صفحه ویژه «مهری حیدرزاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

mehdi heydarzadehh

 آخرین رمان من " ایگور"

مهری حیدرزاده هستم. دوستدار هنر و عاشق ادبیات. در دوران جوانی با آثار نویسندگان بزرگی مانند تولستوی، داستایوسکی ، چخوف ، اشتاین بک، جک لندن و دیکنز و جین آستین آشنا شدم . و در بزرگسالی که قلم به دست گرفته و تصمیم به نوشتن گرفتم ، آثار نویسندگان ایرانی چون احمد محمود ، محمود دولت آبادی، سیمین دانشور، صادق هدایت مرا به این هنر مشتاق تر نمود .
از محضر اساتید گرانقدری چون
- احمد محمود ( نویسنده)
- محسن سلیمانی ( نویسنده و محقق)
- علی اصغر عطاالهی ( شاعر)
- پوران فرخزاد ( نویسنده و محقق)
فیض بردم .
در باب سبک های متنوع نگارش رمان
از مارکز با صد سال تنهایی اش ، هرمان هسه با گرگ بیابانش ، ایزابل آلنده با خانه ی اشباح اش و ماریو بارگاس یوسا با آخرالزمان اش تاثیر پذیرفتم .
در نهایت به بازبینی رمان های چاپ شده اولیه ام پرداختم و با تغییر و تصحیحاتی آن ها با عناوین جدید در انتشارات محترم روزگار به چاپ رسیدند.
در تار و پود این آثار سعی بر آن داشتم که به عنوان یک زن هر آن چه را با جان و روحم زیسته ام ، ارایه کنم . زنی که می تواند همزمان مادر ، همسر، رهبر، عاشق ، هنرمند و در نهایت یک انسان چند بعدی باشد .
همان گونه که خودم از کودکی به جوانی و میانسالی رسیده ام ، جهان بینی من و نوع نگاهم نیز دگرگون شده است . زمانی فقط در سطح هستی مادی حرکت می کردم و می نوشتم . به تدریج که با نیرویی ورای ماده آشنا شدم ، نگارشم نیز متحول شد و لایه هایی از زندگی مادی و معنوی انسان ها را ترسیم کرد .
اکنون با وقوف بر خصوصیات متعالی انسان و به خصوص با کشف لایه های شخصیتی زن به معنای عام و پرسناژ زن در رمان ها و داستان ها به تلاشم برای آموختن از نویسندگان معاصرادامه می دهم .
آثار مولف:
۱- آب نبات تلخ (رمان)
۲- آتش و مهتاب ( این رمان اکنون توسط یک مترجم ترک زبان در استانبول در حال ترجمه به زبان ترکی است )

۳- زنان باغ نارنج(داستان کوتاه)
۴- سحرگاه خاکستری(داستان کوتاه)
۵- ماه یار(رمان)
۶- دور هشتاد و چهارم (داستان کوتاه)
۷ -ایگور (پدرم و من )

نگاهی گذرا به آخرین رمانمبا نام ایگور :
این رمان گذری است داستان گونه بر زندگی نو جوانی که از روستایی دور به تهران کوچ می کند. درگیر ماجراهای متوالی و مختلفی می شود . تحصیل می کند . در دوران جنگ جهانی اول سربازی اش را در کمپ نیروهای آمریکایی در نیروی دریایی آمریکا می گذراند . عاشق زنی لهستانی که پناهنده است می شود . به دنبال این عشق به اقصی نقاط دنیا روانه می شود . در کشتی های باری کارگری می کند . ملوان کشتی می شود و بعد از یافتن عشق اش با حقیقتی تلخ مواجه می شود که مسیر زندگی اش تغییر می کند .
این رمان آمیزه ای از وقایع تاریخی را با سرنوشت این ملوان گره زده و موجب جذابیت آن شده است .
در صورت تمایل به تماس می توانید از طریق آدرس آی میل زیر با من در تماس باشید

همچنین پیج اینستای من
shamsozoha2002

WhatsApp Image 2021 10 07 at 11.03.52 AM

mehri1

mehri2

mehri3

mehdi4

صحفه ویژه «مهری حیدرزاده»صحفه ویژه «مهری حیدرزاده»

دیدگاه‌ها   

#3 بابک 1396-09-06 03:20
زان کوزه می که نیست در وی ضرری
پرکن قدحی بخور,به من ده دگری
زان پیشتر ای پسر که در رهگذری
خاک من وتو کوزه کند کوزه گری
#2 بابک توکل 1395-07-25 04:33
پاینده باشید
#1 بابک توکل 1395-07-25 04:33
پاینده باشید

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

صفحه ویژه «مهری حیدرزاده»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692