نقد مطلبی است که اثر را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده و علاوه بر مطرح کردن نقاط ظعف و قوت، آن را عمیقاً شکافته و به تجزیه و تحلیل لایههای پنهان و آشکار آن میپردازد.یک نقد حرفهای باید با اقتدار به تمام رمز و رازهای اثر دست یابد و منتقد نیز به دورترین مرزهای فکری صاحب اثر نفوذ کرده و آن را تصاحب کند و برای خواننده (فرضاً در حوزه داستان) مشخص کند که چرا مینویسیم؟ و چرا داستان را برای نوشتن و در میان گذاشتن حرفها و باورهایمان انتخاب کردهایم؟ و یا اینکه اصلاً چرا میخوانیم؟ خواندن صدها صفحه از یک رمان چه حاصلی میتواند داشته باشد؟
منتقد باید با استفاده از اصول حرفهای نقد به هزاران چرای ذهن خواننده پاسخ دهد و تلاش کند تمام فکری که پشت جملات و واژههای به ظاهر ساده یک متن هست را دریابد و تحویل خواننده دهد.
تاریخچه نقد در ایران به دوران حکومت سلسله قاجار و اوایل سده سیزده خورشیدی، همزمان با روی کار آمدن نویسندههای معاصر، داستانها و مقالات اجتماعی که نمایانگر نوع جدیدی از ادبیات بودناند، برمیگردد.
در زمان کنونی با وجود منتقدان حرفهای که در این حوزه فعالیت دارند، اما همچنان به نظر میرسد که نقد جایگاه حرفهای خود را آن طور که باید در حوزهی ادبی پیدا نکرده است و همانطور که شاهد هستیم بسیاری از جلسات نقدی که در کشور برگزار میشود، بهطور تخصصی نمیتوان آنها را نقد خواند، چرا که در آنها افراد صرفاً پیرامون حوادث داستان، چگونگی سیر آن، کنشها و واکنشها، اتفاقات و شایدها و بایدها بحث میکنند.
در واقع منتقدان عموماً نظرات و برداشتهای خود از اثر را بهعنوان نقد عرضه میکنند. این در حالی است که گفته شده است، یک منتقد علاوه بر اینکه باید اشراف کامل به علم نقد داشته باشد باید با در دست داشتن علم یکی از مباحث علوم انسانی (ادبیات، زبانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و...) به نقد اثر بپردازد و از همه مهمتر او باید با شیوههای نقد بهخوبی آشنایی داشته باشد.
مشخص کردن شیوه نقد جدا از اینکه به کار منتقد نظم بخشیده و مطالب را دستهبندی میکند، ذهن خواننده را نسبت به زاویه دیدی که قرار است متن مورد نقد قرار گیرد، آگاه و آماده میسازد.
از جمله شیوههای نقد میتوان به شیوه نقد سنتی یا کلاسیک، فرمالیستی (شکل گرایانه)، ساختارگرایانه، اخلاقگرایانه، فمنیستی، سمبولیستی، روانشناختی (بر پایه نظریات فروید)، پدیدار شناختی، معانی، جامعه شناختی (مارکسیستی و غیر مارکسیستی)، تاریخی، زبان شناختی، زیباییشناختی، تکوینی، واسازی، سبک شناختی، شیوه مبتنی بر اسطوره شناسی و کهن الگوها اشاره کرد.
از جمله شیوههای نقد مرسوم در ایران هم میتوان شیوه کلاسیک، فرمالیستی، روانشناختی، فمنیستی، جامعه شناختی و سمبولیستی را نام برد.
دانستن این نکته ضروری است که هر شیوه نقد، مطلب را از وجه و زاویه خاصی مورد برسی قرار میدهد، در نتیجه نقد کامل نقدی است که چندین شیوه را دارا باشد و اثر را از دیدگاهها و جنبههای خاصی مورد ارزیابی قرار دهد. ■