ترانه «میترا ملک محمدی»

چاپ تاریخ انتشار:

 

یادمه روزای جبهه

ما دوتا توی یه سنگر
روشنه سنگرمون باز
با گلوله ی منور

یادمه توی قنوتت
چه دعایی کرده بودی
مرغ بیتاب دلت رو
باز هوایی کرده بودی

باز شب حمله رسیدو
ما وصیت مینوشتیم
تو با خنده گفتی امشب
ما مسافر بهشتیم

یه صدا یه نور و بعدش
گرد و خاک و بوی باروت
آره یادمه هنوزم
جای ترکشو تو ابروت

منو تو مسافرای
  جاده های نور و امید
منو جا گذاشتی اینجا
پر کشیدی سمت خورشید

من و یه جزیره مجنون
دست تو توو دست لیلی
دل من تنگ و گرفته اس
آخه دورم ازتو خیلی

دوس دارم پیش تو باشم
ای رفیق آسمونی
سر قولمم هنوزم
این یه خط، اینم نشونی

من خم جاده ی عشقم
تو به مقصدت رسیدی
اسم تو رو کوچمونه
تو به قله پر کشیدی

بازم اسمتواوردم
عطر تو توو کوچه پیچید
قطره های پاک شبنم
روی لاله هارو بوسید


رد پای هر شهیدو
میشه از ستاره پرسید
حالا حسرت میخورن باز
به تو حتی ماه و خورشید