صفحه ويژه«محمد رضا كلهر»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

داستان نويسي، آموزش داستان نويسي، مهدي رضايي دبيركانون فرهنگي چوك، مهدي رضايي مدرس داستان نويسي، داستان زيبا، شعر زيبا، كارگاه داستان نويسي، جلسه داستان نويسي، آكادمي داستان نويسي، مقاله ادبي، مقاله علمي، مقالات مفيد، مقالات اجتماعي، جملات زيبا، جملات خنده دار، جوك، اس ام اس، ارتباط جنسي، روابط جنسي، جايزه ادبي شعر، جايزه ادبي صادق هدايت، جايزه گلشيري، شعر طنز، كلاسيسيم، مدرنيسم ادبي، پست مدرن، رئاليسم ادبي، رئاليسم، سوررئاليسم، عكس هنرمندان، عكس هنري، مكتب هاي ادبي، ناتوراليسم، رئاليسم جادويي، سبك مكتب هاي فرانسوي، مكتب پارناس، دادائيسم، نويسنده،‌شاعر، اجتماع، ماهنامه ادبي، ماهنامه ادبيات داستاني چوك، ماهنامه ادبيات داستان، ماهنامه ادبي، ماهنامه فرهنگي، هفته نامه ادبي، هفته نامه فرهنگي، سبك ادبي، سبك هاي ادبي، داستان كوتاه،فيلمنامه، نمايشنامه، طرح رمان، ماهنامه ادبيات داستاني چوك، سينماي جوان، كانون ادبيات ايران، حوزه هنري، گالري عكس، گالري نقاشي، عليرضا محمودي ايرانمهر، فتح الله بي نياز،ادبيات، عشق، ماهنامه ادبیات داستانی چوک

 

 

محمد رضا کلهر (1349متولد کرمانشاه)

نویسنده و شاعر معاصر ایرانی / کرمانشاهی و سردبیر کتاب/مجله‌ی فصلنامه« فرهنگ کردستان» و سردبیر بخش ادبی «هفته نامه آبیدر» و فصلنامه« ورزان »و سردبیر کتاب «هه‌نگاو سال 92 خورشیدی... است. وی فارغ التحصیل زبان و ادبیات انگلیسی است.از او در حوزه داستان کوتاه و شعر، هشت کتاب منتشر شده است.

او با نگارش داستانهای سه اپیزدیک «یک وقت می بینید » و «بعد از دشت اول صبح» و... شکل بدیعی در روایت داستان خلق کرد. وفضای دموکراتیک راوی های متعدد در داستان های کتابهایش منشوری چند وجهی از واقعیت و امر واقع به دست داده است. در شعرهایش نیز با ترکیب ژانرهای مختلف و درآمیختن مکتبهای گوناگون و ارائه تکنیک و موتیف سازی های زیبا سعی در طرحی نو در آفرینش و سرایش شعر دارد..

زندگینامه

محمد رضا کلهر به سال ۱۳49 در کرمانشاه به دنیا آمد. در سال 1373 در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد. بیست وپنج سال است مدام می نویسد.و 20 کتاب برای انتشار آماده دارد.

کارگاه داستان‌خوانی و شعر

یکی از اقدامات تأثیرگذار و مهم «محمدرضا کلهر» تشکیل و حضور درکارگاه‌های داستان حوزه هنری استان کردستان و بخش فوق برنامه دانشگاه‌های شهر سنندج وآموزش و پرورش نسل تازه‌ای از نویسندگان ایرانی و کُرد است. وی جلسات هفتگی آموزش داستان و داستان‌خوانی و نقد داستان را از سال 1378 تاکنون و در هر شرایطی به صورت مستمر برگزار کرده است. از اقدامات تاثیر گذار دیگر وی داوری درجشنواره های ادبی و هنری استان کردستان و کرمانشاه از آن جمله «جشنواره داستان بانه» و جشنواره های داستان استان کرمانشاه از آن جمله «جشنواره داستان کوتاه و داستانک کلک خیال» بوده است.

دوران روزنامه‌نگاری

محمد رضا کلهر همکاری خود را با مطبوعات را از جوانی آغاز کرد. وی برخی از آثار خود را در نشریاتی مانند" صفیر غرب" و" باختر" در کرمانشاه و هفته نامه" آبیدر" و" سیروان" در سنندج به چاپ رساند. سردبیری «فرهنگ کردستان» و سردبیری و همکاری هفته نامه «آبیدر» سردبیری فصلنامه «ورزان» و ادامهُ فعالیت‌های مطبوعاتی او تا پیش از انتشار کتاب هایش بوده است. سردبیری«کتاب هه نگاو» منتخبی از آثار نویسندگان و شاعران کرد ایران و کردستان عراق آخرین فعالیت مطبوعاتی وی بوده است.

زندگی شخصی

محمد رضا کلهر در سال 1379 با «ژاله بولینی» که گرافیست است، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک فرزند است.

آثار کلهر در خارج از ایران:

http://www.handsmedia.com/books/?field_1=70&field_2=0&s=Enter+Author%2C+Title+or+ISBN&submit=Find+a+Book

داستان نويسي، آموزش داستان نويسي، مهدي رضايي دبيركانون فرهنگي چوك، مهدي رضايي مدرس داستان نويسي، داستان زيبا، شعر زيبا، كارگاه داستان نويسي، جلسه داستان نويسي، آكادمي داستان نويسي، مقاله ادبي، مقاله علمي، مقالات مفيد، مقالات اجتماعي، جملات زيبا، جملات خنده دار، جوك، اس ام اس، ارتباط جنسي، روابط جنسي، جايزه ادبي شعر، جايزه ادبي صادق هدايت، جايزه گلشيري، شعر طنز، كلاسيسيم، مدرنيسم ادبي، پست مدرن، رئاليسم ادبي، رئاليسم، سوررئاليسم، عكس هنرمندان، عكس هنري، مكتب هاي ادبي، ناتوراليسم، رئاليسم جادويي، سبك مكتب هاي فرانسوي، مكتب پارناس، دادائيسم، نويسنده،‌شاعر، اجتماع، ماهنامه ادبي، ماهنامه ادبيات داستاني چوك، ماهنامه ادبيات داستان، ماهنامه ادبي، ماهنامه فرهنگي، هفته نامه ادبي، هفته نامه فرهنگي، سبك ادبي، سبك هاي ادبي، داستان كوتاه،فيلمنامه، نمايشنامه، طرح رمان، ماهنامه ادبيات داستاني چوك، سينماي جوان، كانون ادبيات ايران، حوزه هنري، گالري عكس، گالري نقاشي، عليرضا محمودي ايرانمهر، فتح الله بي نياز،ادبيات، عشق، ماهنامه ادبیات داستانی چوک

این آثار در سایت ها ی گوناگونی همچون فروشگاه عظیم «آمازون» و کتاب درخواستی (on – demand) از طریق پست و «کتاب اسپرسو – یا عابر بانک / کتاب» و... عرضه شده اند :

 

 

خبرها در ایران:

خبر گزاری مهر :

سه کتاب شعر و داستان از محمدرضا کلهر در نمایشگاه کتاب عرضه شد:

http://www.mehrnews.com/FA/NewsDetail.aspx?NewsID=1595922

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه داستان سه اپیزودیک «یک وقت می‌بینید» و مجموعه شعرهای «و باد، ذهن منتشر شاعر» و «صد لحظه روشن از سرزمین تاریک من» در غرفه نشر داستان نمایشگاه کتاب عرضه شده است.مجموعه داستان «یک وقت می بینید» دربردارنده 13داستان است که هر داستان متشکل از سه داستان یا سه اپیزود به هم پیوسته است.مهمترین ویژگی این کتاب کثرت و تنوعی است که نویسنده در انواع راوی و شخصیت، انواع لحن و مضامین متنوع، ساختارهای تو در تو و فرمهای بدیع، گفتارهای ذهنی و تک گوییها وگفتارهای مستقیم و غیرمستقیم به کار برده است.خوانندهمحوری و رویکرد مینی مالیستی در پدید آوردن داستان، خصیصه بارز دیگر این مجموعه داستان است. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه بعضی از این اپیزودها خود در عین پیوستگی با دو بخش دیگر داستان، مجزا و کامل هستند. مثلا داستان «قصاب و پروانه» در ارتباط با بخشها یا اپیزودهای دیگر به شکل ارگانیک و اندام‌وار است و درعین حال نیز به شکل فرادا و منتزع نیز داستان کامل و معناداری است.محمدرضاکلهر ۱۵ عنوان کتاب در دست انتشار دارد و ۱۰ جلد آن آماده و در انتظار مجوز و انتشار است. این نویسنده و شاعر کرمانشاهی اشعار و داستان هایی نیز از انگلیسی ترجمه کرده است.سه کتاب اخیر این نویسنده و شاعر در غرفه نشر داستان در نمایشگاه کتاب واقع در شبستان، راهرو 16 شمالی، غرفه شماره 21 عرضه شده‌اند...

