ترانه «میلاد شمسیان»

چاپ تاریخ انتشار:

ترانه «میلاد شمسیان»

 

منطق نداره شعرهای من

لعنت به هر چی واژه ی درده

گیجم... خرابم... خسته و تلخم

او رفت و هرگز بر نمیگرده

منطق نداره  شعرهای من

این زندگی سرد و غم انگیزه

حال منو هرگز نفهمیدی

بی تو دلم لبریز پاییزه

ای تُف به این تردید و دلتنگی

ای تف به این حال پریشونم

لعنت به این حس وفاداری

گفتی که بی تو؟!!! نه... نمیتونم

من شاعر تردید و تقدیرم

بغض غریبی در گلو دارم

دلگیرم از این شهر پر آشوب

از زندگی... از عشق... بیزارم

دست از سر رویای من بردار

تو معنی عشقو نفهمیدی

هر جا که گفتم عاشقم... تنها

با یک نگاه سرد خندیدی

دنیا چقدر بی رحمه این روزا

حال دلم خوش نیست... باور کن

من شاعر نسل بدی بودم

نسلی که طوفانیست... باور کن...