ترانه«نیما زکریایی»

چاپ تاریخ انتشار:

ترانه«نیما زکریایی»

 

تو میدونی چقدر دل بیقراره

دل من طاقت دوری نداره

نمیخوام باز بگم شعر و ترانه

نمی زارم بگیره دل بهانه

ازت میخوام فقط من یک نشانه

یه راه باشه عوض شه این زمانه

کدوم طرف برم من از کدوم راه

کدوم مسیربه خورشیده کدوم ماه

نمیدونم کدوم راهه کدوم چاه

نمیدونم کدوم شادیست کدوم آه

آخه کجا برم کجا خدا جون

دیگه حتی نمونده تو رگام خون

حالا جونی توی تنم نمونده

این خستگی ریشه هامو سوزونده

دلم خسته شده از همه دنیا

چجوری باشه دل به فکر فردا

مگه فردا چی داره واسه ما

همش قصه تکراریه دنیا

همش میگن توکل کن به الله

خدایا شکر تو الحمدلله