ترانه «بهزاد عبدالرحمانی»

چاپ تاریخ انتشار:

 

ببین چند قدم مونده تا ما شدن

من وتو حریق یه خاکستریم

قدم هاتو محکم بزار رو زمین

بزار دستامونو بهم زود بدیم

 

نزار فاصله پر کنه چشمتو

تودیروز رو هی قدم میزدی

تمومش بکن آفرین زود باش

توکه هی از امروز دم میزدی

 

همین چند قدم جان من زود باش

به خنده فقط یک سلام مونده بس

من اینجا کنار همون حوض آب

رو نیمکت نشستم فقط یک نفس

 

فقط یک نفس مونده بارونی شه

هوای غریبی چشمای ما

بغل کن منو با تموم وجود

بزار بشکنن این قفسهای ما

 

زمونش رسیده که ما کم بشیم

از ارقام واعداد بدبختیا

بریم مابقی رو حسابش کنیم

بزاریمشون پای خوشبختیا...