ترانه «حمیدرضا آگاه»

چاپ تاریخ انتشار:

ترانه «حمیدرضا آگاه»

خیلی از روزا گذشته

خاطره ها چه صبورن

باید که بشکنه اینجا

دستهایی که از تو دورن

دستهایی که باتو باشن

دیگه در به در نمیشن

این پرنده هازمستون

راهی سفر نمیشن

کاشکی این ترانه ی من

برسه یروز به گوشت

موهایی که من می بافم

بریزه کاشکی رو دوشت

دستای تو کاشکی من رو

تا خود خودم می بردن

اگه که تو بودی پیشم

حسرت مارو میخوردن

حالا من اینجا غریبم

انگا خیلی وقته مردم

بس که ‌ روزا رو همیشه

واسه دیدنت شمردم