آفتابی در میان سایه ای/ بهاءالدین خرمشاهی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

نگاهی گذرا بر ساحل جزیرۀ سرگردانی/ محمد گلبن

استاد هوشنگ ابتهاج که به تخلص شعرى‏اش سایه بیشتر شهرت دارد، از شاعران و موسیقى‏شناسان نامدار عصر حاضر است. سایه هم در شعر نو دست – یعنى ید بیضا – دارد و از هم‏مشربان و یاران و معاشران نیما یوشیج بوده است و هم در غزل و مثنوى و شیوه کهن، و سالیان سال با استاد شهریار همدلى و همسخنى داشته است و هم اکنون پس از فراغت از کار و بار سترک تصحیح و طبع دیوان حافظ، پژوهشى درباره شعر شهریار و گزینش نخبه شعر او در دست دارد. بعضى از دفترهاى شعر نو و کهنش عبارت‌اند از: زمین، یادگار خون سرو، و چند دفتر با نام واحد سیاه‏مشق (سیاه‏مشق ۴ که در سال ۱۳۷۲ منتشر شده است در بر دارنده دفترهاى پیشین هم هست). سایه در سازمان‏دهى و اعتلا بخشیدن به برنامه‏هاى موسیقى اصیل ایرانى در رادیو ایران، در سالهاى پیش از انقلاب، سهمى بزرگ داشته است

 

در میان جمع عظیم شاعران غزلسراى پس از حافظ، به تصدیق اهل فنّ، کمتر شاعرى توانسته است مانند سایه حافظانه غزل بسراید. شخصیت زلال او همدل و همدید با حافظ است. همین است که ذهن و زبانش اینهمه به حافظ نزدیک است. وقتى از او پرسیدم که براى دیوان حافظ که به سعى او فراهم شده، چند سال کار کرده است، با لبخند گفت در مجموع پنجاه سال و اخیراً ده سال.

 

حافظ به سعى سایه مشتمل بر ۴۸۴ غزل است (در ۴۱۸۴ بیت) و چهار قصیده و مثنوی‌های آهوى وحشى و ساقى‏نامه و مغنى‏نامه، بدون رباعیات، با بعضى از قطعات و با درج غزل‌های منسوب و مشکوک در بخشى جداگانه، متون مبناى تصحیح او مجموعاً ۳۰ یا ۳۱ نسخه است که ۱۶ نسخه آن متعلق به نیمه آ ول قرن نهم است و مبناى اصلى تصحیح و مقابله بوده است و ۱۵ نسخه دیگر بیشتر مشورتى بوده است، تا مبناى مقابله و مقایسه. و چنانکه پیش‌تر اشاره کردیم، نسخه‏هاى چهارده گانه مبناى تصحیح و طبع شادروان خانلرى را با تلاشى توانفرسا به دست آورده‏اند (مگر یک نسخه را) مصحح هنرمند و کوشاى این دیوان، همه نسخه‏هاى ۳۰یا ۳۱ گانه اساسى یا مشورتى کار خود را غالباً با چاپ یک صفحه از هر یک، در دیوان حاضر معرفى کرده‏اند، لذا براى رعایت اختصار به معرفى آن‌ها نمى‏پردازیم. گفتنى است که وضعیت هر غزل در نسخه بدل‌های مهم را به صورت جدولى مرکب از اعداد و ارقام و نشانه‏ها در زیر هر غزل در هر صفحه آورده‏اند.

 

روش تصحیح

 

اما روش تصحیح و اصول و مبناى متبع استاد سایه، آمیزه‏اى از اتکا به نسخه‏هاى اصیل و ذوق سلیم، یعنى جمع بین نسخه‏شناسى و حافظپژوهى و شعرشناسى است، و از این قرار است:

 

۱) در سراسر متن هیچ کلمه‏اى برگزیده نشده است که در متن یا متونى از نسخه‏هاى مبنا وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر فقط در دو مورد تصحیح قیاسى صورت گرفته است که عبارت‌اند از: ۱-«جامت» در این بیت: مى‏اندر مجلس آصف به نوروز جلالى نوش/ که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزى، که قیاساً و برخلاف ضبط جمیع نسخ «جامت» را به «جامش» تغییر داده‏اند. ۲ – ضبط مصراع اول این بیت: گر جان به تن ببینى مشغول کار او شو/ هر قبله‏اى که بینى بهتر ز خودپرستى، در سایر نسخه‏ها هم کمابیش به همین شکل است و معناى مستقیمى از آن برنمى‏آید مگر – به تکلف – این معنى که: اگر هر جانى به تنى دیدى، به آن اهمیت بده و آن را قبله خود بگیر، تا از خودپرستى برهى. بارى جناب سایه با مشورت و کشف شهودى استاد شفیعى کدکنى به این قرائت رسیده‏اند: گر خود بتى ببینى مشغول کار او شو/ هر قبله‏اى که بینى بهتر ز خودپرستى، که الحق معنى‏دارى صریح آن – که اتفاقاً معناى عمیقى هم دارد – جبران کننده بى‏پشتوانگى نقلى آن است.

 

۲) در هیچ شرایطى امتیاز قدمت نسخه (ها) به عنوان یک اصل بى‏چون و چرا پذیرفته نشده است. زیرا تاریخ نسخه‏ها، تاریخ کتابت است، و سن واقعى نسخه یا متن منقولٌ عنه را نشان نمى‏دهد، یعنى نسخه‏اى که تاریخ کتابت آن فى‏المثل ۸۵۰ ق است، معلوم نیست از روى متنى که تاریخ کتابت آن ۸۴۵ ق است، رونویس شده است، یا از روى متنى که تاریخ کتابت آن ۸۰۵ است، لذا نمى‏تواند ملاک قطعى باشد.

 

۳) مسأله ضبط اکثریت نسخه‏ها نیز مبنا قرار نگرفته است. و به تعبیر خود آقاى سایه: «این بازى اعداد و شبه دمکراسى است. و من هرگز تسلیم اکثریت نسخه‏ها نشده‏ام». اما به نظر مى‏رسد تبعیت از اکثریت ضبط نسخه‏ها چنانکه فى‏المثل شادروان خانلرى و سپس دکتر سلیم نیسارى در کار کرده‏اند، تالى فاسدى نداشته باشد. هر قدر تعداد ضبط‌های یکسان بیشتر باشد، احتمال تصرف عمدى یا سهوى کاتب یا کاتبان بیشتر بعید و منتفى مى‏شود. چنانکه در تصحیح خود ایشان یعنى حافظ به سعى سایه هم حدوداً نود درصد از کل دیوان بر وفق ضبط همسان و یکسان اکثریت، روایت و نقل و تلقى به قبول شده است. بعداً نمونه‏هاى نقیضى براى این اصل عرضه خواهد شد.

 

۴) اصل اصیل و کارگشا و راهگشاى کار مصحح این بوده است که: کلام هر چه صناعى‏تر و آراسته‏تر باشد، حافظانه‏تر یعنى اصیل‏تر است. و این اصل خود به چند فصل تقسیم مى‏گردد. الف) توجه به موسیقى کلام. حافظ حتى بعضى مصلحت‌های ادبى را فداى موسیقى کرده است. ب) همصدایى که به آن نغمه حروف یا واج‏آوایى هم مى‏گویند. پ) امتداد یا کشش کلمات و نحوه قرار گرفتن تکیه‏ها. ت) صنایع یا سجع‌ها یا جناس‌هایی که مخصوصاً ارزش صوتى یعنى شنیدارى هم داشته باشند. و همه این مسائل با طرح شواهد و مثال‌های کافى و طرح نمودارها و کاربرد چاپ رنگى، در مقدمه مصحح شرح شده است.

 

حاصل این تلاش ده ساله – که خود مبتنى بر شعرشناسى و انس پنجاه ساله با شعر حافظ است – و تکیه بر سى متن اصیل و کهن و همیارى دستیاران امین و کاردان دارد، یکى از قابل اعتمادترین و پذیرفتنى‏ترین و پسندیدنى‏ترین و در عین حال اصیل‏ترین تصحیحات دیوان حافظ است.

 

باید توجه داشت که حاصل سعى سایه – که به ذوق هم میدان مى‏دهد – دیوانى ذوقى، از آن دست که فى‏المثل شادروان پژمان، یا شادروان انجوى، یا احمد شاملو به دست داده‏اند، نیست. زیرا این سه ذوق‏ورز دست کم دو اشکال در کارشان بوده است. ۱ – ذوق را بى‏معیار و بى‏مبنا به کار برده‏اند و اصول راهنما نداشته‏اند که فى‏المثل بگویند از دو عبارت یا دو ضبط، آنکه صناعى‏تر و آراسته‏تر است، صدورش از حافظ محتمل‏تر است. دیگر اینکه ذوقشان امتحان نداده بوده است. یا اگر هم امتحان داده بوده است، به سربلندى سایه از بوته امتحان بیرون نیامده بوده‏اند. ۲ – ذوق را دستاویز تنبلى و ترک تحقیق قرار داده بوده‏اند. لذا چنانکه همگان مى‏دانند، همتى در به دست آوردن متون اصیل کهن به خرج ندادند. وقتى که متون متعدد و اصیل کهن مبناى مراجعه و تصحیح باشد، ذوق (یعنى شم و شناخت هنرى و هنر) موضوع و مبنایى براى داورى دارد. یعنى چون در مورد یک کلمه یا یک  تعبیر، چند بدیل را، بر مبناى ضبط نسخه‏هاى اصیل، در دست دارد، یا اصح را انتخاب مى‏کند یا انسب را. اما اگر پیشنهادهایى از سوى نسخه‏هاى اصیل در کار نباشد، ناچار مثل آسیابى بگندم مى‏گردد و ساییده مى‏شود. آرى اگر مبنا و موضوع واقعى بیرونى، و ملاک‌های سنجیده و راهبر ذوق در کار نباشد، کار ذوق به تحکم و استبداد یا ترجیح بلا مرجح مى‏کشد. زیرا به گفته سعدى: همه کس را عقل بکمال نماید و فرزند بجمال.

 

مزایاى این تصحیح و طبع‏

 

حافظ به سعى سایه هم از نظر دقت و صحت و روشمندى تصحیح و هم از نظر هیأت فیزیکى آراسته و پیراسته کتاب، مزایا و محاسنى دارد.

 

الف) مزایاى معنوى، یعنى محاسن مربوط به تصحیح عبارت‌اند از: ۱) اتکا بر سى و یک نسخه کهن و اصیل قرن نهمى (به استثناء تکیه بر یک دو نسخه چاپى نظیر قزوینى – غنى و قدسى. چنانکه اشاره شد اساس تصحیح بر شانزده نسخه مربوط به نیمه اول قرن نهم گذارده شده است. ۲) گزارش موجود بودن هر غزل در تعداد معین و مصرّح از نسخه‏ها، و نحوه انعکاس نسخه بدل‌ها به شیوه گزینشى، و با استفاده از جدول در پاى هر صفحه با حروف ریزتر و کم‏رنگ‏تر و به کار گرفتن نقطه و نشان‌ها، براى نشان دادن اینکه هر بیت یا هر عبارت نسخه بدلى (بدیل) در کدام یک از نسخه‏ها آمده است. براى معرفى کم و کیف هر اثر و معرفى هر قلم از اقلام جدول‌ها، یک جدول را به عنوان نمونه، آناتومى‏وار، مطرح کرده‏اند و توضیح داده‏اند. خوانندگان یا مراجعه‏کنندگان با اندکى تمرین و ممارست معناى نقطه و نشان‌ها را به دست مى‏آورند. فایده دیگر این جدول‌ها در صرفه‏جویى جاست.

 

۳) کار بست روش علمى در تصحیح متن که نه ذوقى محض است و نه مکانیکى یا نص‏گرایانه محض، و شرح آن گذشت.

 

۴) مشورت مداوم و مستمر با صاحبنظرى چون استاد محمدرضا شفیعى کدکنى.

 

۵) نپرداختن به تصحیح قیاسى جز دو مورد که به آن تصریح شده است و شرحش گذشت.

 

۶) نگارش مقدمه‏اى در بیان اصول و روش تصحیح، با عرضه داشت شواهد بسیار.

 

۷) معرفى نسخه‏هاى اساس به نحوى مختصر و مفید و به دست دادن تصویرى از یک صفحه آن‌ها.

 

۸) وضع فهرست دو گانه قوافى و مطلع‌های هر غزل به نحوى که هم با عناصر پایانى بیت هر غزل مى‏توان غزل را در متن کتاب یافت و هم با عناصر آغازین.

 

۹) جدا کردن غزل‌های مشکوک و نیاوردن رباعیاتى که روز به‏روز صاحبان هر یک از آن‌ها بیشتر شناخته مى‏شود.

 

۱۰) به‏دست دادن ترجمه مصرع‌ها و ابیات عربى (ترجمه به قلم محمدرضا شفیعى کدکنى).

 

۱۱) تدوین جدول بسیار تفصیلى (در بیش از پنجاه صفحه) که جاى یکایک ابیات شعرهاى حافظ، یعنى ۴۱۸۱ بیت متعلق به ۴۸۴ غزل و نیز ابیات مثنوی‌ها و قصیده‏ها و بعضى قطعه‏ها که اصیل تشخیص داده شده است، درج گردیده است.

 

۱۲) به‏دست دادن آمار استفاده از نسخه‏ها در متن غزل‏ها و جدول مأخذ متن و نیز میزان و درصد استفاده از هر نسخه در متن مصحح حاضر براى شانزده نسخه اساس تصحیح، که نشان مى‏دهد بیشترین استفاده از نسخه ۱۵ (قزوینى – غنى) – به میزان ۸۲/۶۲ درصد به عمل آمده است، و بلافاصله بعد از آن بیشترین استفاده از نسخه خلخالى (مورخ ۸۲۷ ق) به عمل آمده است که میزان آن ۷۸/۸۶درصد بوده است. و کمترین استفاده از نسخه دو (کوپرولو) به میزان ۴/۳۳ درصد بوده است. همچنین جدول‌های مشابه براى قصیده‏ها و مثنوی‌ها و قطعه‏ها (جداگانه) و براى غزل‌های مشکوک نیز جداگانه تنظیم گردیده است.

 

۱۳) گذاردن کسره اضافه، تحقیقاً براى همه کلمات اضافه‏دار که در واقع نوعى راهنماى خوانندگان (کمتر آشنا به شعر حافظ) براى درست‏خوانى است.

 

۱۴) انتخاب نام زیبا و موزون (به وزن مستفعلن فعولن یا مفعولُ فاعلاتن) یعنى حافظ به سعى سایه که بسى زیبا هم خوشنویسى شده است (به قلم استاد اخوین).

 

ب) مزایا و محاسنات صورى و مادى یعنى مربوط به هیأت فیزیکى و چاپ اثر:

 

۱) حروفچینى بسیار پاکیزه: متن با حروف سیاه بدر (۱۴/۵ بر روى پایه ۱۹/۵)، و حواشى یعنى همان جدول‌ها با حروف ۱۰ نازک بدر. ابیات غزل‌ها به هیأت کلاسیک غزل یعنى در یک سطر همطراز آمده است (نه پلکانى. یا زیر هم. پلکانى مانند طبع دوم خانلرى و زیر هم مانند حافظ شاملو) که صورت ظاهر آن مانند طبع قزوینى – غنى است. گذاردن کسره‏هاى اضافى با قلمى نازک‌تر از حروف متن. تنظیم فاصله بجاى حروف مخصوصاً در کلمات قافیه در ردیف و نظام دادن همه ابیات و مصرع‌ها از دو سو.

 

۲) تنظیم جدول‌ها در کمال ظرافت، با حروف ریزتر و کمرنگ‏تر از متن.

 

۳) دادن قابى زیبا در هر صفحه که شمسه ایرانى و موتیف ستاره زهره است. و جالب آنکه این قاب ظریف با مرکب سفید بر روى کاغذى که طبعاً سفید است، چاپ شده است و محو و مات است، و بدعتى زیبا در چاپ ایرانى است.

 

۴) براى آنکه به عدد تُک (عددى که براى پانویس دادن با حروف ریزتر از متن در بالاى بعضى کلمات مى‏گذارند) نیاز نباشد، به پیروى از طبع خانلرى در سمت راست ابیات هر غزل شماره ابیات گذارده شده است و ارجاعات جدول‌های پاى هر غزل به همانند ابیات است نه به کلمات.

 

۵) احتمالاً آقاى محمد زهرایى مدیر کارگاه نقش (چشم و چراغ) و مسؤول تولید این پروژه عظیم در این چاپ، کمتر از آراستن، و بیشتر از پیراستن استفاده کرده است. و با عبرت گرفتن از بعضى حاشیه‏ها و تشعیرسازیهاى بعضى طبع‌های نسخه‏هائى که عکس بسى وحش و طیر اعم از بلبل و گل و باغ و باغچه و زاغ و زاغچه در حاشیه مى‏آورند، این اثر را بس پاکیزه آراسته یا پیراسته است.

 

۶) استفاده از کاغذ مرغوب (۱۰۰ گرمى تحریر ژاپنى) و مرکب و مصالح شایسته و چاپ و صحافى ته دوخت و گالینگور زیبا و تعدادى جلد چرمى.

 

۷) روى جلد این اثر، خود یک اثر هنرى است و در ایام نوروز ۱۳۷۳ به صورت پوستر هم عرضه شده است. این کار، اثر هنرمندانه یارتا یاران است. در یک زمینه سیاه شبرنگ، شمع سفید بلندى قامت برافراشته و به جاى شعله زرین شمع، یک سرو خمره‏اى سبز سر برکشیده است. و با تماشاى همین شگرد ساده، و غافلگیر کننده، شگفتى شیرینى به تماشاگر دست مى‏دهد. در قسمت پشت (دست چپ) و عطف این روکش تصویر و طرح یک آینه‏کارى زیبا که اختصاصاً براى همین اثر ساخته شده است، آمده است.

 

در مجموع مزایا و محسنات و ظرایف و زیبایی‌های چاپى و فیزیکى این اثر، شگرف و شگفتى‏آفرین و در مطبوعات فارسى و چاپ ایرانى کم‏نظیر است و بر وفق معیارهاى چاپ نفیس اروپایى هم، اثرى ممتاز به شمار مى‏آید.

بارى، کمتر کار و بارى به اندازه حافظ پژوهى، نشاطافزاى حیات فرهنگى ماست. و حافظ به سعى سایه موزون‏ترین ترکیب از روایت و درایت دیوان حافظ است. «خورشید، سایه‏پرور طرف کلاه او» ست.

.

 / منبع سایت بخارا/  

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692