاب).
«دارالمفتاح مالک همهٔ این زمینها است و همهٔ آنها هم رعایای حضرت مفتاح» (صفحه 30 کتاب).
این طرح و نوشتار داستانی، نشان از توان بالای نویسنده در کشف آنِ داستانی دارد. نویسنده ترجیح میدهد که خود، راوی قصه شود. صحنههای زیبا و کوتاه را به جای توصیفهای غیر عادی بر روی کاغذ بیاورد و به جای بارها طولانی نوشتن، منظم و یکدست اما تاثیرگذار برای جامعهٔ امروز و یا فردای خود بنویسد.
رمان «رود راوی» را میتوان نمونه ای موفق از روایت دربارهٔ طرحهای درمانی، انتقادی و داستانی دانست که نویسنده تمایل داشته تا دوای دردِ جامعهٔ خود را در قامت داستانی مفصل تر روایت کند. کلید موفقیت و بکر بودن این داستان نیز، دانش، آگاهی و قلمِ پختهٔ نویسنده دانست. به عبارت دیگر گویا این داستان، نسخهٔ درمانی جامعهٔ بیمار ماست که توسط نویسنده نوشته شده تا برای ما (خواننده)، دارویی باشد برای درمان بیماریِ جامعهٔ مدرن ما.
«خودش هم نمیداند کی این اتفاق افتاده است. فقط یکهو به خودش آمده دیده است حامله است. و این که اول بار هم نبوده که این اتفاق افتاده. ولی هر بار به راحتی سقطش میکرده و همین حالا هم فکر میکند یک فوج بچههای سقط شده دارد. ولی این بار نمیتواند. از دستش بر نمیآید، حس میکند که این بچه زاد و رودش است» (صقحه 127 کتاب).
به نظر من این رمان از دو دیدگاه درمانی (انتقادی) و دیگری اهمیت داستانی (قلم و خلق فضا) قابل بررسی است. هر چند در ابتدا، خواندن داستان برایم دشوار بود (بخاطر عدم آگاهی به قلم و فضای داستانهای ابوتراب خسروی)، اما در پایان رمان به جرات میتوانم اعتراف کنم که «رود راوی» ابوتراب خسروی جزو آثاری است که ارزش خواندن آن را دارد. برای نویسندگان جوانی مثل من و محققانی مثل دانشجویان بی طرف، کتابِ مهمی است.
از ویژگیهای مثبت رمان، داستان بدون توصیفات اضافی پیش میرود. فضاهای زمانی داستان، موجب گسست فکر خواننده نمیشود. همچنین شخصیت پردازی با وجود دیالوگهای کم، نشان دهندهٔ تبحر نویسنده در نگارش رمان است.
نکتهٔ قابل توجه برای من، راوی داستان است که برای رمان انتخاب شده. پیداست که محدودیتهایی برای بیان این داستان دارد و این محدودیتها، تاثیری منفی در قلم و خلق داستان نداشته است. زیرا خدشه ای در فضای داستان نمیبینیم و نویسنده ماهرانه و زیرکانه، اندیشه و تفکر انتقادی خود را با آوردن «نماد» در داستان بیان کرده است (سورئال).
از دیگر نکات ارزشمند داستان، نگاه غیر قهرمان پروری است. این که نویسنده تمام انتقاد و درد دلهای خود را در اندیشه و بیان شخصیتهای اصلی میگذارد و با وجود دیالوگ کم، دغدغههای ذهنی خودش را از زبان راوی منعکس میکند. در شخصیت پردازیها، اگر به این رمان به صورت مستقل نگاه کنیم، در مییابیم که بسیاری از شخصیتها، مبهم و غیر پخته نیستند.
رگههایی از طنز تلخ در داستان نیز با اشاره به «دارالشفاء»، «کلمهٔ وحی»، «جمعیت پنجاه هزار نفری» (فرقههای مذهبی)، «فضای خشن و استبدادی مذهبی» در رمان ابوتراب خسروی دیده میشود.
نثری که در این داستان به کار رفته، نثر کهن است. داستان، دو برش زمانی دارد، آن دو برش زمانی را هر کدام با منطق خودش، نویسنده پیش میبرد (عدم به هم ریختگی زمان). یکی برش زمان دوران رضا شاه است، یکی هم متاخرتر است.
محمد علی گودینی مینویسد: «نویسنده مذهب تشیع را به چالش کشیده است. چون بنیانگذار مذهب شیعه در ایران آل بویه بودهاند و نویسنده نیز این کد را در اثر تکرار کرده است. مانند صفحه 84 کتاب نیز که فردی شمشیر به دست را نشان میدهد طعنی بر همین مطلب است که تشیع با شمشیر و قدرت تمدن ایرانی را ویران ساخته است. در صفحه 198 به این اشاره میشود که متولیان مفاتیحه از جنس آتش هستند که این بر شیطان بودن این قشر اشاره دارد. نمونه دیگر این است که تاریخ 1920 که در رمان به آن اشاره شده است مقارن نهضت مشروطیت در ایران است و این خود اشاره ای به ماهیت تحولاتی دارد که از سرچشمه تشیع سیراب شده است» (ادبیات داستانی/ شماره 80).
نوشتن در مورد این رمان برای من سخت و دشوار بود. قبل از نوشتن، یک ماه در مورد این کتاب میاندیشیدم! چرا نویسنده این داستان را نوشته است؟ برای چه کسانی نوشته است؟ آیا به هدف خود رسیده است و ....
به هر حال به خود جرات و جسارت دادم و درباره یکی از شاهکارهای ادبی زنده و امروز کشورم، روی کاغذ نوشتم. نوشتم تا شاید بتوانم منظورم را در مورد این کتاب بنویسم؛ هر چند دست و پا شکسته!■
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.
http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html
دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک
http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
http://www.chouk.ir/honarmandan.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر