• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • یادداشتی بر مجموعه شعر «همه ی کلمات در ونک پیاده می شوند» سریا داودی حموله/ نعمت مرادی

یادداشتی بر مجموعه شعر «همه ی کلمات در ونک پیاده می شوند» سریا داودی حموله/ نعمت مرادی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

«همه ی کلمات در ونک پیاده می شوند»مجموعه شعرنسبتا کوتاه،که توسط انتشارات کاکتوس تهران با مشخصات ظاهری صد ودوازده صحفه وبا قیمت پنج هزار تومان دربهارنودوچهارمنتشر وروانه بازار کتاب شده است.این مجموعه شعر، حاصلکنکاش، تفکر وانتخاب وچینش شاعرانه ی ، شاعراست .شعرهای که زبان به عنوان مهمترین مولفه ی آن ،نقش کلیدی دارند.هر شاعری دارای دامنه واژگا نی متفاوتی است.که بوسیله آن دست به ساخت یک اثر هنری می زند.سریا داودی هم از این قائله جدا نیست.

او شاعری است که تکنیک های زبانی را خوب بکارمی برد، چه در جابجایی ارکان جمله ،وچه در ساخت وشکستن ساختاری نحو جمله ،بدون اینکه باعث تخریب ویا برخلاف قاعده های دستوری زبان ،از زیباشناختی شعربکاهد. شاعر می تواند به وسیله ساخت نشانه ها ونماد های زبانی ومضمونی ،دست مخاطب را بگیرد ودنیای جدیدی از سوبژه وابژه ها را جلوی چشمش قرار دهد.تا مخاطب به این وسیله، به کدها وکلید واژه های درشعربرسد.خورشید یا باد ،دیگرآن خورشیدوباد هروزه نیستند که ما انها را لمس یا مشاهده می کنیم.بخاطر این مسئله ،نقش زبان برای آفرینش ،ویا باز آفرینی هستی ،ازفرا واقعیت وواقعیت ها در شکل مجاز آن ،شکل می گیرد.عادی بودن هر چیزی ،آن را به کلیشه تبدیل می کند.شاعربوسیله آشنایی زدایی در زبان می خواهد ،آن چیزشکل گرفته در ذهن را از همین کلیشه رها کند.تقطیع کردن همین زبان درشکل ارگانیک پلکانی اش ، احتیاج به ذهنی خلاق دارد.چون همین امرباعث ایجاد وحدت موضوعی ،وایجاد فرمی زیبا درساختار افقی وعمودی شعر می شود.پس رابطه ی زبان با ذهن ،باید درحالت نسبی آن ،رابطه ای دو سویه باشد.تا شاهد هم گسیختگی های ذهنی وزبانی نشویم.تا هست ذهنی شعر،با هست عینی آن درزبان وتصویرویا شکل کلامی آن،رویه رو به جلو را طی کند.وبتواند هست ذهنی را به هست عینی مبدل کند.پس می شود گفت رفتار های زبانی در شکل رادیکال خود،می تواند،باعث برجسته سازی سطر،وهمچنان ایجاد موسیقی ،وایجاد فرم در ساخت کلی شعر شود.حالا با هم به خوانش چند شعرازاین مجموعه بپردازیم./ باد را/درپیراهنش پنهان کرد/آفتاب گردان/ازسایه ی خود وگریخت/اگرخورشیدخواب بماند/زن/انکارمی شود/وحالا شعربعد/میخی کوبیده شد/به سایه ات/اسبی از پبراهن ام گریخت/کشته ی هر جنگی باشیم/کلمات/مجازات می شوند/پس می شود با توجه به این دوشعرکه درسطربالایی آمده است به نو گرایی زبان توجه کرد.زبان شبیه یک کوه بلند است که اگر شاعریا نویسنده بخواهد آن را فتح کند.احتیاج به عرق ریزان روح وجسم دارد.واین امر احتیاج به درک درستی ازجامعه ودر سطح بالاتری هستی دارد.شناختی عمیق، تا بتوانیم رازی رادرلایه های پنهان کلمات ،پنهان کنیم.دومین مولفه ای که در مجموعه شعر(همه ی کلمات در ونک پیاده می شوند)توجه ام را به خود معطوف ساخت.اندیشه شاعربود.که گاه به ما این امکان را می دهدکه اندیشه اش را با ما در میان می گذارد.وگاه کاری می کندکه ما را به اندیشیدن وا می دارد.وخود این رخداد، باعث جهت دادن به فکر مخاطب وگاهی هم باعث کشف وشهود های شاعرانه می شود.سریا داودی بوسیله اقتصاد کلمات ،باعث ایجاد ایجاز،درشعرمی شود.واندیشه وتفکرش را با خرج کردن کمترین کلمات ، به مخاطب ارائه می کند.او به اقتضای سوژه ای که دارد.ازکلمات استفاده می کند.تا بتواند اندیشه اش را درراستای سوژه اش همسو کند.پس شاعرحرفه ای باید به این قضیه واقف باشدکه در خرج کردن کلمات باید صرفه جویی کرد.شاخ برگ دادن های الکی ،فقط باعث تلف شدن وقت مخاطب می شود.شاعر برای باز آفرینی هستی همین کلمات را دردست دارد.وبا همین کلمات ساده وپیش وپا افتاده است که دست به افرینشی نو می زند.دنیایی ازدیده ها وندیده ها،به همین علت مخاطب در اندیشه ی ا وسهیم می شود.وانس می گیرد با جهانی تازه از کلمات واندیشه های نووبکر،درشعرمدرن یکی از رکن های پایه واساسی شعر،اندیشه است.شاعر بدون اندیشه ،بطورنسبی ،اثرش ما ندگاری زیادی را به چشم نخواهد دید.چونکه شعر بدون اندیشه ،شعری است که انگارپوچ وبی هدف است .به شاعرهای پیشین هم اگر رجوع کنیم می بینیم به اندیشه به عنوان یکی از مهمترین مولفه های شعری در سرلوحه ی انها قرار گرفته است.رازماندگاری شاعرانی همچون شاملو و فروغ همین اندیشه ی پنهان آنها در شعراست./به زمین/انسولین تزریق می کنم/میان کلمات /علف هرزمی روید/ویا این شعر/فرق میکند/پلنگی درماه باشی/یا کلمه ای/که کلاغ همسایه می شود/دروغ در دو پیراهن دروغ می گوید/ویا این شعر/بادها چادربه سرکرده اند/بین ما پرسه می زنند/ماه/هرشب/باخروس محله ی ما/جفت گیری می کند/وتو باید سگ های درونش را دوست بداری/دراین چند شعر اندیشه وصورخیال سریاداودی حموله را به وضوح می توان مشاهده کرد.وحتی پیونداندیشه وزبان را به وسیله هارمونی ایجاد شده ،هرچه زبان به سمت سادگی می رود.اندیشه شفاف می شود.وهرچه به سمت وسوصورخیال خیال حرکت می کند.اندیشه به سمت لایه های پنهان حرکت می کند.شعرخانم داودی ،شعری است ،نشئت گرفته از تجارب عمومی وذهنی اش ،وبرخوردمجازگونه اش با طبیعت.او درجزئیات هر سوژه ای عمیق می شودوآن را با روح وپوست خودمی امیزدوبعد در غالب یک شعر به مخاطب ارائه می دهد.روایت در شعرهای او به صورت کاملا شکسته رویت می شود.اوارتباط افقی عمودی بندها را بوسیله یک نخ نامرئی درهم می آمیزدوارتباط می دهد.تا کلیت اثرساخته شود.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692