:

(توالت عمومی)

میگن از من متنفرن , ولی

توو خیابونا واسم صف می کشن

یه توالت "عمومی" ام که همه

حرفای "خصوصی" با من می زنن

 

در و دیوارمو با شماره و

... شعرای عاشقونه پُر می کنن

میگن از من متنفرن , ولی

منو دوستشون تصور می کنن

 

بوی آلودگی من از شماست

که نگاتون رو سئوالی می کنین

من همون سنگ صبورم که باهام

هرچی توو دلتونه , خالی می کنین

 

آدما تمیزی و کثیفی شون

به لباس و تنشون ربط نداره

گاهی وقتا بوی روح آدما

واسه من بیشتر تهوع آوره

 

اگه ما توالتا حرف می زدیم

آبرویی واسه مردم نمی موند

اگه دیوار کثیف ما نبود

هیچکی شعرای شما رو نمی خوند

 

میگین از من متنفرین , ولی

توو خیابونا واسم صف می کشین

یه توالت "عمومی" ام که شما

حرفای "خصوصی" با من می زنین

 

2

(سوء استفاده)

مرگ , با آمبولانس توو راهه

واسه یه حالت اِمِرجنسی

یه نفر تیغو با رگش خورده

باز سو استفاده ی جنسی

 

مرگ رو از صداش میشه شناخت

... مرگ آژِییییییییر می کشه و میاد

داره با من تماس می گیره

مث لمس سکوت با فریاد

 

یه اتاق سیاه بی روزن

یه سکوت کبودِ کِز کرده

تن باریکمو نمیشناسن

بس که رو یخ جلِز ولِز کرده

 

روی یک صندلیه افتاده

زیر یک ابر دود آبستن

منو از بی صدایی اشیاء

با خودم اشتباه می گیرن

 

دیگه از مرگ هم نمی ترسم

آمبولانس قشنگیه که میره

میگن آدم شجاع تر میشه

وقتی از ترس داره می میره

 

3

(مذاکرات سازش)

توو مذاکرات سازش

دنیا بازم زیر و روو شد

با یه قطع نامه ی صلح

سرِ جنگ گفتگو شد !

 

کت و شلوارای شیک و

کراواتای مرتب

مردا با ژستای رسمی

زنا با لباسای شب

 

( این توافق واسه صلح نیس

واسه تقسیم جهانه

مث یه میتینگ مضحک

توو کلوپای شبانه !! )

 

 

توو معادلات دنیا

بچه ها جایی ندارن

چه توو صلح باشن چه توو جنگ

واسه ما فقط شعارن

 

خبرا داغ نمیمونن

اگه بچه ها نمیرن

عکاسا دوربیناشون و

پس رو نعش کی بگیرن؟!

 

بچه ها چیزی نمیگن

چیزی یَم عوض نمیشه

بیشترین ضربه رو از جنگ

اونا می بینن همیشه

 

( این توافق واسه صلح نیس

واسه تقسیم جهانه

مث یه میتینگ مضحک

توو کلوپای شبانه !! )