تحلیل و بررسی فیلم «بازی تقلید» کارگردان «مورتن تیلدام»؛ «ساحل رحیمی‌پور»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

تحلیل و بررسی فیلم «بازی تقلید» کارگردان «مورتن تیلدام»؛ «ساحل رحیمی‌پور»

 The Imitation Game

کارگردان: مورتن تیلدام/ نویسنده: گراهام مور/ بازیگران: بندیکت کامبربچ/ کیرا نایتلی/ متیو گود/ مارک استرانگ/ چارلز دنس/ آلن لیچ/ مدت زمان: 114 دقیقه/ کشور سازنده: آمریکا/ زبان: انگلیسی/ ژانر: بیوگرافی

تحلیل فیلم:

فیلم "بازی تقلید" بر اساس یک داستان واقعی و راجع به زندگی کاری و شخصیِ ریاضی‌دان مشهور بریتانیایی "آلن تورینگ" ساخته شده است. داستان فیلم، بر زمان ورود تورینگ به ارتش و همکاری او با متفقین متمرکز شده و در بازگشت‌هایی، به دوران نوجوانی و تحصیل وی، گذشته و همچنین گرایش‌های جنسی‌اش می‌پردازد. اما اولین سکانس فیلم، از جایی شروع می‌شود که پروفسور تورینگ در اتاق بازجویی نشسته و منتظر آمدن بازجوی خویش است. هرچند در این سکانس، هیچ معرفی‌ای درباره‌ی شخصیت صورت نمی‌گیرد و خود شخص، شروع به گفتن داستانش می‌کند و از مخاطبش می‌خواهد تا آخر به ماجرای او گوش بسپارد و سپس در مقام قضاوت بنشیند.

آغاز فیلم و زمان بازجوییِ تورینگ به سال 1951 و شهر منچستر برمی‌گردد. او که یک ریاضی‌دان نابغه به شمار می‌رود، خانه‌اش مورد سرقت واقع شده و در اینجا پای پلیس‌ها به خانه‌ی وی باز می‌شود ولی او علاقه‌ای به حضور آن‌ها ندارد و به نوعی پلیس‌ها را از خانه‌اش خارج می‌کند. اما افسر پلیسی که مسئول این پرونده است، حس می‌کند تورینگ موضوعی را مخفی می‌کند پس دنباله‌ی ماجرا را می‌گیرد و به جایی می‌رسد که...

در طول روایت‌های تورینگ، ما به کارخانه رادیوسازی‌ای می‌رویم که در واقع مرکز کدشناسی لندن است به نام: "بِلچلی پارک". نبوغ تورینگ زمانی برای بیننده مشخص می‌شود که او رزومه‌ی کاری خودش را طی مصاحبه‌ای کوتاه به ارتش ارائه می‌دهد. وی که در سن بیست و چهار سالگی به مقام استادیاری کینگزکالج کمبریج رسیده است، استاد حل جدول هم می‌باشد. او در پروژه‌ی ارتش، با دستگاهی به نام "انیگما" رو‌برو می‌شود که نازی‌ها از آن برای ارسال پیام‌های رمزی‌شان سود می‌برند. حالا مشکل اینجاست که انگلیسی‌ها توان رمزگشایی را ندارند و علاوه بر این، هر هجده ساعت یک‌بار، تنظیمات انیگما تغییر می‌کند. از آنجایی که پروفسور تورینگ در آرزوی ساختن ماشینی است که بتواند همه‌ی رمزها را بگشاید، نظریه‌ی خویش را برای تولین ماشین کدشکن به چرچیل منتقل می‌کند تا بتواند با ساختن آن، با ماشین به جنگ ماشین برود! او برای مخلوقش نامی هم برمی‌گزیند: کریستوفر.

کریستوفر هم‌کلاسیِ تورینگ در دوران مدسه بوده است و در فلاش‌بک‌هایی که به گذشته‌ی آلن داریم، نقشی موثر و درعین حال، کمرنگ را بازی می‌کند. از این رو کمرنگ چون در صحنه‌های زیادی حضور ندارد و از آن رو موثر زیرا به شخصیت منزوی و تنهای آلن شکل می‌دهد و او را به علم رمزگشایی علاقه‌مند می‌کند. هرچند علاقه‌ای فراتر از یک دوستی ساده و معمول، نسبت به کریستوفر در آلن ایجاد می‌شود و می‌توان عمق آن را در انتخاب اسمی که تورینگ برای ماشین اختراعی‌اش برگزیده، مشاهده کرد.

به هر رو، تورینگ برای ادامه‌ی پروژه‌اش نیاز به آدم‌هایی باهوش و با استعداد دارد و در اینجا "جُوان کلارک" با بازی کیرا نایتلی وارد بازی می‌شود و آن دو باهم و صمیمانه به راهشان ادامه می‌دهند. تا جایی که کلارک، تورینگ را به کار دسته جمعی دعوت و ترغیب و از خودرای بودن و خودپسندی دور می‌کند.

فیلم بازی تقلید بیش از آنکه به جنگ دوم جهانی بپردازد به زندگیِ تورینگ ریاضی‌دان و کسب موفقیت‌هایش پرداخته است. و بازگشت به دوران تحصیل او و نیز پرش به چند سال بعد از اتمام جنگ، راه‌هایی برای نشان دادن و ریشه‌یابیِ علاقه‌ی تورینگ به رمزگشایی و همجنس گرایی‌اش است که در سال 1951 و بر اثر حادثه‌ی دزدی، کشف می‌شوند و نمود پیدا می‌کنند. تورینگ سرانجام درگیر پایانی تراژیک می‌شود. البته پایان زندگی وی به صورت زیرنویس در اختیار بیننده قرار داده می‌گیرد اما سرشکستگی و نا امیدی این دانشمند به روشنی نمایش داده می‌شود. تورینگ که به جرم همجنسگرایی مجبور به قبول حکمش شده (اختگی شیمیایی یا زندان)، گویی با پذیرش اختگی شیمیایی، به اخته کردن شخصیت و نبوغش هم دست زده است.

مورتن تیلدام در مقام کارگردان، تا حدود زیادی نسبت به زندگیِ این دانشمند وافادارانه عمل کرده است و فیلم با صحنه‌های تلاش وی برای ساختن ماشین کریستوفر و رمزگشایی ماشین انیگما، بیننده را جذب خویش می‌کند. رفت و برگشت‌ها به زمان گذشته و حال، چندان زیاد نیستند و مخاطب را دچار سردرگمی و از دست دادن نخ ماجرای اصلی نمی‌کنند. همانطور که پیش از این گفته شد، این بخش‌ها نقشی کارکردی دارند و برای پیشبرد طرح داستان لازم بوده‌اند. در آخر باید اضافه کرد بازی بندیکت کمبربچ و کیرا نایتلی به زیبایی اثر کمک کرده و آن دو توانسته‌اند دوست داشتن فارغ از روابط زن و مردی را، به خوبی نمایش دهند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692