شبیه قطرههای گرم اشکم
شبیه چکههای نرم بارون
زار میزنم با ابرای بهاری
دوباره جون به گیره روح کارون
سر میزارم رو شونه ی بیابون
هرچی کویر خشکه دریا کنم
خیمه زنون تو سرزمین رویا
چادر خوشبختی رو بر پا کنم
تنم می لرزه از نگاه گرمش
یخ می کنه تو چله ی تابستون
همون که من دوسش دارم می دونی
رو پرچمش نوشته اسم ایرون
می خوام برم به سرزمین ابرا
سر بذارم رو فرش پرستاره
شاید که راضی بکنم خدا رو
بارون به یاد بارون به یاد دوباره