رمان «روزگار فراموش شده» مهدی رضایی، اثری معمائی، چندصدایی و پرتعلیق/ اکبر تقوی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

منبع: روزنامه ابتکار 8/4/94

اکبر تقوی-رمان «روزگار فراموش شده» اثر «مهدی رضایی»رمانی است در ژانر حادثه‌ای- معمایی که محوریت اتفاقات آن در در هنگامه انقلاب سال 57 می‌گذرد. نویسنده این رمان علاوه بر روایت تقابل گروه‌های مردمی- مذهبی با رژیم پهلوی به تقابل و تضاد این گروه ‌ها با دیگر گروه‌ ها و حزب‌ های مبارز آن دوران می‌ پردازد.

 

نگاه ریزبینانه مهدی رضایی در این تقابل‌ها، می‌خواهد بیانگر آن باشد که تلاش بعضی از این گروه‌ها، رسیدن به قدرت و اجرای تفکرات درون حزبی خودشان بوده نه تلاشی برای رهایی مردم از ظلم و تاریکی. شاید عمده تفاوت این رمان با دیگر رمان‌ها با موضوع انقلاب درهمین باشد.داستان در فصل اول با کشش خوبی مواجه است. شکور از قم آمده و برای رضا حاوی پیامی است که این پیام باعث نگرانی خانواده اوست. اما هرچه هست انگار این پیام که باز شدن رازی را به دنبال دارد، آن چیزی است که رضا مدت ‌هاست در تلاش شنیدن آن است.او با توجه به آن که از زمان شکنجه در کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک دچار ناراحتی عصبی شده است به تنهایی راهی قم می ‌شود تا این راز را از دهان سید کاظم بشنود. رضا بر این باور است که دستگیری او و لو رفتن فعالیت‌های گروه مسجد رسول در قم، همگی زیر سر دوست دیرینه ‌اش اسحاق است. اما هیچ کس حرف او را باور نمی‌ کند. او اصرار داد که اسحاق خائن است و با ساواک همکاری کرده و با تمام دلایلی که ارائه می‌کند، هیچ کس به حرف‌ هایش اهمیتی نمی ‌دهد.از طرفی نه کسی حرف او را باور می‌کند و نه کسی اسحاق را پیدا می‌کند تا واقعیت را از او سوال کنند. اما اسنادی که در دست این گروه مبارز مذهبی است، اسحاق را از خائن بودن، تبرئه می‌کند در حالی که بخش دیگری از رمان با روایت خود اسحاق از اتفاقات گذشته، این تبرئه را زیر سوال می‌ برد.
مهدی رضایی در رمان اول خود با نام «چه کسی از دیوانه‌ ها نمی ‌ترسد؟» نشان داد که به کارگیری عنصر تعلیق را به خوبی می ‌داند و در این رمان نیز ما همین عنصر را می ‌بینیم که از ابتدا تا انتها مخاطب را با خود همراه می‌کند. او در فصل اول رمان‌ های خود، اصطلاح «قلاب انداختن برای مخاطب» را خوب اجرا می‌ کند و همراه با تعلیق به جلو می ‌برد. درست درجایی که فکر می‌ کنی داستان را می ‌توانی حدس بزنی، با تکنیک چند صدایی وارد فضای دیگری از داستان می ‌شوی که تمامی احتمالات و حدس ‌ها را به هم می زند. رمان «روزگار فراموش شده» نه آن که یک هزارتو باشد اما برای اجرای تفکر یک رمان توانسته از فرم تودرتو به خوبی استفاده کند که دارای لایه‌ها و روایت‌ های متفاوت شخصیت ‌ها از نگاه خودشان باشد.
در بخش نهایی رمان هرچند که قبل از به پایان رسیدن رمان، تعلیق اصلی و اولیه تقریبا مشخص شده و به پایان می ‌رسد، اما تعلیق دیگری که در میانه اثر شکل گرفته که باید آن را دنبال کرد و این خصیصه رمان مدرن است. در این بخش پایانی رمان، در واقع نقدی به تشکیلات مردمی اول انقلاب دارد که بی ‌حساب و کتاب آدم‌ های متفاوتی وارد آن تشکیلات می ‌شدند و با سو استفاده از موقعیت‌ های پیش آمده، باز به مردم ظلم می‌ کردند. از این کار حرکت جسورانه و منتقدانه مهدی رضایی نمی ‌توان به سادگی گذشت.از شاخصه ‌های مهم هر دو رمان مهدی رضایی، روایت قطعه قطعه، تعلیق تودرتو و طولانی، عدم قطعیت و راوی نامطمئن را می‌ توان عنوان کرد. این تکنیک ‌هایی است که آثار مهدی رضایی را از بعضی رمان‌ های کسالت ‌آور امروزی مجزا می‌ کند. مهدی رضایی در دو رمان و یک مجموعه داستانی که تا به حال منتشر کرده، مسائل و معضلات و دغدغه‌ های انسانی-اجتماعی ‌اش را برای بیان مد نظر قرار داده که گاهی این مسائل به خوبی و گاهی هم متوسط بیان شده است. اما هرچه که هست این است که آثار این نویسنده جوان، جسورانه هستند و نشان دهنده آثار بهتری که در آینده از او خواهیم خواند.و در آخر خواندن این اثر که به دور از شعارزدگی درباره دوران انقلاب نوشته شده را به علاقه مندان رمان ‌های حادثه- معمائی پیشنهاد می‌ کنم.

دیدگاه‌ها   

#1 پونه 1394-04-09 02:06
با سلام و درود استاد گرامی جناب آقای رضایی عزیز
تبریک تبریک تبریک

موفق باشیدو مانا

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692