ترانه «هانی ملک زاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

ترانه «هانی ملک زاده»

 

آسمون گوشه گوشه ابری بود

زندگی گوشه گوشه تنهایی

سررسید و نوشت میخوامت

که زدم زیر گوش تنهایی

دل به چشم کسی نمی بستم

اومد و بی هوا شکستم داد

وسط درس و درد و بیکاری

با دوتا خنده کار دستم داد

عشقمون شیشه بود و از بختم

عقل من پاره سنگ بر می داشت

تا که خنجر به قلب من بزنه

ابروهاشُ قشنگ بر می داشت

نرخ نازش همیشه بالا بود

شب به شب خنده شُ گرون می کرد

لبِ سرخِ بدونِ ماتیکش

دل بی دست و پامُ خون می کرد

واسش از زندگیم می گفتم

واسم از خونه ای که تو رویاش...

بهترین لحظه های عمرم بود

زندگی لابه لای انگشتاش

سر آینده بحث می کردیم

سر تقسیم کار فردامون

مثلا جای خونمون با من

مثلا اسم بچه ها با اون

هر محالی براش ممکن بود

دل به هرچی محال می دادم

توی فنجون قهوه ی چشماش

مرگم و احتمال میدادم

نارفیقای روز بی پولی

وسط کار ما دوتا موندن

وقتی دیدن که آب سربالاس

زیر گوشش ابوعطا خوندن

این پسر آس و پاسه ردش کن

چی ازش بت میماسه ردش کن

یا بسوز و بساز تا آخر

یا یه جوری خلاصه ردش کن

روز آخر که دیدمش گفتم

مثل معشوقه های قاجاری!

اعتیادم به دیدنت بالاست

چشم های مخدری داری

از دلم دل برید و با سردی

خنجر داغشُ به سینه م زد

رفتنش بی هوا شکستم داد

رفتنش بی هوا زمینم زد

من به هرلحظه دیدنش معتاد

به هوای رسیدنش معتاد

رفته رفته یواش ترکم کرد

رفت و رفت و یواش ترکم داد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692