ترانه«پگاه عامري»

چاپ تاریخ انتشار:

 

ترانه 1

جاده­های خسته دارن

خواب رفتنو میبینن

بال و پرهای شکسته

پر پرزدن میگیرن

دست هر روزو میذارم

توی دست روز تازه

پا به پاشون میرم اونجا

که درا رو به تو بازه

تا خدا راهی فریاد

گیج و خسته تو رو می خواد

تا دل خدا بسوزه

آرزومو نده بر باد

کاشکی آغوش تو هر جاس

بکشم رو تن احساس

قدمای من تو جاده

میگن این فاصله بی جاس

دست هر روزو میذارم

توی دست روز تازه

پا به پاشون میرم اونجا

که درا رو به تو بازه

 

 

ترانه 2

اگه قلبت پر درده

غم نشسته توی چشمات

شبها کابوس میبینی

جای رویا توی خوابات

از نگاه آشناها

اگه آشنایی رفته

همه روزها یه تکرار

همه چیز کهنه و تلخه

میدونم که روزی امید

بر میگرده توی دنیات

طرح لبخندی دوباره

مینشینه روی لبهات

میبینی که روزی خورشید

شبو برد ، روزو آورد

شبها بارون ستاره

ظلمتو از آسمون برد

هر چقدرم نا امیدی

ته خط اگر رسیدی

فردا شاید رو به راه شی

کار دنیا رو چه دیدی ؟

 

 

ترانه 3

فک نکن آسونه

دل ازینجا کندن

نه که اینجا خوبه

به تو دل بستم من

فک نکن آسونه

ترسا دارن میگن :

با خداحافظ باز

دلخوشی ها میرن

ولی صبرم سر رفت

آخه حدی داره

دلم از بی مهریت

به خدا بیزاره

میدونم آسون نیست

تو وجودم غوغاست

ولی مجبورم من

تو دلت اینطور خواست