فیلم‌نامه‌نویسی «حسین خسروجردی (خسرو)

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

هنگامی نوشتن حرفه‌ای را شروع کردم، تنها کسی که مدام با او صحبت می‌کردم دستگاه تایپم بود. دیگر آموخته بودم که چه طور به ایده‌هایم شکل دهم. (اندرو دیویس، نویسنده«فیلم‌نامه‌های تألیفی و اقتباسی»)

مرحله پیش‌نویس:

چرا در حال حاضر تعداد فیلم‌نامه‌های خوب تا این اندازه نادر شده است؟ خوب بودن یک فیلم‌نامه در ارتباط است با مقدار کاری که پیش از نوشتن آن، شما عمل می‌کنید.

یک فیلم‌نامه‌نویس تازه‌کار به‌طور طبیعی نیروی زیادی را خرج نوشتن می‌کند. او در شکافته شدن خلاقیت، هر آنچه در ذهن دارد، بیرون می‌ریزد. بعد هم ماحصل کارش را همان چیزی می‌پندارد که باید باشد؛ اما به‌راستی در چنین روشی بسیاری از عوامل و ویژگی‌های یک فیلم‌نامه دیده نمی‌شود. در حقیقت جمع شدن این نسخه که به آن نسخه مقدماتی هم می‌گویند، به معنی آن است که فقط پنج درصد از کل کار به پایان رسیده است. به تمام کارهایی که پیش از نوشتن نسخه مقدماتی؛ از جمله بسط ایده‌ها، به وجود آمدن شخصیت‌ها، تعیین ساختار، نمادها و صحنه‌ها انجام می‌گیرد، مرحله پیش‌نویس یا پیش از نوشتن گفته می‌شود.

به‌طورکلی مراحل نوشتن و ایجاد یک فیلم‌نامه را می‌توان به شکل زیر تقسیم‌بندی کرد؛

مرحله پیش‌نویس یا پیش از نوشتن: شصت‌وپنج درصد کل کار.

مرحله نوشتن نسخه مقدماتی: پنج درصد کل کار.

مرحله بازنویسی: سی درصد کل کار.

هر چه شما در مرحله پیش‌نویس بهتر و دقیق‌تر کار کنید، نوشتن نسخه مقدماتی برایتان راحت‌تر خواهد بود.

هدف از فیلم‌نامه‌نویسی:

چرا می‌خواهید فیلم‌نامه بنویسید؟ غالباً در پاسخ این پرسش می‌گویند: «می‌خواستم مردم را به خنده یا گریه وادارم.» چطور باید این کار را کرد؟ بنا به گفته استاد فیلم‌نامه‌نویسی مایکل هاگز:

«هدف اصلی فیلم‌نامه‌نویس این است که پاسخی عاطفی را از مخاطب خود دریافت کند.»

یک فیلم‌نامه‌نویس دوست دارد عواطف مخاطبان را تحریک کند و مردم را به خنده و یا گریه وادار کند؛ و سعی دارد که مخاطبانش را به خواندن فیلمش به رغبت آورد و به عبارتی آن‌ها را فریب دهد و یا وسوسه کند. پس لازم است هر کاری که انجام می‌دهد، از شرح صحنه‌ها و نوشتن گفت‌وگوها تا خلق تصاویر، برای رسیدن به همین هدف باشد. به خاطر داشته باشید اگر بتوانید با تعریف درست یک داستان خوب، مخاطب خود را سرگرم کنید، حتماً موفق می‌شوید که پاسخ‌های عاطفی او را هم دریافت کنید. سعی کنید به درون ذهن مخاطبان خود راه یابید و روش‌های انگیزش عاطفی آن‌ها را بشناسید.

خلاقانه فکر کردن:

نویسنده‌ها به شکل‌ها و شیوه‌های مختلفی فکر می‌کنند. این شیوه‌ها عبارت‌اند از:

1. شیوه استقرایی: از جزء به کل.

2. شیوه قیاسی: از کل به جزء.

3. شیوه منطقی: برای مثال رابطه علت و معلولی: حوادث در جهان چگونه یکی پس از دیگری اتفاق می‌افتند؟

4. شیوه غیرمنطقی: برای مثال رابطه تصادفی: هرچند زندگی پر از مسائل اتفاقی و تصادفی است، اما این وضعیت را، وضعیت بی‌معنی می‌گویند.

5. شیوه ابداعی و مبتکرانه: کشف روابط و یا پیوندهای پنهانی میان دو چیز به‌ظاهر نامربوط (افکار یا افراد) به‌گونه‌ای کاملاً بدیع و تازه.

