به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «یک بادکنک آبی» عنوان ششمین دفتر شعر کلهر است.
در معرفی این مجموعه شعر می‌خوانیم: «موتیف مکرر و سیال «یک بادکنک آبی» در واقع موضوع مشترک همه شعرهای این اثر است و این مساله، مهم‌ترین خصیصه تمامی سروده‌های آخرین دفتر منتشر شده کلهر به حساب می‌آید. تنوع تم با موضوع واحد، یا به عبارتی سوژه مشترک «یک بادکنک آبی» و نیز نمود چند داستان متکثر و مستحیل در شعرها و آفرینش تیپ‌های داستانی و کاراکترها وپرسوناژهای صمیمی چون «دخترک دامن قرمز با بادکنکی آبی در دست»، «پیرمردی با عصایی در دست و بادکنکی آبی در دست دیگرش» و «پیرزنی در حال احتضار و با حس نوستالژیکش برای یک بادکنک آبی» و تنوع و تفاوت راوی‌ها و پرسوناژهایی غریب، درون‌مایه‌های مرگ، عشق و زندگی از ویژگی‌های بارز این شعرها است.»
در ادامه و در معرفی بیشتر این اثر آمده است: «مرزهای متداخل زمان‌های گذشته، حال و آینده، ژانرها و ضد ژانرهای شاعرانه گوناگون، پیش کشیدن گزاره‌های فلسفی محض و شکل و شاکله مدرن و فرا مدرن مجموعه، ازعلایق بنیادین کلهر است که در دفترهای شعر پیشین هم به آن‌ها پرداخته بود.»
این مجموعه با شعری بسیار کوتاه آغاز می‌شود:
«ناگهان خسته خندیدم
یاد خاطره‌ای دور افتادم
یاد عصری مهربان كه مادر برایم یک بادکنک خرید
یک بادکنک آبی...»
این دفتر با این فرجام که ادای شادمانی نسبت به بندی از شعر شاعر معاصر، احمد شاملو، است، بسته می‌شود:
«بر بادکنکی آبی نوشته بودند:
«آی عشق آی عشق / چهره آبی‌ات پیدا نیست!»
آری همین را نوشته بودند / همین.
و می‌خواستم این کتاب با نام «بامداد» تمام که نه / طلوع کند
و شادمانم که چنین شد.»
پیش‌تر از کلهر کتاب‌های «یک وقت می‌بینید» (مجموعه داستان کوتاه و متفاوت سه اپیزودیک) «من، کیشلوفسکی و خانم شیمبورسکا» (مجموعه داستان‌های کوتاهِ کوتاه) و سه دفتر شعر با عنوان‌های «ماه، مد مدام اندوه»، «باد، ذهن منتشر شاعر» و «صد لحظه روشن از سرزمین تاریک من» منتشر شده‌اند.
مجموعه شعر «یک بادکنک آبی» در 80 صفحه و با قیمت پنج هزار تومان به تازگی از سوی نشر داستان منتشر و راهی بازار کتاب شد. همچنین کلهر دفتر شعر دیگری را با نام «آن حلزون محزون» آماده چاپ دارد.