ترانه «رحمان بشردوست»

چاپ تاریخ انتشار:

 

نشستم تو ایوون و چشمم به در
دارم دست بغضامو رو میکنم
اگر چه چروکیده دور چشام
بیایی خودم  رو اتو میکنم

تو رفتی و بعدت تو این غمکده
کارِ حالم از غم بهم خوردنه
در و پنجره قفله از بی کسی
هوا دنجه و ساعت مردنه

ببین بعد تو من چیا میخورم
که سهمت هنوزم تو بشقابته
فقط غصه خوردم سر میز شام
با چشمی که خیره روی قابته

بیا زنگ خونه دو سه سالیه
که چشم انتظار تو و زنگته
بجز ماهیا و من و باغچمون
درخت ته کوچه دلتنگته

بیا اضطرابو بگیر از دلم
بذار بغض و دلتنگیام کم بشه
بریم سمت شیراز و مرتاض علی
که دستای تو سهم دستم بشه

بیا زودتر تا گلا جون دارن
نذار باغچه از ریشه خشکیده شه
گناه از منه که نمی بینمت
بیا تا گناهام بخشیده شه