ترانه ای از «محمدحسین قمری»

چاپ تاریخ انتشار:

mohamad hosein ghamari

تو سرگرم رویایی و با خودت

دو ته استکانم عرق می زنی

با پلکای خیس از غم زندگی

داری خاطراتو ورق می زنی

تو سرگرم آرامش خونه ای

کسی این سکوتو بهم می زنه

کلیدی که می چرخه تو قفل در

تو دستای سرد یکی جز منه

دلت داره از گریه دق می کنه

به لبخند باید تظاهر کنی

میاد و کنار تو لم میده و

باید پیک اونم واسش پر کنی

باید شوقشو حس کنی پاشی و

برقصی کنارش بخونی واسش

بدونه چقد عاشقش هستی و

ببینه چقد مهربونی واسش

چشاتو ببند و به من فکر کن

تو این فکر درداتو حل می کنی

تصور کن آغوش گرمه منه

همونی که داری بغل می کنی

ترانه ای از «محمدحسین قمری»