ترانه «بهروز ایرانی»

چاپ تاریخ انتشار:

ترانه «بهروز ایرانی»

 

توی این قرن کویری
یه درختِ ریشه دارم
تو دلم قدّ یه جنگل
جای زخم تیشه دارم

چرا فک کردی یه عمره
که بدون استفاده
خشک و دل مُرده نشستم
تک و تنها لَبِ جاده

چرا فک کردی نمی شه
شاخه هامو پس بگیرم
چرا فک کردی که باید
لَبِ این جاده بمیرم

یه روز آسمون می باره
روی این ترانه نم نم
که ببینی ریشه هامو
تا کجاها می کشونم

تو مسافری ولی من
قبلِ رفتنت رسیدم
یه درخت ریشه دارم
با تبر که جون نمیدم

اگه میوه هامو چیدن
شاخه هامو بد شکستن
برگای سبزمو کُشتن
اگه راهِ رودُ بستن

یه روز از چشمای مردم
قطره قطره ی صدامو
گریه می کنم ببینی
انقلاب ریشه هامو

هر درختی که امیدش
پای باورش رسیده
تو کویرِ خشکم حتّی
شاخه هاش جوونه میده