به نقل ازخبرگزاری کتاب ایران (IBNA) / سوم بهمن 90 خورشیدی

http://www.ibna.ir/vdcfeedyjw6d0ea.igiw.html

مجموعه داستان‌های محمدرضا کلهر،‌ داستان‌نویس کرمانشاهی، با نام «یک وقت می‌بینید»در قفسه کتابفروشی‌ها جای گرفت. تکثر موضوع و تنوع مضامین طرح شده همراه با زاویه دید چند روایتی، از ویژگی‌های این کتاب به شمار می‌آیند.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این کتاب 13 داستان که هر یک از سه اپیزود تشکیل شده‌اند گنجانده شده است. وی در این مجموعه به موضوعاتی مفهومی و اغلب معناگرا نظر داشته و تنوع مضامین از این نظر به لحاظ نام‌گذاری داستان‌ها نیز در این کتاب وجهی خاص یافته است؛ این در حالی است که در فضای محتوایی این آثار، کنار موقعیت‌هایی غم‌انگیز و نوستالژیک، فضاهایی امیدوارانه را نیز شاهدیم و از این حیث مجموع فضای داستانی از تک بعدی‌نگری و القای قضاوتی خاص از منظر نویسنده به دور مانده است. در داستان‌های این مجموعه راوی‌های متقاوتی گاه از اعماق جامعه و گاه از قشری تحصیل‌کرده یا نویسنده رویدادهای داستانی را شکل داده‌اند. توصیف روایات داستانی از نگاه اشیا و استفاده از زاویای اول شخص، دوم شخص و دانای کل در روایت داستان‌ها، از دیگر اختصاصات این آثار به شمار می‌آیند.

محمدرضا کلهر، فارغ‌التحصیل رشته ادبیات انگلیسی و مدرس کارگاه‌های داستان حوزه هنری کردستان است. برخی داستاهای این کتاب تا به حال در جشنواره‌هایی چون جشنواره شعر و داستان دانشجویان سراسر کشور و کنگره «پرستش مهر» و برخی مسابقات ادبی دیگر رتبه‌هایی برتر را به دست آورده‌اند.

کلهر که به بهانه انتشار کتابش به مساله توزیع نامناسب کتاب اشاره کرد و گفت: "من هنوز نتوانسته‌ام توزیع مناسبی برای کتابم حتی در شهرستان خودم داشته باشم. ما نویسندگان شهرستانی مجبوریم کتاب‌های‌مان را خودمان دست به دست بین کتابفروشی‌ها توزیع کنیم و این برای قشر ادبی مساله خوشایندی نیست. "

در بخشی از داستان «زیر تاک روی صندلی» آمده است: « خواهر، ‌در نامه‌ای به برادر بزرگش،‌ نوشته است: سه روز است که دیگر صدایش را نمی‌شنویم،‌ صدای غرغرش را حتی، صدای اوقات تلخی وقت‌هایی که از خواب بیدار می‌شود، بهانه‌ها و دعواهایش را، حتی مثلا وقتی صبحانه تخم‌مرغ داشتیم و او مثل یک بچه لج می‌کرد و پنیر می‌خواست و اگر هم پنیر بود، حتما تخم‌مرغ می‌خواست...» یک وقت می‌بینید»، «زن می‌توانست بگوید»، «دو تا کفتر بق بقو می‌کردند همین»، «یه وخت دیدی اومد و بارون زد»، «زیر باران»، «درست مثل مرده‌ی وامانده»، «سه صبح بود که سکته کرد»، «‌زیر تاک روی صندلی سکو» و «زیر همان تاک»، نام برخی از داستان‌های این مجموعه‌اند. یک وقت می‌بینید»،‌ دی امسال (1390)، ‌با شمارگان هزار و 100 نسخه از سوی نشر داستان راهی بازار کتاب شده است. این کتاب 124 صفحه و قیمت آن سه هزار و 500 تومان است. کلهر در حال حاضر دو مجموعه دیگر از سه گانه داستان‌های کوتاهش را آماده انتشار کرده است.

