«محمد مرادی نصاری» شاعری جوان است که از او مجموعههای متعددی منتشر شده است که به دو زبان فارسی و کردی شعر میگوید از آنجایی که بیشترآثار او ترجمه است این اثر -تنها مجموعه شعر او به زبان فارسی میباشد -که منتشر شده است. این مجموعه رباعی برخلاف نامش که تخریب و ساختارشکنی را تداعی میکند چندان ساختارهای رباعی را برهم نریخته است در واقع با وفاداری به همان روشهای پیشین، شاعر تنها طرحهای روایی جدیدی را بیان میدارد.
«سخت است که هر ثانیه در شک باشی
در دنیایی بزرگ کوچک باشی
بعد از عمری درخت بودن حالا
جاکفشی عدهای مترسک باشی (رباعی شماره 1، صفحه 13)»
داستان مجموعه کامل رخدادهای یک روایت است چنان که در تداوم زمانی، پیوستگی منطقی و علت و معلولی، و نیز در منطق فضایی –مکانی رخ میدهد. در واقع داستان وجود کل رخدادهاست اما اگر شعر را به عنوان یک طرح در نظر بگیریم بنابراین شعر همهی آن چیزهایی است که بیان میگردد فرمالیستها دوگونه رویکرد برای طرح تعریف میکنند. زمانی که طرح در نسبتی که با روش بیان مییابد اینجا طرح به یک یا چند درون مایهی مهم تقلیل می یاید و آنچه بیشتر مهم میشود شیوه بیانگری است. در شعر نیز شیوه بیانگری بسیار اهمیت دارد بهویژه در قالب رباعی که شاید بتوان آن را کوتاهترین در شعر کلاسیک دانست و به دلیل همین خاصیت ایجاز آن شیوه بیانگری پر رنگترین عنصر آن میگردد. شاعر در رباعی زیر نیز از همین شگرد تلمیح یا بینامتنیت استفاده نموده است در واقع او با اشاره کوتاهی به عنوان کتاب سه قطره خون صادق هدایت قطرهای را به دریایی پیوند زده است.
«رودی شدهام که در جنون افتاده
جادو شدهای که در جنون افتاده
درهای جهان به روی من بسته شده
بر زندگیام سه قطره خون افتاده (شعر شماره 13 صفحه 24)»
توماشفسکی کوچکترین واحد روایی طرح را درونمایه یا موتیف مینامد که در حکم بیان کنشی تک در پیکر گزارهای است. گاه درونمایهای بنا به نیاز آشکار داستان پیش کشیده میشود اما گاه درونمایهای یکسر مستقل از داستان مطرح میشود یعنی هیچ گونه نیاز روایی به آن نیست اما همچون شگردی (والبته شگردی آشنایی زدا) مطرح میشوند.
بیان حالات درونی درشعر اهمیت دارد بهویژه در رباعی که این بیان با تکنیکهای مخصوص این شعر است در واقع مرادی نصاری در نمونهی زیر نیز تنها به بیان حالتی پرداخته است که با استفاده از عناصری مکانی مانند قله، غزال و شغال توانسته است احساس خود را به خوبی منتقل نماید ابزار مادیای که در پیکرشان احساسات بیان میشود توصیفهای نمادین که چنان بیان شده است تا کنش واثر هنری معنایی نمادین داشته باشد.
«لبریز غم شکسته بالان شده است
این سینه که خالی از غزالان شده است
چون قله مه گرفته تنهایی
گوشم پر زوزهی شغالان شده است (رباعی 37 صفحه 48)»
از سوی دیگر ظرفیت چندگانه عروضی مورد استفاده در رباعی باعث میشود که شاعر محدودیت کمتری داشته باشد اما درونمایه و اجرای آن اهمیت شایانی دارد مانند رباعی زیر که بیانی اسکیزو فرن را با مفهومی بزرگ در آمیخته است تا بتواند حداکثر توان روایی شعر (رباعی) را به کارگیرد.
«آخر چه قدر فذاق ماهیها را
ما از چه کسی سراغ ماهیها را
این رود فراموشی سختی دارد
انگار زیاد داغ ماهیها را (رباعی شماره 5 صفحه 17)»
رباعی مانند داستانی مینیمال است باید در چهار جمله تمام آنچه میخواهد را روایت یا بیان کند و همهی تکنیکهای ادبی را در همین زمینه به کار گیرد صرف نظر از موسیقی بیرونی آن رباعی زیر به شکل داستانی مینیمال درمیآید که در 22 کلمه روایت شده است ضمن اینکه عناصر مکانی و روایی و شخصیتپردازی نمادین نیز در آن استفاده شده است.
«برچشم تمام شهر خواب افتاده
از صورت زندگی نقاب افتاده
فریاد مرا فقط مرگ میشنود
چون مورچهای که در حباب افتاده (رباعی 23 صفحه 34)»
رباعی یکی از قالبهایی که طنز در آن مشهود و کاربرد زیادی دارد به علت اینکه همیشه از پایانی تکان دهنده بهره میبرد و یکی از ابزار چنین پایانی میتواند دید طنز باشد شاعر این مجموعه هم موارد متعددی از این حالت را در مجموعه خود دارد که شاید نتوان آن را در زمره شعرهای طنز دستهبندی کرد اما ضربه نهایی را میزند
«عاشق شدم وخدا خدا کردم تا...
در خواب خودم تو را صدا کردم تا ...
من مثل هزارپای غمگینی که
آنقدر همیشه پا به پا کردم تا .... (رباعی شماره 28 صفحه 39)»
در نمونه زیر شعر یک احساس درونی و فردی را ایجاد میکند و صرف از نظر از منبع آن یکپارچه زنده است و در واقع میتواند با استفاده از مفهوم و استفاده از ظرفیت خود رباعی (ایجاز) در ذهن مخاطب ماندگار شود. بازنمایی از احساس که بنیان و تبار نظری "هنر همچون بیانگری " را در خود دارد
« یک دسته کلید – تا ابد تنهایی –
هی خانه به خانه میرود تنهایی
این قفل، چه اختراع غمگینی بود
از قفل شروع میشود تنهایی» (رباعی شماره 47 صفحه 58)
محمد مرادی نصاری همانطور که گفته شد شاعری جوان است و این کتاب به عنوان اولین اثر منتشر شده او مانند تمام کتابهای اول سرشار از شور امید و جوانی و همینطور نکاتی است که با گذشت زمان و تجربه میتوانند بهتر اجرا گردد. گرچه از ذکر این نکته که اشعار پر مفهوم و زیبایی نیز میتوان در این مجموعه یافت نباید غافل بود. ■
پانویس:
1- نواختن ویولون با اره، مجموعه رباعی فارسی- 1392
2- یهێ نهفهر ههمیشه زام، یهێ نهفهر ههمیشه تیخ، ترجمه اشعار سیدعلی میرافضلی به زبان کُردی-2014
3- داخێ له دڵ، شێعرێ له گیرفان، ترجمه اشعار واهه آرمن به زبان کُردی - 2014
4- ئێ شێعرهیله ئازاد نین، مجموعه رباعی کُردی- 1393
5- نیشان دڵڕیشان، ترجمه اشعار مهدی احمدیخواه به زبان فارسی- 1393
منابع:
- محمد مرادی نصاری، نواختن ویولون با اره، انتشارات نصیرا تهران 1392 چاپ اول