ترانه «فاطمه رجبی بکران»

چاپ تاریخ انتشار:

zzzz

شبیه ساحلی خشکیده ام من

شدم دلتنگ طوفان های دریا

تو ای دریای من امید ساحل

تورفتیو...شده تاریک دنیا

تو دنیای منی دریاست چشمات

خمارم میکنه گرمای دستات

دوسم داری توام قلبم میدونه

اینارواز توی چشمات میخونه

چرا رفتی وکردی بیقرارم ؟؟

شدی رویا تویی تنها نگارم

تویی... تنها دلیل زندگیمی

دوای خوب رفع خستگیمی

چقدمیخوام تورو خدا میدونه

شبا تقدیرمو برام میخونه

تو مال من میشی همه میدونن

تموم مردم شهرم حسودن

یروزی میرسه دستام تو دستات

میپیچه بوی تو عطر نفسهات

چقد زیبا میشه دریا و ساحل

کنارهم میشن دنیایی کامل....

ترانه «فاطمه رجبی بکران»