شعر كودك «بهاره رضايي»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

دیدگاه‌ها   

#1 ليلا وصالي 1392-12-20 16:56
سلام.خيلي زيبا و با طراوت بود بهاره جان! آفرين!
يه نکته کوچيک به نظرم اومد. ستاره افتاد تو آب، دوست ميشه زود با ماهي.از نظر تطابق زماني يه کم مشکل داره.يا بايد همزمان مي شدن يعني افتاد و دوست شد، يا جمله رو شرطي مي کردي و مي گفتي: بيفته، ميشه.البته کاملاً قابل درکه که اونوقت مشکل وزني پيدا ميشد اما يه کم بيش تر روش فکر کني حتماً حلش مي کني.
بعدم اين که شعرها به طور مجزا، خيلي قشنگ و دلنشين بودن اما در يک قالب جمع نمي شدن و از نظر وزن و سبک با هم متفاوت بودن.احتمالاً اين يه کار کودکه که هرکدوم از شعرا در يه صفحه مجزا ميان و ربطي به هم ندارن و فقط هم موضوعن.خوب بود اولش به اين نکته اشاره مي کردي که از نظر خواننده، اشتباه به نظر نرسه
قلمت هميشه پويا و چشمه طبعت هميشه جوشان دوست من!:)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692