ترانه«سيدمهدي موسوي»

چاپ تاریخ انتشار:

 

1

 

اون گوشه داره اشک می ریزه

 

می دونه که رو گریه حسّاسم

بوی تنش تو خونه پیچیده

من، این زن غمگینو می شناسم

 

می شینه پیشم مثل هر روز و

با قرص و بوسه فال می گیره!

می گم: نمی فهمی دوسِت دارم؟!

می گه: برای عاشقی دیره

 

میگه که دنیا جای خوبی نیست

هر کی که می فهمه غمی داره

می گم برای عشق، این خونه

دیوارهای محکمی داره

 

ترساشو می چینه توی ساکش

من مشت می کوبم به آینده

می گه: می دونی خیلی دیوونه م!

می بوسمش تو گریه و خنده

 

 

 

 

می بینمش که سمت در می ره

با چشم های قرمز خونی

می گه تو حرفامو نمی فهمی

می گه تو دردامو نمی دونی

 

هر صبح که پا می شم از کابوس

خوابیده تو آغوش و احساسم

می ره که توی گریه برگرده

من این زن غمگینو میشناسم!

 

2

 

تبرها، ارّه برقی های وحشی

نباید هم غم باغو بدونن

داره سربالا می ره آب و بازم

دارن قورباغه ها آواز می خونن

 

صدای سنگ، روی بغض شیشه

صدای «زندگی بی تو نمیشه»!!

تموم دفترم رو خون گرفته

تو می گی: «دوستت دارم همیشه»!!

 

 

خبر اومد از اون دختر که زنده س

ولی توو زلزله دنیاشو باخته

فلان رپخون معترض نشسته

واسه دوس دخترش ترانه ساخته!

 

شب و دل کندن از خاک و ریشه

شب و اشکای آخرین مسافر

داره ستاره ی جدید موزیک

صدا می سازه توی کامپیوتر

 

صدای سرفه ی مادربزرگه

که لخته های خون تازه توشه

بزن لبخند، توو عکس جدیدت

الهی شکر! آلبوم می فروشه!!

 

خبر پشت خبر بد بود و بدتر

قناری توو قفس رفته دوباره

بکش سیگارتو! آرومه دنیا!

کلیپت پخش شد توو ماهواره

 

واسه تبلیغ کنسرت جدیدت

برو رو جلد زرد هر مجله

به تو چه سبزی این باغو بردن

به تو چه گرگ می چرخه توو گلّه

 

 

تبرها، ارّه برقی های وحشی

نباید هم غم باغو بدونن

داره سربالا می ره آب و بازم

دارن قورباغه ها آواز می خونن