خواستم فراموشت کنم اما
توی دلم دریای آتیشه
دلتنگ تو میشم زمانی ک
ساعت صفر عاشقی میشه
اینجور ک ما عاشق هم بودیم
دنیای ما باید یکی میشد
حتی نگاه سرد و مغرورم
پابند این دیوونگی میشد
من بی تفاوت رد شدم از تو
شاید ک احساسم ب تو کم شه
عکساتو هربار دوره کردم تا
رو زخم دلتنگیم ی مرهم شه
ما هردومون دلتنگ هم میشیم
اما برای هم نمی میریم
هربار ک مردم واسطه میشن
این رفتنو گردن نمی گیریم
پای غرور لعنتیم پیر شد
قلبی ک ب عشق تو عادت داشت
ما عاشق هم دیگه بودیم و
دوس داشتن ما واقعیت داشت
خواستم ک برگردم کنار تو
اما نگاهم بی هوا ترسید
کاش رنگ بارون میگرفت اینبار
بغضی ک احساسم رو میفهمید