نسیبا عظیمی دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه کاشان است که با سال‌ها یادگیری و مطالعه فنون داستان‌نویسی از محضر اساتید و تمرین و ممارست، سال ۱۳۹۹ اولین اثر او به نام《در چند ثانیه》 توسط نشر ایجاز به چاپ رسید؛ داستانی به سبک سیال ذهن و روایت زنی است که به تازگی با مرگ همسرش روبه‌رو شده؛ این فاجعه دلیلی می‌شود تا برای کاهش درد فراق دل به نوشته‌های همسرش بدهد و ساعت‌ها آن‌ها را بخواند و در خلال دست‌نوشته‌ها پی به راز بزرگی می‌برد. بیوه تحصیل‌کرده و اهل کتاب در میان مشکلات زندگی و تنهایی غیرقابل تحملی که به او هجوم آورده، سوال‌هایی برای پیش می‌آید که قابل‌تأمل است.
نام اثر دوم نسیبا عظیمی،《نبضی برای زندگی》 است. داستان به سبک سورئال نوشته شده و راوی جنینی است که حاصل رابطه‌ای عقیم و مشکل‌دارست. داستان با زاویه دید راوی غیرمتعارف که دنیا را متفاوت از عموم انسان‌ها می‌بیند و حتی گرمای خورشید و نور مهتاب برایش عجیب و شگفت‌آور است. روابط آدم‌ها و قوانین معیوبی که برای کنترل خود ساخته‌اند، عشق و دگرگونی حالات آدمی همگی راوی را متحیر می‌سازد و داستانی خلق می‌شود که توسط نشر نفیر به چاپ رسیده است. کتاب سوم نویسنده 《آغوش امن》 است. قصه آشنایی از بلای جهانی یعنی کرونا. روایت دو برهه زمانی یک خانواده اصفهانی‌ست دوره‌ای از جوانی یک خانواده با بازی‌ها و شیطنت‌های کودکانه دهه شصت، با فرهنگ و عادات سنتی آن دوره و اتفاقات و پیامدهای اجتماعی دوره همه‌گیری کروناست که به بیمارستان و وقایع واقعی آن دوره ختم می‌شود. این اثر هم در سال 1400 و توسط نشر ایجاز به چاپ رسیده است.
پاراگرافی از کتاب در چند ثانیه:
طرف میز کارش می‌روم. داخل کشوی میزش دو خودکار تمام شده است و ساعتی که روی تیک مانده است و عقربه‌هایش جان رسیدن به تاک را ندارند. با یک عکس نیمه‌پاره، نیمی از عکس خودش بود؛ خیلی جوانتر از الانش، با لبخند و دستی که دور شانه‌های نیمه پاره شده بود به عکس خیره می‌شوم؛ با چشمان زل‌زده‌اش به من نگاه می‌کند.
