گفتگوی اختصاصی چوک با «علیرضا طبائی» «آیدا مجیدآبادی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

گفتگوی اختصاصی چوک با «علیرضا طبائی» «آیدا مجیدآبادی»

آیا حسین منزوی توانسته است در زمینه‌ی شعر نو نیز مانند غزل موفق عمل کند؟

بر خلاف غزل که چهره‌ای شاخص از منزوی ساخته است، او توفیق چندانی در زمینه‌ی شعر نیمایی و شعر سپید به دست نیاورد. آنچه که از مقایسه‌ی آثار نیمایی و سپید منزوی با آثار معاصران در همین زمینه بر می‌آید، نشان دهنده‌ی این است که اشعار نیمایی و سپید منزوی جلوه و شاخصه‌ی قابل توجهی ندارند و نمی‌توانند کششی ماندگار را بر ذهن و قلب و اندیشه‌ی مخاطب تحمیل کنند. با اینکه برخی از این اشعار جذابیت خاص خود را دارند اما برعکس غزل‌های منزوی از سبک و زبان و ویژگی متمایزی پیروی نمی‌کنند.

در باره‌ی برخی از ویژگی‌های این اشعار توضیح بدهید و اینکه آیا منزوی از شاعران خاصی تأثیر پذیرفته است؟

همانطور که اشاره کردم اشعار نیمایی و سپید منزوی ویژگی‌های خاص و قابل توجهی ندارند. زبان غالب این اشعار متأثر از زبان شاعرانی چون: نادرپور، توللی، مشیری، فروغ و دیگرانی از این دست است و به اصطلاح می‌توان گفت که منزوی از هر چمن گلی چیده و گذشته است و مهم‌تر اینکه بعدها هیچ شاعری در این زمینه از او تأثیر نپذیرفته است.

در حالی که درخشش او در زمینه‌ی غزل هنوز هم به روشنی، شفافیت و اهمیت گذشته قابل دریافت است.

لطفاً کمی در باره‌ی ترانه‌های منزوی و ویژگی‌های آن‌ها برایمان صحبت کنید!

کارنامه‌ی حسین منزوی نشان دهنده‌ی این است که او در زمینه‌ی ترانه یا تلفیق شعر و موسیقی دو نوع تولید ادبی از خود بر جا نهاده است. یکی اینکه: روی آهنگی خاص ترانه سرایی کرده است و به نظر من بیشتر ترانه‌هایی از این دست برای رفع نیازهای مادی سروده می‌شد. چرا که نیازهای مادی گاهی انسان را مجبور می‌کند دست به انجام کارهای سطحی و کم ارزش بزند. به هر روی این ترانه‌ها کارهای موفقی از آب در نیامد و ماندگاری لازم را در طول دهه‌های اخیر کسب نکرد.

اما نوع دوم: آهنگ‌هایی که بر مبنای اشعار و غزل‌های منزوی ساخته شده است، مثل "نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره" این دسته از ترانه‌ها که بر مبنای سروده‌های منزوی ساخته شده‌اند کارهایی ارزشمند و ماندگار به شمار می‌آیند.

به نظر شما آیا شعر نو در حال حاضر روند تکاملی خود را طی می‌کند یا دچار رکود شده است؟

اوج و شکوفایی شعر نو را می‌توان در دهه‌ی 40 و 50 به خوبی ملاحظه کرد. اما متأسفانه این روند رفته رفته سیر نزولی به خود می‌گیرد و در دهه‌ی 60 دچار رکود می‌شود. در این دهه بود که ما از وجود بسیاری از شاعران برجسته محروم ماندیم. عده‌ای از ایران رفتند. عده‌ای به دلیل محدودیت‌های به وجود آمده ناگزیر از سکوت شدند و عده‌ای نیز دار فانی را وداع گفتند.

در حال حاضر نیز ما با چند آسیب جدی در زمینه‌ی شعر مواجه هستیم. اول اینکه: افرادی با استعداد متوسط یا پایین یا حتی بدون استعداد در رأس مجامع ادبی قرار گرفته‌اند و همین مسئله موجب کاهش کیفیت آثار به وجود آمده است بر خلاف گذشته که معتقد بودند: «به کارهای گران مرد کار دیده فرست.» وقتی که در رأس کارها انسان‌های کم استعداد گمارده شود طبیعیست که نتیجه درخشندگی خاص خود را نخواهد داشت.

مورد دیگر: حمایت‌های آشکار و نیمه آشکار برخی از سازمان‌های ادبی و هنری از نوعی تفکر خاص است به طوری که به نظر می‌رسد عده‌ای در حال حاضر ترجیح می‌دهند شاعران ما به جای شاعر یک مداح خوب باشند. تکرار هزار باره‌ی مضامینی معدود و سعی در پوشاندن تعابیر و واژگان جدید به این مضامین کهنه مشکلی بزرگ و غیر قابل گذشت

می‌نماید.

اگر ما خواهان جدی درخشش و شکوفایی شعر این سرزمین هستیم باید دقت داشته باشیم که یک شاعر نباید وادار به سرودن آن هم در چهارچوبی خاص و محدود گردد.

مسئله‌ی دیگر آنکه: متأسفانه در روزگار ما کار و تلاش ادبی با مسائل مادی در هم آمیخته است. چشم داشت دریافت صله یا به قول خودمان جایزه از صاحبان زر و زور شعر امروز را از اصالت خاص خود دور کرده است و آن را به ابزاری از پیش تعیین شده تبدیل کرده است که کارایی‌های مشخص خود را خواهد داشت.

استنباط من این است اگر افراد بی استعدادی که قلم و قدم خود را به ازای دریافت صله و حقوق و جایزه و رانت و ... می‌فروشند در رأس کارها نباشند نتیجه‌ی کار بسیار متفاوت خواهد بود.

اینان بهتر است بگذارند شعر و هنر پارسی آزادانه نفس بکشد و آن را در قفس‌های از پیش اندیشیده شده محبوس نکنند، چرا که دیر یا زود پرنده‌ی تیز بال هنر این مرز و بوم در تنگنای قفس خواهد مرد.

سخن آخر علیرضا طبایی در باره‌ی حسین منزوی و شعر امروز:

اتفاقاً خوب است که از منزوی بگویم و جالب است که شما نیز بشنوید. از آنجایی که من در طول حیات منزوی مدت زیادی با او دم خور بودم می‌دیدم که چه قدر مورد سرزنش‌ها و تحقیرها و آزار و اذیت‌ها قرار گرفت. من کاری به ضعف‌های شخصی او یا هیچ کس دیگر ندارم. آنچه مورد بحث است زندگی ادبی یک شاعر است که مدام با محدودیت و محرومیت همراه بود. کسانی که در زمان حیات حسین از هیچ آزار و اذیتی در حق او مضایقه نمی‌کردند متأسفانه در حال حاضر سعی دارند او را مصادره به مطلوب کنند و به نوعی خود را دوست و همراه او معرفی نمایند.

اتفاقاً من حدود یک ماه پیش وقتی در بزرگ داشت منزوی حضور داشتم، دیدم کسانی را که حتی حاضر نبودند از چند کیلومتری حسین عبور کنند و مدام پشت سرش بدگویی می‌کردند و حالا ورق طوری برگشته که این آقایان برای کسب وجهه و اسم در کردن خود را یار غار حسین منزوی معرفی می‌کنند.

البته به نظر من این جادوی هنر است. وقتی جادوی هنر و اصالت کلام در آثار یک نفر به حدی برسد که حتی برای دشمنانش جذاب جلوه کند، جایگاه خاص خود را خواهد یافت و مقاومت‌های کودکانه‌ی دیگران را در هم خواهد شکست.

نکته‌ی آخر اینکه: همه دیدیم و شاهد بودیم که منزوی هیچگاه قلم خود را نفروخت و به اصطلاح شعر خود را «در پای خوکان نریخت» اما متأسفانه کسانی که دقیقاً بر خلاف او گام بر می‌دارند و قلم و قدم خود را در ازای شهرت، موقعیت و صله و جایزه می‌فروشند، امروز مدعی هستند که دنباله روی او بوده و جانشینی شایسته برای او محسوب می‌شوند. در حالی که تفاوت بین این دو زمین تا آسمان‌هاست. منزوی یک بار دیگر ثابت کرد:

«من آنم که در پای خوکان نریزم

مر این قیمتی در لفظ دری را»

اما درباره‌ی شعر امروز: من معتقدم تا دیر نشده باید دلسوزان راستین ادبیات دور هم گرد آیند و فکری به حال روند شعر امروز کنند، چرا که واقعاً شعر امروز دچار سیری قهقرایی شده است و نیاز به راهکاری اندیشمندانه دارد. متأسفانه همانطور که گفتم کسانی بر سر کار آمده‌اند که بیشتر به دنبال کسب شهرت و دریافت صله خود را به وادی شعر و هنر کشانده‌اند و باید شعر امروز را از این معامله‌گری‌ها و بازارگانی‌ها نجات داد و به سوی اعتلای انسان و هنر و جوامع انسانی رهنمون کرد.

منتشر شده در فصلنامه شعر چوک شماره 4، یادنامه حسین منزوی، بهار 94

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692