ترانه«الهام ميزبان»

چاپ تاریخ انتشار:

 

دلم ميگره از اين كوچه،از اين خونه،از تخت

ازين مردي كه مي خنده تو قاب عكس خوشبخت

كه معلومه چقد ديوونته!ديوونه در كل

كه چشماش قرمزه از بوسه هات با طعم الكل

 

كه حالا مونده با تنهايي و كابوس و سر درد

دلش مي گيره. برگرد

 

صداي فندك زيپو كنار هق هق سيگار

لباس خوابت كه مونده با من و بد مستيام بيدار

پتويي كه تنت رو مي پوشوند از دوري من

نگاهت كه به من خيره شده از قاب عكس روي ديوار

 

نمي بينه فقط مونده برام تنهايي و كابوس و سر درد؟

دلم مي گيره!برگرد

 

 

شب كوچه پر از تنهايي بي رحم باده

دليل من واسه اين گريه ها خيلي زياده

صداي كفشتو هي مي شنوم از توي كوچه

داري مي آي دوباره؟

ولي انگار محاله...اينا همه اش خياله

 

تو رفتي و فقط من موندم و تنهايي و كابوس و سر درد

دلم مي گيره.برگرد

 

دلم مي گيره از اين كوچه،از اين خونه،از تخت

از اين مردي كه بيداره هنوزم،گيج و بدبخت

كه دستاش خاليه،اما پشيمونه و عاشق

كه چشماش قرمزه از زور هق هق

 

كه اينجا مونده با تنهايي و كابوس و سر درد

داره مي ميره! برگرد

 

 

ترانه دوم:

تاجی از گلای نرگس رو موهاته

تو می خندی,روز بیداری خوب خاطراته

باد پاییز اومد و غروب آذر رو بغل کرد

بارون اومد

کوچه ها رو واسه ی جشن تولدِ تو تر کرد

حالا باید باد بیاد و بوی موهات ُ بیاره

بگه برگشتی دوباره

که دلت طاقت دوریم ُ نداره

 

شاخه های گل نرگس زیر پاته

خونه روشن, از قشنگی نگاته

کاشکی این ترانه هم به,خوبی ِ خود ِ تو باشه

تا بتونه هدیه جشن تولد تو باشه

از کسی که

هی نشسته باد بیاد و عطر موهاتو بیاره

بگه برگشتی دوباره

که دلت طاقت دوریشُ نداره

 

مشتی از گلای پر پر روی خاکه

آب شده شمعای کیکت,کوچه از گریه هلاکه

قاب عکست می گه برگشتن نداری

رفتی تا واسه همیشه,منُ اینجا جا بذاری

 

باد اومد به جای تو شمعا رو فوت کرد

این ترانه

تو خودش مرد و سکوت کرد