کد مطلب : 127774

نقد کتاب محمد رضا کلهر

امجد غلامی در نقد «یک وقت می بینید» نوشته:

« و اما نيت ما از تقرير بندهاي پيشين اين نوشتار، رسيدن به لُپ كلام، يعني تحليل داستان» در فاصله كوتاهي از حادثه« بود. چرا كه داستان مذكور به نحوي سرآمد اين مدل نوشتاري در مجموعه كلهر است. داستاني كه چنان چارچوب محاط و از پيش تعيين شده‌ي خود را پر كرده است، كه هر آن احتمال مي‌رود، حصار درون بودگي را از درون پاره كند و وارد چرخه‌ي طبيعي نوشتار شود، ولي به تعبير خود داستان: »به يك آن نمي‌شود«. »در فاصله كوتاهي از حادثه« با انتزاعي از مرگ و ايجاد همساني ميان حادثه‌ي مرگ پرنده و مرگ نرگس آغاز مي‌شود. و انتزاع مرگ برآيند وسيله‌اي است كه موجب از جاكندگي انسان و تسريع اضطرابات وجود شده است، وسيله‌اي به نام ماشين . پذيرنده‌اي كه جرم حادثه را بر دوش مي‌كشد.

داستان با بهره‌گيري بهينه از چينش موتيف‌ها و روابط درون متن به وضعيتي تقابلي دست مي‌برد كه به راحتي مي‌توان شكافهاي ابژه‌اي را در خلال آنها تشخيص دهد؛ به نحوي كه تقابل نرگس/ مهسا، همسر / مادر نرگس، رضا/فرد متواري، كاركردهاي دو به دو متضادي را پيش مي‌كشند كه تنها با يافتن رابطه‌ي علي و سمبليك ميان آنها مي‌توان با موقعيت‌‌هاي ايستايي متن تعامل كرد،‌به نحوي كه سياق نوشتار كلهر در اثناي بازگويي آنها وجهه‌اي منطقي‌تر و كاراتر به خود مي‌گيرد. »

  • رضا امیری در نقدی بر کتاب «یک وقت می بینید» می نویسد:

چند گانه بودن در آثار هنري ريشه‌اي كهن دارد كه مي‌توان آن را در آثار متون مقدس و آثار كلاسيك جستجو كرد؛ اما بعد از طرح نظريه‌هاي جديدي در عرصه‌ي روان شناسي در قرن بيستم وبهره‌گرفتن هنرمندان، اكثر ژانرهاي هنري از اين آرا به شكل حرفه‌اي وارد آثار هنري شد. آنچه حايز اهميت است اكثر اين آثار مربوط به فصل‌هاي گوناگون از يك رمان يا يك داستان بلند وهرازگاهي استفاده از آن در يك داستان كوتاه بوده است.اما چاپ و نشر آن در قالب يك مجموعه نظامند، تجربه جديدي است كه نويسنده مجموعه‌ي «‌يك وقت مي‌بينيد» آن را تجربه كرده است.

نويسنده با اين انتخاب به اكثر شخصيت‌هاي كم و بيش متفاوت و هرازگاهي متضاد، اجازه مي‌دهد تا هر كدام روايت خود را داشته باشند. اين حق را به هر كدام از شخصيت‌ها داده است تا روايت‌گر خود باشند؛ اما خودش حق را به هيچ يك نمي‌دهد واين همان ايجاد فضاي باز است براي تاويل و جاي پاي مخاطب يادآور ديالوگي از كوندرا در مهماني خداحافظي است كه: «حقيقت مال هيچ‌كس نيست اما هر كسي حق دارد فهميده شود.»

  • (مختار شکری پور) از کتاب «یک وقت می بینید» می نویسد:

روزنامه «روزان»

  • http://roozannews.com/Volume/2314/8/2314-روزان-19-2-1391/صفحه-8#6222/خواننده محوری" و رویکرد مینی مالیستی

 

  • روزنامه فرهیختگان سه شنبه 16 اسفند 90 خورشیدی صفحه 9

یادداشتی بر:یک وقت می بینید.مجموعه داستان سه اپیزدیک. نشر داستان.دی ماه نود. تهران.124 صفحه فوادامیری

