• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • نگاهی به فیلم «وکیل مدافع شیطان» کارگردان «تیلور هاکفورد»؛ «مجید رحمانی»/ اختصاصی چوک

نگاهی به فیلم «وکیل مدافع شیطان» کارگردان «تیلور هاکفورد»؛ «مجید رحمانی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

نگاهی به فیلم «وکیل مدافع شیطان» کارگردان «تیلور هاکفورد»؛ «مجید رحمانی»

نویسنده فیلمنامه: جاناتان لیمکین، تونی گلوری

بازیگران: آل پاچینو، کیانو ریوز، شارلیز ترون، جفری جونز، کانی نیلسن، کریگ تی. نلسن، جودیت ایوی، سال 1997

بودجه ساخت 57 میلیون دلار

فروش 152.9 میلیون دلار

"کوین که قبلاً بازپرس بوده و حالا وکیل بسیار موفقی است. در یک دادگاه او وکالت مردی که به اتهام تجاوز به یک دختر در حال محاکمه است به عهده دارد و موفق می‌شود به رغم گناهکار بودن مرد او را تبرئه کند. جان میلتون رئیس یک شرکت بزرگ حقوقی در نیویورک که یک شیطان مجسم است او را جذب شرکت خود می‌کند و با پیشنهادهای مالی‌اش او را اغوا می‌کند. میلتون در راس سازمانی قرار دارد که به دفاع از حقوق مجرمان می‌پردازد نه متهمان. کوین به طور ناخواسته وکیل مدافع شیطان می‌شود و این آغاز همراهی این وکیل جوان با شیطان است. او در شرکت به موفقیت شغلی می‌رسد در حالیکه همان اول راه همسرش مری را از دست می‌دهد.

در انتها کوین متوجه حقه شیطان می‌شود و برای نابود شدن دستگاه او خود را می‌کشد اما تمام این‌ها رویاهایی بوده‌اند که در مخیله کوین در خلال همان دادگاه اولش جاری بوده است."

بهشت گمشده ای از جان میلتون. شاعر انگلیسی قرن هفدهم که در این اثر به موضوع و دغدغه ای آسمانی و همیشگی انسان "رانده شدن آدم و حوا به دلیل وسوسه و اخراج از بهشت" می‌پردازد. این تم مورد علاقه که قابلیت درام آن دغدغه همیشگی انسان بوده است و اساساً جدال نیروهای خیر و شر را شامل می‌شود (حتی نمونه ای از آن در داستانی نظیر سگ ولگرد از صادق هدایت هم دیده می‌شود) دستمایه ای است که در فیلم وکیل مدافع شیطان که به آن پرداخته می‌شود. از این نگاه شاید فیلم قابل توجهی باشد اما مهم‌تر از آن نگاهی است انسانی به قربانی شدن آدم‌ها؛ حتی اگر لازمه این فنا شدن؛ وسوسه و دعوتی بیشتر نباشد. فرقی هم نمی‌کند که در این نابودی کوین لوماکس با بازی کیانو ریوز (وکیل) باشد و یا همسرش مری آن با بازی شارلیز ترون. داستان فیلم در صحنه انتراک دادگاه و در دستشویی و با تصویر سازی بسیار خوب آن (کنار گذاشتن حلقه ازدواج وکیل در سینک دستشویی) و با یک رویا شروع می‌شود. گرچه در ابتدا متوجه این رویا نمی‌شویم و اساساً این موضوع بر ملا شدن یک رویا در انتهای فیلم بر ملا می‌گردد که در جای خود باعث غافلگیری می‌شود. این شکست زمانی در همان ابتدای فیلم در جایی که وکیل به دادگاه برمی‌گردد و ادامه وکالت یک گناهکار را (آقای گیتس) در پی می‌گیرد و او را تبرئه می‌کند؛ با ظرافت خاص و زیبایی تداخل دو زمان را نشان می‌دهد. زمانی که او در حال دیدن رویایش است در دادگاه مشخص نیست ولی شروع آن هست. این را در همان ابتدا از نگاه خسته کوین پس از پیروز اش در دادگاه می‌توان فهمید. پس او رویا را دیده است ولی اکنون زمانی بر افشای آن نیست. اساس داستان با طرح مسئله انتخاب برای وکیلی که خود آمادگی و زمینه پذیرش برای دعوت به گناهی وسوسه انگیز را دارد؛ با فراخوان فرستاده شیطان و پیشنهاد یک شغل با در آمد بسیار مکفی است؛ شروع می‌شود. خود این عامل که خط حرکت قصه را تشکیل می‌دهد زمینه را برای وقوع اتفاقات دیگری که ارتباط تاثیر گذار با خط اصلی قصه هستند راایجاد می‌کند. اتفاقاتی نظیر بی توجهی کوین و در نتیجه قربانی شدن همسر او در اثر بلند پروازی‌ها و زیاده خواهی های وی و هم چنین نقشه‌های وی برای وکالت کسانی مثل کولن و...خط اصلی داستان را پررنگ می‌کند. این موارد دایما با فضا سازی صحنه و نوع طراحی آن تاکید می‌شود. استقرار کوین در یک آپارتمان چندین طبقه و یا صحنه ای که جان میلتون در محل کارش با کوین ملاقات می‌کند با آن صحنه بکر استخر و جوی‌های آب که حد فاصل افق هستند و راه رفتن کوین در باریکه‌های آن که هر لحظه بیم سقوط آن می‌رود مواردی است که به زیبایی به کمک داستان آمده و پیش آمد رخدادی را محتمل می‌سازد. در مقابل؛ کوین که شخصیتی جدی؛ جاه طلب؛ و مکار است؛ شخصیت جالب و نیروی مقابل آن شیطان (جان میلتون با بازی زیبای آل پاچینو) است که با ظرافت خاصی چه در نوع بازی و چه در میمیک چهره و البته ظاهری آراسته نمود و باور پذیری دارد. کاراکتری که به زیبایی به ایفای نقش و با نوع دیالوگ‌هایی که به عهده داشته است مفهوم تماتیک خود را بیان می‌کند. اما در کنار او بازیگر کیانو ریوز است. در دلیل انتخاب این بازیگر در این نقش آنهم از سوی کارگردانی که دولورس کلیبورن را در پرونده خود دارد؛ اگر نگویم تردید؛ اما با پیش زمینه‌هایی که در فیلم مطرح است؛ خود من را در انتخاب این بازیگر دچار سوالی می‌کند که البته به توانایی‌های بازی کیانو ریوز هم ارتباط ندارد. آنچه که برای من به عنوان مخاطب مطرح می‌شود چهره و نوع میمیک این بازیگر است که بیان کننده نوعی مصومیت در چهره این بازیگر است. البته اگر تقابل گناه و ثواب را صرفاً از ناحیه معصومیت چهره نگاه نکرده باشیم. این معصومیت به طور کلی از نظر نوع شغلی که کوین با آن در گیر است و هم چنین جاه طلبی و بلند پروازی که در رفتار آن دیده می‌شود به طور کلی در این چهره شاید یک مقدار کم رنگ جلوه کند؛ اما اگر مد نظر معصومیت انسانی باشد که وسوسه را سریع پاسخ می‌دهد خب می‌تواند قابل تامل هم باشد. از این‌ها که بگذریم بقیه بازیگران از شارلیز ترون در نقش" مری آن " با آن چهره ای که معصومانه بیانگر اعتماد به شوهرش می‌باشد و "خانم لومکس" در نقش مادر کوین که بیانگر شخصیتی دو گانه را در ارتباط با راهبه بودن در یک کلیسا و تبعیت قبلی از شیطان را دارد و هم چنین بازیگری شخصیتی مثل کریستابلا با آن نگاه‌های موذیانه‌اش همگی حکایت از خاستگاه واقعی خود در فیلم و همگن بودن بازی آن‌ها با شخصیتشان است. فیلم سرشار از موقعیت‌های دراماتیک و بنا به تم اصلی آن " تصمیم گیری " بین نیروی شر و خیر است و رازهایی است که به موقع گره گشایی می‌شوند. همین موقعیت‌ها است که زیبایی فیلم و داستان را دو چندان می‌کند. موقعیت‌هایی مثل شخصیت واقعی کریستابلا که گویی خواهر نامشروع کوین بوده است و یا تصمیم گیری کوین در مقابل نصایح مادرش که او را به توجه به همسرش فرا می‌خواند و حتی در مقابل آزمایش شیطان از تبعیت کوین که (جان میلتون) قصد پس گرفتن پرونده موکلش را دارد و تصمیم قطعی وکیل از ادامه کار و ارتباط با شیطان همگی به موفقیت داستان و فیلم تاثیر زیادی می‌گذارد. فصل نهایی فیلم هم که خطابه شیطانی جان میلتون به وکیل است خیره کننده است. با آن دکور شیطانی که با افکار شیطان به حرکت میافتند. رویا یا کابوس بودن این توهمات در مرز بین یک واقعیت و خیال به واسطه حضور یک خبرنگار حاضر در دستشویی شکسته می‌شود. حضور این خبر نگار در راهروی دادگاه و دعوت از او برای یک برنامه "شصت دقیقه "و دعوت به اینکه " تو می‌توانی ستاره شوی" و تردید مجدد وکیل برای پاسخگویی به این دعوت و در ادامه آن که کوین او را برای مذاکره برای دعوت او را پاسخ می‌دهد؛ کاملاً اغوا کننده و ضربه نهایی نویسنده و کارگردان فیلم است. در نهایت تبدیل چهره خبرنگار به جان میلتون (شیطان ...آل پاچینو) دلیلی هر چند تکراری اما موجه بر تداوم نیروهای شر و دامنه وسیع فریبی دیگر و پاسخ مثبت به این فریب است. فیلم قابل اعتنا و واقعی است. رخدادی است که مصداق‌های فراوان و دیرینه دارد. پند و اندرز هم ندارد. هر چه هست همان است که لازم بوده و البته تمام این‌ها با روایتی ساده اما تامل برانگیز و تاثیر گذارروایت می‌شود.


نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.

http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک

http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html

دانلود نمایش رادیویی داستان چوک

http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html

دانلود فرم پیش ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک

http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك

http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

http://www.chouk.ir/honarmandan.html

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک

https://telegram.me/chookasosiation

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692