به مناسبت انتشار ویژه نامه بخارا درباره اومبرتو اکو نویسنده معاصر ایتالیایى، عصر یکشنبه 25 تیر ماه 1385 مراسمى با حضور گروه قابل توجهى از نویسندگان، مترجمان، سردبیران نشریات فرهنگى و هنرى و دانشجویان زبان و ادبیات ایتالیا در خانه هنرمندان برگزار شد. ابتدا على دهباشى ضمن خیرمقدم به حضار و سفیر ایتالیا گفت:
قصه ویژه نامه هاى ما خودش داستانى شده است که اشاره ایى مختصر مىکنم و به موضوع نشست خودمان امبروتو اکو مىپردازم. در طول ده شماره که سردبیر سمرقند بودم بناى این ویژه نامه ها را به همراه دوستان و همکاران ارجمند در زبانهاى آلمانى، فرانسه، انگلیسى و ایتالیایى پایه گذارى و در هر شماره ویراستارى مهمان در زبان شخصیت ادبى مورد بحث انتخاب کردم که هم اکنون در این جلسه مىبینم که حضور دارند. حاصل آن دوره شماره هایى شد در معرفى و بررسى آثار ویرجینیا وولف – مارسل پروست – توماس مان – ساموئل بکت – ولادیمیر ناباکوف – لوئیجى پیراندلو – هرمان هسه – آنا آخماتووا و سروانتس
این ویژه نامه ها را در بخارا پى گرفتم با همان گروه همکاران که هم اکنون در این جلسه حضور دارند.
حاصل این دوره شماره هایى شد در معرفى رابیندرانات تاگور (هند) – گونتر گراس (آلمان) – اوسیب ماندلشتام (روسیه) – لویى فردینان سلین (فرانسه) و سرانجام اومبرتو اکو که امشب جشن رونمایى همین شماره است.
براى اولین بار است که یک نشریه ادبى مجموعه ایى براى یک نویسنده فعال معاصر در سطح جهان به زبان فارسى منتشر مىکند. البته پیش از این ما شمارهایى را هم به گونتر گراس اختصاص داده بودیم. و این گامى است شوق انگیز که نشان مىدهد ما نگاه جهانى به ادبیات داریم و این کوشش مجله بخارا موفقیت و هشیارى ادبیات فارسى است. که ما گوشه ایى کوچک از آن را گرفته ایم.
دهباشى سپس گفت: در جهانى پیچیده و پرتلاطم که شاید بتوان گفت در رودخانه آن حتى نمىتوان یک بار هم شنا کرد. در چنین عصرى که نگاه به جهان دائماً دستخوش تغییر است و از ساختارى واحد پیروى نمىکند. در چنین زمانهایى نویسندهاى با آثار متفاوت ظهور مىکند که به قول دکتر روبرتو توسوکانو همچون روباهى که ایزا یا برلین از آن مىگوید یک نفس مىدود، بى آنکه دم به تله بدهد. از رمان به مقاله، از مضامین روز به مباحث زبانشناسى، فلسفه و نشانهشناسى و نقد مسایل سینما، نقاشى و موسیقى و همگى درجه یک.
اومبرتو اکو بدون تردید از نوابع روزگار ماست که دست به هر کارى زده شاهکار آفریده است. در اوج نقد مسائل نشانهشناسى و فلسفه که بسیار بحثانگیز هم هست. نثر طنز او به هفده زبان ترجمه مىشود و عجیب است که خوانندگان آثار او طیفهاى گوناگون فرهنگى و اقشار روشنفکرى را در بر مىگیرد.
در طى ۵۵۰صفحه ویژهنامه بخارا تلاش کردیم که تمامى جنبه هاى نویسندگى اکو را در رمان نویسى، فلسفه، نشانه شناسى، زبانشناسى و طنز در طى مقالاتى که به لطف همکاران ترجمه و تالیف شده است بشناسانیم.
بعد از على دهباشى دکتر روبرتو توسکانو سفیر ایتالیا که دهباشى با عنوان «سفیر فرهنگ مدار» از او یاد کرد سخنرانى خود را چنین آغاز کرد:
باعث بسى خوشحالى است که امشب در خدمت شما هستیم. مسلماً سخن از اداى احترام به یکى از بزرگان عرصهى ادبیات ایتالیاست ولى در مجموع خودش اداى احترام به فرهنگ ایتالیاست.
