اگه چشم جهان خوابه
هنوزبیداره کوبانی
هنوزازپانیوفتاده
تنش جون داره کوبانی
داره میجنگه باظلمت
توچشماش برق خورشیده
داره بادست خالی به
جهان درس شرف میده
نه راهی پشت سرداره
نه راه پیش روش بازه
پای آزادگی،تنها
داره تاریخو میسازه
میشه مردیو توچشم
زنای قهرمانش دید
غروروغیرتوعشقو
میون مردمانش دید
میشه حس کرددل مردش
چقدمیتونه دریاشه
چجور خونش رو میبخشه
که خونه ش روی پاباشه
طواف واقعی اینجاس
همین شهری ک پر درده
همین جایی ک هر کودک
تو حین کودکی مرده
خداچن وقته ک اینجاس
جهان قبله ش رو گم کرده
بدورخونه خالیش
داره بیهوده میگرده
خداشکل یه کودک تو
یونیفرمه یه سربازه
داره بادست کوچیکش
همینجا کعبه میسازه
(یروزی توی تقویمه
جهان اسم تو حک میشه
رو لبهای همه مردم
یه شعرمشترک میشه
میفهمه دردتو هرکس
که خونه ش سنگرش باشه
تموم ارزش باغش
گلای پرپرش باشه)
دیدگاهها
امیدوارم هماره موفق باشی
واقعا شعر بسیار زیبا با تصویری بسیار قشنگ بود. انشالله منتظر شعر های بعدی شما هستیم.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا