گزارش از دیدار با شهرام اقبال زاده / ایرج عرب

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

بررسی مجموعه داستان‌های کوتاه «امیرحسن چهل‌تن» «رضا نکوئی»

اسفند ماه 93 یکی از اعضای کارگاه هم‌نگر باخبر شد که منتقد گرانقدر و مترجم توانای ایران، شهرام اقبال زاده، در ساری است. ضمن انتقال این خبر به سرپرست کارگاه و گرفتن موافقت ایشان، سریعاً، زمینه یک نشست دوستانه را با ایشان فراهم کردند... آقای شهرام اقبال زاده، با سعه‌صدر و گشاده‌رویی، پذیرفتند و این‌گونه شد که علیرغم اشتیاق بسیاری از دوستداران ادبیات داستانی برای دیدار با ایشان، تعداد یازده نفر از اعضای کارگاه در این نشست صمیمانه شرکت نمودند. قبل از هر چیز لازم است شرح مختصری از زندگی و آثار ایشان داده شود.

 

شهرام اقبال زاده، مترجم، نویسنده، ویراستار و منتقد ادبیات کودک و نوجوان در سال ۱۳۳۳ در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. او دانش‌آموخته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران است. شهرام اقبال زاده فعالیت ادبی خود را با انتشار مقالاتی درباره ادبیات به‌ویژه ادبیات کودک و نوجوان در مطبوعات شروع کرد و با عضویت در نهادهای ادبی مانند انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و شورای کتاب کودک گسترش داد. او دو دوره عضو هیئت‌مدیره‌ی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و دبیر و سخنگوی آن بوده است. او دبیر ادبی نشر قطره می‌باشد.

آثار او:

گزیده مقالات و داستان‌های عامه‌پسند ترجمه کتاب بی‌نظمی نوین جهانی، تزوتان تودورف- گاندی- یاد مهرگان، یادداشت‌هایی درباره نادر ابراهیمی _ درد جاودانگی: قیصر امین پور، خاطره‌ها و نقدها _ارج نامه عاشقی_ ویرایش کتاب روانشناسی نوجوان، اکرم پدرام نیا _ ویراستار کتاب رمانتیسیسم تا پست‌مدرنیسم، دبورا کوگان تکر، جین وب، ترجمه موسسه خط ممتد _ ویراستار کتاب ساختار انقلاب‌های علمی، توماس اس کوهن، مترجم عباس طاهری _ ویراستار کتاب روانشناسی "خواندن و ترویج کتاب‌خوانی" (چگونه کودکان و نوجوانان را به خواندن علاقه‌مند کنیم؟)، اکرم پدرام نیا، ویراستار کتاب در خرابات مغان، داریوش مهرجویی _ ویراستاری کتاب دولت‌های فرومانده، نوام چامسکی، مترجم اکرم پدرام نیا _ ترجمه کتاب «ترجمه برای کودکان» ریتا اویتنین

مقالات:

نقد ادبی علم یا هنر؟ _ مترجمان استاین در آینه _ نقد فصلی از یک کتاب: کارکرد زبان در ادبیات کودک، موراوی ناولر، کرستن مامجر _ مترجم کیست و ترجمه چیست _ سردرگمی و آشفتگی در ترجمه متون نظری _ اسطوره، سیاست و ادبیات _ ادبیات چیست؟ _جامعه‌شناسی یک اسطوره _‌ سبک و زبان در شعرهای سیلوراستاین _ بگذارید قصه‌ها و افسانه‌های ملل دست‌به‌دست بچرخد _ ادبیات داستانی و شعر _ دیگر طالبی نمی‌خورم _ مترجمان شازده کوچولو زیر ذره‌بین نقد _ پژوهش‌های بنیادین فرهنگ عمومی جهانی‌شدن و ادبیات کودک_‌ از سایه تا سایه‌روشن با تزوتان تودورف _ گفتارهای مدنی، رفتارهای غیر مدنی _ خاطره و خرد _ فضیلت یک هنرمند در ابتدا، حسین اعتماد زاده، سرپرست کارگاه، از طرف خود و هم به نیابت از سایر اعضا، خوش‌آمد گفتند و از این‌که ایشان با گشاده‌رویی و محبت، دعوت کارگاه را پذیرفتند، تقدیر و تشکر نمودند و اعضای حاضر در جلسه را چنین معرفی کردند: ایرج عرب، داستان‌نویس، محمد اسماعیل کلانتری، پژوهشگر و داستان‌نویس، شعبان زلیکانی، داستان‌نویس و شاعر بومی سرای استان، مهدی فرج پور، منتقد داستان، رؤیا اکبریان، منتقد و کتاب‌خوان حرفه‌ای، بوداغی، فعال محیط‌زیست و کتاب‌خوان حرفه‌ای، بهشته ونداد، منتقد داستان، علی صالحی، منتقد و کتاب‌خوان حرفه‌ای، ابوالحسن سپهری، منتقد داستان، داریوش عبادی، فعال محیط‌زیست و منتقد داستان. ایشان ادامه دادند: از هدف‌های کارگاه نقد هم نگر ساری است که با بزرگان این عرصه ارتباط برقرار بکند و از نظریات آن‌ها بهره‌مند شود چرا که نه تنها این کار برای اعضا مفید است بلکه می‌تواند باب گفتگو را برای استان‌ها باز کند. ما به حضور جوانان نیاز داریم. شما بزرگان می‌توانید راهکارهای جذب را به ما توصیه بفرمایید. شهرام اقبال زاده، ضمن تشکر از اعضا و دعوت از ایشان، مفصل، صحبت کردند که گزیده‌هایی از آن در پی می‌آید.