"یک وقت می بینید" عنوان مجموعه داستانی مشتمل بر سیزده داستان سه اپیزودیک می باشد و اخیراً بعد از سال ها به دست ناشر(نشر داستان) سپرده شده است.از گله ها گذشته (تا وقتِ دیگرشاید..) تمام سعی ام را خواهم کرد به تمام کسانی که دخیل بودند در واداشتنِ یکانسان(نه حتا یک نویسنده، یک ادیب، که یک انسان!) به دو دهه سکوت و نگاه، حتا نگویم چرا؟ چون اگر بنشانم بر زبانم این سه حرفِ "چ ر ا" را آن وقت دیگرمجبورم از بغضم هم بگویم(و نه فقط بغض!) بغضی که تا آستانه ی شکستن می رود وقتِ مداقه بر تاریخ نگارش هر کدام از سیزدهْ سه گانه ی موجود. پس هیچ چیز نمی گویم،توضیح اش نمی دهم. به قولِ راوی:"اصلاً نمی توان توضیحش را داد. یعنی توضیح دادنی نیست..."پس سکوتْ فقط، که جز چنگ زدن بر همین هم انگار چاره ای نیست. ولی سکوتِ اجبار است این سکوت و در خوش بینانه ترین حالت می توان تصور کرد که یک دهن کجی است به آشفته بازارِ ادبیاتِ وامانده ی امروز که حالش اصلاً خوش نیست و انگار هیچ ربطی به روزهای نه چندان دوِر حضور بزرگان ندارد.

اما نه،ادبیات نفس می کشد، پسر! قلب داستانِ کوتاه می تپد!

مجموعه ی پیش رو،انگار در همان دو سه خطِ اول می خواهد میخش را فرو کند توی دل خواننده، آن هم با راویِ شما! (راویِ شمای نازنینی که من به جرأت می گویم به یادش ندارم در ادبیات داستانیِ ایران) راوی شمایی که اولین برگِ برنده ی نویسنده است برای جذب مخاطب، و انگار غیر مستقیم پیشنهادی است تازه برای نوعی دیگر مواجه با داستان و درگیر شدن با متن، آن هم از جنسی دیگر. کلاً روایت تا انتها هر بار که به دست هرکدام از پرسوناژها می افتد یک جذابیت خاصی پیدا می کند که خواننده را سر ذوق می آورد برای ورق زدن و یله کردنِ ذهن خود در میان ذهنیت ها و تک گویی های شخصیت ها. در این مجموعه ی واقعاً بی ادعا،خواننده خیلی چیزها را تجربه خواهد کرد. فقر را به عینه لمس خواهد کرد در داستانِ" با همون چشا". یادش خواهد آمد فاجعه ی جنگ را در داستان" هیچ کاریش نمی شود کرد متأسفم" و......خلاصه هر کدام از این سیزده سه گانه، نقبی است بر حالو روزِ امروزمان که هرکدام به نوعی با آن درگیریم.یک وقت می بینید به هرحال آیینه ی ما و جامعه ی ماست که بد و خوب اش پیش رویمان است که خیلی وقت ها به سادگیِ یک نگاهِ گذرا از آن عبور کرده ایم و فراموشش کرده ایم اما رضا کلهر انگار ساده از کنار این تصاویر نگذشته و هر کدامش را دستمایه ی یکی از اپیزودهایش کرده است. امیدوارم بی هیچ شیفتگیی این جمله را نوشته باشم:

ارزش ادبی و رسالت والایِ اجتماعی "یک وقت می بینید" را زمان مشخص خواهد کرد.29 بهمن 90 خورشیدی

 

علی نجات غلامی درسخنرانی درباره داستان سه اپیزدیک کلهر:

...چینش اپیزودها، تعریف شخصیت­ها و بازنمایی­های آنها به هیچ روی اتفاقی نیست. این­ها بنا به منطقی کنار هم گذاشته می­شوند که حاصل دیالکتیک درونی مرگ و زندگی است. این اثر تلاش می­کند وارد یک فضای پسامدرن از آری­گویی به زندگی شود و حیات درون­باش را ضمن حفظ پاره پاره بودن آن پذیرا شود اما یک ابرالگو که نحوه­ی رسمی داستان­نویسی را از پیش متعین می­کرد گاهی در نحوه­ی اجرای این اثر دخالت کرد.