در طى چند روز اخیر ایتالیایىهاى ساکن ایران یک بار دیگر شاهد این نوع گرایش و دوستى و شیفتگى موجود میان ایرانیان در رابطه با ایتالیایىها بودند. که منظورم اشارهاى است به وقایع جام جهانى است و پیروزى ایتالیا در این جام که واقعاً توام شد با اشتیاق و دوستى و مهربانى ایرانىها در قبال ما. ولى امشب جاى بسى مباهات است که شاهد حضور گسترده کسانى هستیم که مشوقین کارهاى فرهنگى ایران و ایتالیا هستند. که در واقع اگر اصطلاح فوتبالى به کار ببریم نوک حملهى کارهاى فرهنگى را حمایت مىکند.
شکى ندارم که همگى شما با اشتیاق خریدار مجله اخیر بخارا درباره اومبرتو اکو خواهید بود ولیکن مىخواهم اشارهاى اجمالى به مقدمهى این شماره بخارا داشته باشم که محتوى پیام من است.
اگر کسى بگوید که تصویر روشنفکر دیگر دورهاش به سر آمده و جاى آن را چهرهى دانشگاهیان وزین و برنامه گردانان سطحى گرفته است، وجود امبرتو اکو براى انکار این ادعا کفایت مىکند. توصیف اکو امرى است محال. نمىتوان او را تنها به یک حوزهى اندیشه محدود کرد. دقیقاً به همین دلیل او را مىتوان روشنفکرى در سطح بسیار عالى نامید. یک روشنفکر که در اصطلاح آلمانى «اور» به کار مىرود و مفهوم آن ریشهاى است. روشنفکرى ریشهاى به معناى واقعى کلمه. چنان که بخواهیم تعبیر کنیم و به زبان آلمانى به کار ببریم.
اومبرتو اکو هم چون روباهى که ایزایا برلین از آن مىگوید، یک نفس مىدود، بىآنکه دم به تله بدهد. از رمان به مقاله، از مضامین روز به مباحث دقیقتر فقه اللغه.
برایمان از چگونه پایان نامه نوشتن مىگوید، ما را به صومعهیى قرون وسطایى با همهى اسرارش مىبرد و چنان پیچیدهترین رموز را برایمان مىگشاید که در نظرمان از پُر فروشترین کتابهاى معاصر نیز جالبتر جلوه مىکند. در بین گونههاى ادبى حرکت افقى مىکند و در میان دوره هاى تاریخى حرکت عمودى.
در عین جدى بودن سبکى و طنازى مقاومت ناپذیرى از خود بروز مىدهد. دغدغه ى اخلاق را دارد اما هرگز زیبایىشناسى را فداى آن نمىکند و برعکس. یک ایتالیایى به تمام معناست. اما جهانى بودن را فراموش نمىکند.
بنا به دلایل فوق بر این باورم که باید اقدام مجلهى بخارا را در اختصاص شمارهى ویژهاى به اومبرتو اکو به فال نیک گرفت.
خواننده ایرانى ضمن مطالعهى این شماره با منوى متنوعى که در اختیارش قرار مىگیرد مىتواند روشنفکرانه از آن لذت ببرد. فضاهاى بیکران آن را در نوردد و به سیر و سلوک در عوالم خوش آب و رنگ آن بپردازد. امبرتو اکو از خواننده دعوت به عمل مىآورد که در اندیشه غور نموده، از تجربیات محدود فردى و از حوزهى فرهنگ ویژه خود پا را فراتر نهد و از خود این پرسش را مطرح نماید و در همه چیز شک روا دارد. یقین دارم که خواننده در پایان به خاطر هدیهى بىهمتایش، هدیهاى که مانند دیگر روشنفکران با خلاقیت، تخیل و آزادى و اندیشه همه روزه به ما ارزانى مىدارد، او را ارج نهد. به من اجازه دهید تا اتفاقاً چیزى را که دیشب به دستم رسید با شما مطرح کنم و به آن بپردازم. مجلهاى بود، آن را مطالعه کردم، یک ستون به اومبرتو اکو و آثار او اختصاص دارد. آن را مطالعه کردم و یادداشت هایى بر آن گذاشتم. براى داشتن اشراف بیشترى نسبت به روحیه اکو، براى اینکه ببینم چگونه تفکر مىکند، چه دیدگاهى نسبت به جهان پیرامونى خودش دارد، نقاطى چند را نکته بردارى کردم که آن را با شما بررسى مىکنم.
