ترانه «آیدین عاشوری»

چاپ تاریخ انتشار:

zzzz

سرباز آماده رفتن بود

كوله سربازي روي دوشش

با اينكه ميدونست اون رفته

اما هنوزم منتظر بودش

سرباز آماده رفتن بود

امادلش ميخواست برگرده

چشم براه اون كسي بودش

كه تو دلش جنگ به پاكرده

اوني كه رفته،برنميگرده

سرباز اينو خوب ميدونه

ميجنگه با بي رحمي تقدير

ميجنگه تا جايي كه ميتونه

توفكر اينه بعدسربازيش

عاقبت اين عشق چي ميشه

كسي كه يك عمرعاشقش بوده

وقتي كه برگشت سهم كي ميشه؟