استادان بدلی ... فارغ التحصیلان بی سواد ... هنرهای تفننی ...

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

در مکالمات وسیعی که با بسیاری از اساتید بزرگ در عرصه هنرهای تجسمی داشتم و درد دلی که داشته اند همچنین مشاهدات شخصی، بر آن شدم نقدی صریح و قابل تعمق بنویسم که یقینا مشکل بزرگی در جامعه امروزی ما می باشد.

واقعا در دانشگاه های ما چه می گذرد، بار علمی آنها چیست ؟؟؟

من این نقد را صرفا در مورد شاخه های مختلف هنر های تجسمی نوشته ام و موضوع آن بر این اساس است. تقریبا همه ما می دانیم که در دانشگاه خبری نیست...، اکثرا جوانان امروزی به خاطر احتیاج به مدرک یا برای خالی نبودن عریضه یا معذوریت هایی به دانشگاه می روند. حال ما مانده ایم با عده ای فارغ التحصیل بی سواد ... . چرا ؟؟؟

آیا قابل تعمق و تفکر نیست پس کی باید به آن پرداخت، اوضاع به اوج وخامت رسیده، منتظر چه هستیم ؟؟؟

در ایران اساتید بزرگی داریم و افرادی بسیار با ارزش و با سواد ، چرا کمتر اثری از آنها هست؟؟؟

متاسفانه در اکثر دانشگاه ها فقط افراد با ارائه مدرک که با فرمول مشخصی و نسبتا ساده بدست می آید، بدون کوچکترین تجربه عملی و حرفه ای به جایگاه استادی می رسند، حتی در بسیاری از موارد اکثر دانشجویان از استادان خود بسیار آگاه تر و با سواد تر هستند ، این موضوع باعث اتلاف وقت دانشجو شده و او را وادار می کند تا به کارهای بی فایده و بازی های برخی استادهای کم محتوا تن در دهد فقط برای نمره و قبولی پس دانشجو به نوعی در گیر بده بستان نمره می شود ، از اصل علاقه و آموزش دور مانده تا اینکه بالاخره بعد از چند سال بازی اصلا هدف را گم کرده، مسخ نمره شده و اشتیاقش تبدیل به احتیاج نمره می شود. این جدا بد است ...

می دانیم در رشته های مختلف هنر خیلی از موارد لازم است تا دانشجو را به تجربه هنری وا دارد و او را در موقعیت حقیقی حرفه ای قرار دهد، با توجه به این موضوع اکنون چه کسانی در این جایگاه یعنی استادی هستند ؟؟؟

اساتید باید با آثارشان و تفکراتشان بیش از هر چیز برای دانشجو انگیزه بخش باشند وگرنه همه دانشجویان کلی افراد فارغ التحصیل در زندگیشان دیده اند و مدرک استاد، شاید کمترین نقش کاربردی را در زندگی دانشجو داشته باشد.

جایگاه اساتید حقیقی چه می شود، آیا این درست است که فردی پر محتوا و با سواد با فرد یا افرادی بی محتوا ولی با مدرک در یک جایگاه باشند ؟؟؟

آیا این همه اعتقاد به مدرک و مدرک گرایی در شرایطی که این مدارک حاصل تدریس بسیاری استادهای کم مایه است واقعا اعتبار دارد ؟؟؟

درست است که تاریخ هنر ( اینکه کدام هنرمند در چه دوره ای می زیسته و سبک هنری اش چه بوده ...) و دروس حفظی مهم است، اما در دانشگاه ها اکثرا بیش از حد به تئوری پرداخته و دائما دانشجو درگیر حفظیات و از یک گوش شنیدن و از گوش دیگر در کردن می باشد ...حال سوال این است تکلیف تخصص ، تجربه عملی و در نتیجه پرورش خلاقیت فردی در رشته های هنری چه می شود ؟؟؟

این استاد های کم مایه چیزی برای ارائه به دانشجو ندارند و درست نیست به این جایگاه ( استادی ) به عنوان ممر درآمد صرف نگاه شود، تخریب بزرگی در پی دارد ...

اساتید حقیقی در اتاق اساتید دانشگاه ها فقط به این استادچه ها نگاه می کنند و با خود می گویند چرا ما به این روز افتادیم ...

عنوان استادی برای اساتید حقیقی مفهومی بجا و البته عادی دارد اما وقتی به فردی کم محتوا داده شود باز هم فاجعه ای بزرگ رخ می دهد ...

در کل سطح علمی این استادهای بدلی بسیار پایین است ، این را خودشان بهتر از همه می دانند و البته هم دانشجو ها و هم اساتید حقیقی که کنار آنها هستند ، همه این موضوع را می دانند پس چرا اوضاع این چنین مانده ؟؟؟

آنان دائما درگیر صرفا تئوری ، مشق شب، بشین و پاشو و بسیاری بازی های بی محتوا و بی فایده هستند. مثل بازیکن فوتبالی می مانند که آنقدر وقت تلف می کند تا زمان گذشته و سوت پایان به صدا در آید...

از طرفی بسیاری از این استادها، علاوه بر تدریس درسی که به عهده شان گذاشته شده گاهی پا را فراتر نهاده و دروس دیگر را هم نیز تدریس می کنند، فقط برای آنکه ساعات تدریس پر شود ...

میز اساتید یا جایگاه ایشان باید احترام و اعتبار زیادی داشته باشد تا هر کسی نتواند بر آن تکیه کند، این موضوع درد دل بسیاری از اساتید با ارزش و قابل احترام ما است.

دانشجو به خودی خود این جایگاه را والا می داند و آن را جدی می گیرد حال اگر افراد سبک و بی محتوا بر آن تکیه کنند متاسفانه باز هم توسط بسیاری از دانشجویان جدی گرفته می شوند و این نیز زندگی دانشجو را دگرگون می کند.

من شخصا معتقدم هر انسان می تواند سرنوشت جهان را تغییر دهد، اگر در کلاسی چهل دانشجو حضور داشته باشند و استادی در حال تدریس به آن چهل نفر باشد، این استاد چهل مرتبه کره زمین و عالم را می سازد، اما چگونه، آباد می کند یا تخریب ؟؟؟

استدعای من و بسیاری از استادان حقیقی این است که جامعه بیشتر به این موضوع حساسیت نشان دهد و اگر به این امر اعتراضی دارند، آنرا مطرح سازند تا اوضاع آموزشی و فرهنگی کشور رو به بهبود رود و از این وضعیت اسفناک نجات یابد.

به امید دیدن اساتید حقیقی در جایگاهشان و پاکسازی استادهای بدلی از دانشگاه ها که محصولش فارغ التحصیلانی با سواد خواهد بود .

با تقدیم احترام

مازیار اصغری

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692