اکو مسلماً بسیار مشتاقانه به زبان مىنگرد و به آن مىپردازد. اکو یک نکته را لحاظ کرده که در طى دوران اخیر در مطبوعات، در زبان ادبى که به کار گرفته شده بسیار نقاط تضادگونهاى بروز کردهاند. در برابر آنها پرسشى را مطرح مىکند و در جستجوى ارایهى پاسخى در برابر آنها بر مىآید.
تصور بر این است، اکو مىنویسد که در جهان پیرامون ما تلاش هاى گسترده اى به عمل آمده تا از طریق ارایهى ایدئولوژىهاى نوین پاسخى پیدا کنند براى فائق آمدن بر تضادهاى موجود در عالم پیرامونى. ولیکن در عین حال مشاهده مىکنیم که این تضادهایى که براى چیره شدن بر آنها تلاش مىشود، بر تلاشهاى افراد فائق آمدهاند. اگر نمونهاى از این دست مىخواهید به شما ارایه دهم، یک نمونهى آن را الان مىگویم. در واقع جهان مجازى را تصویر مىکند که به آن مىپردازم. یک نمونه بمبهاى هوشمند. چرا بمبهاى هوشمند؟ چون بمب خود در طبیعتاش یک ساخته ناآگاه و احمقى است و شعورى ندارد باید هر جا مىافتد، تخریب کند. حال اگر هوشمند باشد چه اثرى مىگذارد؟ باز هم همان مىشود ولى به چه صورتى؟ این مقالهاى که به دستم رسید بود. خواستم این قسمت را با شما مطالعه کنم. ساده نگاشته شده ولى پر از مفاهیم عمیق است. چیزى که خود اکو هست.
اینها آموزه هایى است که میان فرهنگهاى گوناگون در حال سیر هستند. در طى طریق به خودشان مىپردازند رشد مىکنند و به بالندگى مىرسند. ما هم یک چنین انتظارى را داریم که از طریق اختصاص اقدامات فرهنگى همچون کارى که مجله بخارا انجام داد، در اختصاص ویژهنامهاى به یک امبرتو اکو، به چنین سر مقصدى برسیم. چه اینکه این آموزهها در طى طریق خود منجر به رشد فرهنگى، تعالى فرهنگى و داشتن شناخت مشترک منجر شود. و ما به عنوان ایتالیایىها این انتظار را داریم که روزى روزگارى یک چنین پاسخى از طرف مقابل را دریافت کنیم چون فرهنگها نمىتوانند در انزوا به سر ببرند. فرهنگها از طریق بسط گفتمان گسترده اجتماع، شناخت مشترک مىتوانند به بالندگى برسند. این بالندگى باعث شکوفایى و پیشرفت است. و این چیزى است که فکر مىکنم همگى پیرو آن هستند.
پس از سخنرانى دکتر توسکانو پیام اومبرتو اکو به مجله بخارا توسط خانم آنتونیا شرکاء به ایتالیایى و فارسى قرائت شد.
برنامه بعدی سخنرانى دکتر محمد صنعتى بود که علیرغم بیمارى در جلسه حاضر شده بود و سخنرانى بسیار مهمى تحت عنوان «خوشامد به امبرتو اکو و مرزهاى تفسیر» ارائه داد که جداگانه در همین شماره خواهید خواند.
بخش پایانى مراسم با حضور ناهید طباطبایى، مهرنوش بهبودى و شیدا دیانى برگزار شد که سه متن از آثار اکو با عنوانهاى «چطور مىتوان در پاسخ از به کار بردن – حتماً – پرهیز کرد»، «چگونه از موبایل استفاده نکنیم» و «متأسفیم که نمىتوانیم اثر شما را چاپ کنیم» خوانده شد که مورد توجه حضار قرار گرفت.