روش فکر کردن ابداعی باعث می‌شود تا فیلم‌نامه‌نویس بتواند پیچش‌های غیرمنتظره را در طرح فیلم‌نامه و باشخصیت‌هایش کشف کند؛ مثلاً تصور کنید که زن و مردی با خشونت تمام با یکدیگر درگیر شده و روی زمین افتاده‌اند. چاقویی هم در دست یکی از این دو نفر است. چیزی که قابل پیش‌بینی و طبیعی به نظر می‌رسد، آن است که فرد مسلح، دیگری را مجروح کند؛ اما تصور کنید که به ناگهان ‌همه‌چیز تغییر کند و خشونت این درگیری به مهرورزی عاشقانه میان آن دو تبدیل شود. به‌این‌ترتیب شما مسیر حرکت شخصیت‌های خود را تغییر داده و به‌نوعی با انتظارات تماشاگر خود بازی کرده‌اید. بکوشید همیشه به‌عنوان یک نویسنده، دنبال لحظه‌ها و حوادث غیرقابل‌پیش‌بینی و نامنتظره باشید. به‌این‌ترتیب می‌توانید پیوسته خواننده خود را در انتظار حادثه بعدی نگه دارید. این اشتیاق که خواننده را به خواندن صفحه بعد تشویق می‌کند، همان چیزی است که بیننده را نیز تا آخرین لحظات روی صندلی سینما میخکوب می‌کند. نویسنده باید در هر صفحه اثرش، با طرح موضوعی جالب، تعجب خواننده را برانگیزد.

البته یک چیز مسلم است و آن این‌که برای یافتن ایده‌ها فقط نشستن و منتظر الهام بودن کافی نیست.

پروراندن ایده:

در پروراندن ایده که نخستین مرحله پیش‌نویسی است. می‌توانید از دو نوع تفکر بهره ببرید: نخست، شیوه استقرایی که نوعی روش تفکر همگرا- نامحدود است و به جریان خودآگاه ذهن مربوط می‌شود. حاصل این نوع تفکر، رسیدن به ایده‌های امکان‌پذیر متنوع و بسیار است. این نوع تفکر قضاوت پذیر نیست، زیرا در این مرحله فرد فقط به کمیت فکر می‌کند. پس از این مرحله نوبت به تفکر قیاسی می‌رسد. در این مرحله شما ایده‌هایتان را به‌دقت بررسی می‌کنید و پس از و آزمودن آن‌ها، ایده‌هایی را که قوی‌تر و جاندارترند. انتخاب می‌کنید.

برای شروع در ابتدا هر ایده‌ای حتی ابلهانه که به ذهنتان می‌رسد را بنویسید؛ باید تا جایی که می‌توانید خود را رها کنید. کمی بعد منتقد درونی شما به کمکتان می‌آید و با جرئت با شما می‌گوید که «این ایده فوق‌العاده است»، «آن یکی مزخرف است» یا «فلان شخصیت به درد نمی‌خورد».

