ترانه «امین حق نظری»

چاپ تاریخ انتشار:

ترانه «امین حق نظری»

کافه

چن وقته رفتی و هوا سرده

من موندمو یادتو این کافه

اینجا یکی هر شب توو تنهایی

((با خطراتت شال می ­بافه))

گاهی به ساعت خیره می مونه

هر لحظه واسم دس تکون می­ده

انگار با تو دستش توو یه کاسه­ س

هی وقتی رفتی رو نشون میده

هر روز واسم چن لحظه­ ی کوتاس

یه عده میان و بعدشم میرن

دست همو می ­گیرن و با هم

از ­اشون عکس می­ گیرن

جای تو خالی مونده توو عکسام

دیگه واسه برگشتنت دیره

اونکه یه عمری چش(م) به رات بوده

با جای خالیت عکس می­ گیره

چن وقته رفتی و هوا سرده

من موندمو یادتو این کافه

اینجا یکی هر شب توو تنهایی

((با خطراتت شال می­بافه))*

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با خاطراتت شعر می ­بافم ((حسین غیاثی)) *