* کارگاه هم نگر، کار را درست شروع کرد. _ حتماً کتاب‌های نظری، تحلیلی خوانده شود._ از رویکردها مطلع شوید و بشناسید _ نقد در داستان‌نویسی بر مبنای نفی مطلق نیست _ برخورد مطلق با داستان‌های عامه‌پسند درست نیست _ هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند از جویس شروع کند که اگر چنین بکند اصلاً نویسنده نمی‌شود _ پدر بازی درآوردن، جوانان را دور می‌کند. عدم تمایل جوان‌ها شاید به‌این‌علت است که فکر می‌کنند نگاه‌های قدیمی حاکم است _ قرار نیست که همیشه هورا بکشیم _ من فکر می‌کنم که جوان‌ها نباید احساس کنند که شما با ایدئولوژی خاصی به ادبیات داستانی نگاه می‌کنید. جوان‌ها نباید احساس کنند که شما در داستان‌ها تبلیغ می‌کنید _ ما در ساختار و روایت و رویداد باید بگوییم که چه اتفاق افتاده است _ جنگ ما دو بعد داشته است و دارد. یک بعد آن حماسی و بعد دیگر آن تراژیک است. نویسندگان به جنبه تراژیک جنگ کمتر توجه کرده‌اند._ من معتقدم که کلماتی مانند ایول یا اند فلان و ... به‌عنوان زبان مخفی یا زبانی که فکر می‌کردیم زبان لمپن‌هاست و اصطلاحات ناطور دشتی است، هر چند در فضای داستانی به کار می‌رود ولی از جنبه دیگر از نظر زبانی یک انحطاط است._ باید برای نقد، چهارچوب مشخص باشد _ نویسندگان آن‌قدر زمین‌گیر هستند که هزینه‌ها برایشان سنگین است. قیافه نمی‌گیرند _ باید به جوان‌ها نشان بدهیم که انسان‌های برابر اما متفاوت هستیم _ تا جوان‌ها آدم سن و سال داری را می‌بینند، فکر می‌کنند که قضیه آقابالاسری است _. نظریه‌پرداز انگلیسی، پیتر هان، می‌گوید که اگر ادبیات کودک پیچیده‌تر از ادبیات بزرگسال نباشد، ساده‌تر هم نیست _ واقعیت این است که ما خیلی متمایل به نظر و نظریه نیستیم _. در نظریه فرانکفورت چیزی هست تحت عنوان صنعت فرهنگ که درواقع منافع صاحبان صنایع و کسانی که فرهنگ دستشان است، می‌خواهند یک سری مصرف‌کننده کالاهای فرهنگی و فکری آن‌ها را بخوانند و درعین‌حال تفکر انتقادی نداشته باشند _ هژمونی و چیرگی فرهنگ غالب است که همه ما را مصرف‌کننده ادبیات دیجیتالی، فیسبوکی کوتاه کرده است _ بچه‌ها منتقد رفتارمان هستند _ در جهان، ماهی سیاه کوچولو را به‌عنوان ادبیات کودک می‌شناسند. اصلاً به گرایش فکری او کار ندارند _ گاهی اوقات مواجه با آدم‌هایی می‌شویم که جمع گریزند. گاهی مواجه با تفکراتی می‌شویم که فردگرایی ضد جمع را ترویج می‌کنند _ ادبیات، خواه‌وناخواه با تفاوت عقیده مواجه است. چه از نظر داستانی و ذوق داستان‌نویسی و چه از نظر دامنه اجتماعی و فردی، باید این اختلاف‌نظرها را بپذیریم _ نقد با نفی فرق می‌کند _. یک نهاد دموکراتیک بر اساس افکار عمل نمی‌کند. هر کسی می‌تواند عقیده‌ای داشته باشد _. ما نمی‌توانیم همه نویسندگانی را که جنبه مذهبی غالبی دارند را پس‌رو بدانیم. این درست نیست _ من اعتقاد دارم لااقل تا آینده‌ای دور، ذوق یکسان و برداشت یکسان نخواهیم داشت _ این خوب نیست که هم دیگر را قبول نداشته باشیم. ریشه این تقابل برمی‌گردد به استبداد فکری ما. این آسیب هست که خیلی از بزرگان ما را گرفتار کرده است _ من معتقدم که نقد ادبی علم نیست، دانش است _ ادبیات هرگز کمیت بردار نیست _ نقد باید با رویکرد علمی نوشته شود _. نقد روشمند است _. روشمندی و درواقع مبانی منسجم در نقد بسیار مهم است _. فرمالیست‌ها می‌گویند که چگونه گفتن مهم است نه از چه گفتن _ در ادبیات شکل و محتوا از هم جدا نیستند _ در شعرهای یک‌بارمصرف، شعار می‌دهند ولی شعر می‌پندارند _ محتوا بدون فرم، می‌شود شعار، یک متن احساسی _ به نظر من نقد ادبی هم علم است و هم هنر. نقد ادبی، ادبیات خلق می‌کند _. فیلسوف‌ها از روی رمان‌ها و داستان کوتاه‌ها، نظراتشان را تعمیم می‌دهند _ خلاقی‌ترین آفرینش بشری، ادبیات است. به علم کمک می‌کند و حتی پیشگویی می‌کند _ مهم این است که چه کتابی به بچه بدهید که لذت ببرد. کتاب به بچه نمی‌دهیم که مذهبی بشود یا غیرمذهبی بشود. اول باید لذت ببرد. به قول رولان بارت لذت متن مهم است. گشایش خیلی مهم است. اگر صفحات اول یا فصل اول کتاب مخاطب، چه کودک و چه بزرگسال، گرفته شود تا آخر می‌خواند، اگر نگرفت، نمی‌خواند _. فردیت باید با شهروندی بیاید _. آرام‌آرام همه‌چیز ما به سمت تفرق می‌رود. به نظر من فردیت رشد نکرده بلکه تفرق رشد کرده است _ مشکل اصلی در اینجاست که قطره‌ها دریا نشدند بلکه دریا قطره‌ها شدند. دریا به سادگی بخار نمی‌شود اما قطره‌ها به سادگی بخار می‌شوند. وقتی در جامعه، انسان‌ها، قطره‌های جدا باشند، انحطاط به وجود می‌آید. انحطاط فرهنگی، انحطاط زبان و ... این انحطاط‌ها باعث می‌شود که متأسفانه، جوانان ما، دنبال نویسنده نیستند، به دنبال مظاهر دیگرند.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692