اثر «محمد رضا کلهر» یک اثر بزرگ است، نه بدین معنا که فاقد اشکال بوده باشد، بلکه بدین معنا که چیزی مهم را پیش کشید، یعنی گسستگی و تکثری که نه تنها در نحوه­های آشکار شدن ابژه­ها وجود دارد بلکه در خودِ سوژه­ها نیز وجود دارد، هم سوژه­ها باید گرد هم می­آمدند و هم ابژه­ها، در واقع وحدتی در اصل وجود نداشت و همه چیز در تکثری پاره پاره به وحدت می­رسید. با این حال تنها ایراد اساسی آن این بود که در لحظاتی خودِ این وحدت­بخشی از یک کلان الگو تبعیت می­کرد که پاره­ای از تجارب زیسته را مصادره می­کرد.

به هر جهت، این اثر باید بارها خوانده شود، زیرا حاوی درنگ­های ویژه­ای است که در پس پشت فرم­ها و تکنیک­ها خود را نهان کرده­اند و انسان امروز و جهان­اش را انعکاس می­دهند.

 

25 آبان 91خورشیدی سینما بهمن سالن پردیس سنندج

 

وب‌گاه محمد رضا کلهر http://uotopieman.persianblog.ir/

 داستان نويسي، آموزش داستان نويسي، مهدي رضايي دبيركانون فرهنگي چوك، مهدي رضايي مدرس داستان نويسي، داستان زيبا، شعر زيبا، كارگاه داستان نويسي، جلسه داستان نويسي، آكادمي داستان نويسي، مقاله ادبي، مقاله علمي، مقالات مفيد، مقالات اجتماعي، جملات زيبا، جملات خنده دار، جوك، اس ام اس، ارتباط جنسي، روابط جنسي، جايزه ادبي شعر، جايزه ادبي صادق هدايت، جايزه گلشيري، شعر طنز، كلاسيسيم، مدرنيسم ادبي، پست مدرن، رئاليسم ادبي، رئاليسم، سوررئاليسم، عكس هنرمندان، عكس هنري، مكتب هاي ادبي، ناتوراليسم، رئاليسم جادويي، سبك مكتب هاي فرانسوي، مكتب پارناس، دادائيسم، نويسنده،‌شاعر، اجتماع، ماهنامه ادبي، ماهنامه ادبيات داستاني چوك، ماهنامه ادبيات داستان، ماهنامه ادبي، ماهنامه فرهنگي، هفته نامه ادبي، هفته نامه فرهنگي، سبك ادبي، سبك هاي ادبي، داستان كوتاه،فيلمنامه، نمايشنامه، طرح رمان، ماهنامه ادبيات داستاني چوك، سينماي جوان، كانون ادبيات ايران، حوزه هنري، گالري عكس، گالري نقاشي، عليرضا محمودي ايرانمهر، فتح الله بي نياز،ادبيات، عشق، ماهنامه ادبیات داستانی چوک

 

تصویر روی جلد آثار محمدرضا کلهر در ایران

 

خبرگزاری ایلنا:

 


http://ilna.ir/news/news.cfm?id=52856

 

خبرگزاری پانا:

 

http://www.pana.ir/Pages/Printable-News-60969.aspx

 

http://isna.ir/fa/news/91110201051/-بعد-از-دشت-اول-صبح-محمدرضا-کلهر-انتشار

 

http://khabaronline.ir/detail/272207/culture/book

 

http://ilna.ir/news/news.cfm?id=39504

 

چهار کتاب شعر و داستان از محمدرضا کلهر در نمایشگاه کتاب کرمانشاه 91 

 

http://www.ibna.ir/vdccssqs42bqpo8.ala2.html

 

خبر دفتر شعر « وباد ذهن منتشر شاعر»

 

http://www.tkda.ir/bookview.aspx?bookid=1602852

 

شعری از دفتر شعر « وباد ذهن منتشر شاعر» در ایبنا

 

http://www.javanemrooz.com/news/newsreader/ibna/show-2928593.aspx

 

http://www.javanemrooz.com/news/newsreader/ibna/show-2928593.aspx

 

http://www.ibna.ir/vdcf1jdy0w6dtea.igiw.html

 

            روزنامه مغرب، نقد کتاب «یک بادکنک آبی» با نام:

 

کاراکتر عجیب یک بادکنک آبی!

 

http://www.maghrebonline.ir/p/14.pdf

 

http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=34808#Title=

 

خبرگزاری کتاب ایران:

 

http://www.ibna.ir/vdcbz8b8frhbszp.uiur.html

 

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)

 

«یک بادکنک آبی»

 

http://www.honarnews.com/vdcc1iq1.2bqm48laa2.html

 

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1534148


نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692