در خلوت روشن «محمود معتقدی»/ اختصاصی فصلنامه شعر چوک یادنامه احمد شاملو

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

اگر بخواهیم شعر امروز را دسته‌بندی کنیم، بخشی از آن به کسانی چون آقای خانلری بر‌می‌گردد که در مجله‌ی سخن فعالیت داشتند و در چارچوب همان قوالب سنتی دست به نو‌آوری می‌زدند.

مسیر دسته‌ی دوم را نیما یوشیج پی ریزی کرد که با ایجاد تحول در وزن و فضاهای ذهنی و زبانی، گامی جدید در عرصه‌ی شعر فارسی نهاد. در ادامه‌ی همین مسیر است که نحله‌هایی چون شعر سپید پدید آمد که شاعر شاخصی چون شاملو، آن را از فضای شعر نیمایی گذر داد و با موسیقی و هارمونی خاص خود وارد صحنه‌ی شعر کرد و راهی فراخ برای ادامه‌ی شاعران پس از خود گشود.

بسیاری بر این باور هستند که در شعر آزاد، فضاهای موسیقایی جایگاه خاصی ندارد و مخاطب در رویارویی با آن بیشتر با یک متن شور‌انگیز شاعرانه یا دل‌نوشته مواجه می‌شود. در حالی که شعر سپید نیز بهره‌های خاص خود را از موسیقی گرفته است. برای مثال، همان‌گونه که در شعر زیر ملاحظه می‌کنید، شاملو بدون آنکه از بحور عروضی و اوزان قابل تقطیع در شعر خود استفاده کند، به وسیله‌ی گزینش و همنشین‌سازی درست واژگان، فضایی کاملاً ریتمیک آفریده است که نوعی نظم و نظام موسیقایی را به روح خواننده تزریق می‌کند:

«در خلوت روشن با تو گریسته‌ام

برای خاطر زندگان،

و در گورستان تاریک با تو خوانده‌ام

زیباترین سرودها را

زیرا که مردگان ِاین سال

عاشق‌ترین ِ زندگان بوده‌اند.»

حتی در ترجمه‌هایش نیز به این ریتم و موسیقی نظام‌مند پایبند مانده است. به این هایکو توجه کنید:

«هیچ یک سخنی نگفت / نه میهمان / نه میزبان / نه گل‌های داوودی»

به هر روی اگر شعر شاملو را به عنوان شعر سپید بپذیریم، برخورد ما با ریتم و هارمونی و همنشینی واژه‌ها و ساخت و هم اندیشی ترکیبات، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است.

علاوه بر این سطرهای شعری او قابلیت تقطیع عروضی را نیز در خود دارد.

بی‌گمان شاملو با وزن و قافیه آشنایی دقیقی داشته است و تأیید این مدعا را می‌توان در اشعار کلاسیک و نیمایی او مشاهده کرد. به این نمونه توجه کنید:

«بیابان را سراسر، مه گرفتست
چراغ قریه پنهان است
موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم مه، عرق
می‌ریزدش آهسته از

هر بند ...»

از همین رو می‌توان نتیجه گرفت تأثیر شعر گذشته‌ی فارسی در اشعار سپید شاملو نیز قابل دسترسی است و بسیاری از سطور این اشعار رد پای وزن عروضی شعر کلاسیک را در خود نهفته است.

با اینکه هر کدام از بحور عروضی شعر فارسی مضامین متناسب با ریتم خود را برگزیده‌اند و فضاهایی چون عشق، حماسه، تعلیم، مرثیه و ... ریتم‌ها و تنتنه های درخور خود را می‌طلبد، اما شاملو برای ایجاد هماهنگی میان مضمون و موسیقی، نوعی نظم و هارمونی خاص خود را در شعر آفریده است و برجسته‌ترین ویژگی شعر او نیز به همین موضوع بر می‌گردد که عاشقانه‌ترین و سیاسی‌ترین فضاها به زیبایی در کنار هم قرار گرفته‌اند و می‌توان گفت: شاملو در گذرگاه عشق و سیاست، تجربه‌های زبانی فراوانی به دست آورده است.

به هر حال آنچه که امروزه به شعر شاملویی معروف شده است، ریتم موسیقایی خاص خود را دنبال می‌کند که با وجود بهر‌گیری از وزن شعر سنتی و شعر نیمایی، دارای هویت ویژ‌ه‌ای است.

شاملو یک شاعر چند وجهی است که رندی‌ها، طنزها و عاشقانه‌های خاص خود را دارد. دوران زندگی شعری او نسبت به شرایط اجتماعی دوره‌های متعددی را از سر گذرانده است که این مسئله خود نشان دهنده‌ی حساسیت شاعر نسبت به تحولات جامعه می‌باشد، تا جایی که او را در عاشقانه‌ترین لحظات نیز رها نمی‌کند.

به طور کلی شاملو شاعری است که هنر و ادبیات و موسیقی، به خصوص موسیقی غرب را به خوبی می‌شناسد و آثار ترجمه‌ی شایان توجهی نیز از او به یادگار مانده است. او در کنار شاعرانی چون: فروغ، اخوان و سهراب، یکی از تأثیر گذارترین شاعران شعر معاصر به شمار می‌آید.

اختصاصی فصلنامه شعر چوک یادنامه احمد شاملو تابستان 94

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692