چطور می‌توانم این ایده‌ها را بپرورانم؟

  • بهره بردن از تجارب شخصی: بیایید از زندگی‌ای که پشت سر گذاشته‌اید، استفاده کنید (اما خواهش من این است که داستان زندگی خود را درست همان‌طور که اتفاق افتاده روایت نکنید.) بکوشید از خلال تجربه خود نکته برجسته‌ای را بیرون بکشید و آن را به حادثه یا موقعیت دیگری تعمیم بدهید، به‌نحوی‌که برای مخاطبتان ‌هم بامعنی و قابل‌درک باشد.
  • بهره بردن از تجارب دیگران: در این مورد هم با در نظر گرفتن شرایطی که گفته شد به موارد جالب‌توجه در زندگی دوستان، اطرافیان، اقوام و یا کسانی که دیده‌اید و می‌شناسید دقت کنید و از آن‌ها استفاده نمایید. البته لازم نیست که یک شخصیت یا حادثه را دقیقاً مطابق با واقعیت روایت کنید، بلکه فقط برخی از عناصر شخصیتی آن فرد را به کار ببرید. درواقع باید با کنار هم قرار دادن این جزییات، طرح تازه‌ای بریزید.
  • بهره بردن از بخش‌هایی از یک گفت‌وگو یا برخی ویژگی‌های یک شخصیت: همیشه یک دفترچه یادداشت و مداد یا خودکاری برای نوشتن همراه داشته باشید. به‌این‌ترتیب می‌توانید گفت‌وگوهایی را که اتفاقی می‌شنوید ثبت کنید و ویژگی‌های پوششی، رفتاری و گفتاری شخصیت‌های جالبی را که با آن‌ها برخورد می‌کنید، نگه دارید.
  • بهره بردن از روزنامه‌ها: بریده اخبار و حوادث تکان‌دهنده و جالب در روزنامه را در یک پرونده ثبت و ضبط کنید (این پرونده می‌تواند منبع بسیار خوبی برای کار فیلم‌نامه‌نویسی، به‌ویژه در زمینه نوشتن داستان باشد.)
  • بهره و استفاده از نام یک ترانه یا تیتر روزنامه یا نشان تبلیغاتی: هر یک از این موارد که بتواند شما را جلب و تحریک کند، می‌تواند منبع خوبی برای خلق یک داستان تازه باشد.
  • تحریک دیداری و تصویری: به یک عکس یا پرده و پرتره نقاشی نگاه کنید. چه چیزی در آن شما را جذب می‌کند؟ این تصویر ثابت دربردارنده‌ی چه داستانی است؟ یک عکس جالب از روزنامه‌ها انتخاب کنید و برای آن داستانی بسازید (این داستان می‌تواند همه مواردی را که به ایجاد آن صحنه به‌خصوص منجر شده، دربرداشته باشد). از خود بپرسید که سرنوشت هرکدام از شخصیت‌های این تصویر چه بوده و بعد از گرفتن این عکس چه اتفاقی برای آن‌ها افتاده؟
  • فکر ناب: به مطلب و گذاره‌ای فکر کنید. سپس جدولی از افکار و احساساتی که هنگام فکر کردن به آن مطلب و یا گذاره خاص به ذهنتان می‌رسد، آماده کنید. در این فهرست هیچ محدودیتی برای خود قائل نشوید و حتی مسائل عجیب‌وغریب بدون ساختار درست و پایان‌های غیرمحتمل و حتمی را هم در آن بیاورید. این فن همان شیوه‌ای است که بیشتر در ساخت فیلم‌های تبلیغاتی از آن‌ها استفاده می‌شود.
  • استفاده از نقشه ذهن: ایده یا موضوع اصلی خود را در وسط صفحه و ایده‌های پیوسته با آن را دورتادور آن بنویسید و همه را با یک خط به ایده اصلی ربط دهید، به همین ترتیب برای هریک از ایده‌های ثانویه‌تان ایده‌های تازه‌ای در دور آن بنویسید. این کار را تا جایی ادامه دهید که یک شکل عنکبوتی از ایده‌ها و عبارات رسیده باشید.
  • داستان‌های «چه می‌شد اگر...» همیشه از خودتان سؤال کنید اگر فلان حادثه پیش می‌آمد، چه می‌شد؟ مثلاً تصور کنید چه می‌شد اگر فردا صبح از خواب بیدار می‌شدید و متوجه می‌شدید که کورید، دست‌هایتان به‌اندازه سه متر دراز شده و یا به یک سوسک تبدیل‌شده‌اید. یا به‌یک‌باره متوجه می‌شدید که تا پایان دنیا فقط بیست‌وچهار ساعت فرصت باقی است و یا این‌که زمان از حرکت باز ایستاده؟(این شیوه برای ایجاد چرخش‌ها و تغییر جهت‌های ناگهانی در فیلم‌نامه بسیار مناسب است). داستان‌های زیادی هست که با این شیوه شروع می‌شود.
  • استفاده از خواب‌های شبانه: همیشه در کنار تخت خواب کاغذ و خودکار داشته باشید تا بتوانید داستان یا تصویر خواب‌هایتان را یادداشت کنید.
  • تجسم کردن: همه ما در خواب‌های شبانه، گمان‌ها و توهم‌ها و خیال‌های خود تصاویری را تجسم و تصویر می‌کنیم. اگر این تجسم خلاقانه به‌صورت آگاهانه‌ای شکل بگیرد، می‌توان آن را متوقف و تعطیل کرد یا تحت وارسی درآورد. از طریق روش‌های آگاهانه رهاسازی و آرامش relaxation می‌توان به درون ذهن ناخودآگاه مسلط شد. بسیار آرام و در سکوت مطلق قرار بگیرید و تصویری را در مکان دلخواه خود در ذهن مجسم کنید، به‌جای این تصویر می‌توانید به یکی از افراد آشنا که در گذشته با او ارتباط داشته‌اید؛ فکر کنید. سپس همه احساساتی را که از آن مکان یا فرد به خاطر می‌آورید، از جمله آنچه دیده‌اید، مزه‌ها، بوها، حرکات، عواطف و شنیده‌هایتان را مرور کنید. در چنین حالتی ذهن شما حالت پرده‌ای را پیدا می‌کند که تصوراتتان مانند یک فیلم روی آن به نمایش درآمده است.
  • اقتباس (از رمان‌ها، داستان واقعی زندگی اشخاص...): اقتباس از آثار دیگران می‌تواند تمرین خوبی فیلم‌نامه‌نویسی باشد.
  • دخل و تصرف و یا همانند بودن متنی: با این شیوه می‌توان از متن‌های دیگران استفاده کرد. (برای مثال سگ‌های انباری هم از جنگل آسفالت و هم از قاتلین وام گرفته است. ناشی هم بازسازی از اما اثر جین آستین است.)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692