امیر سادات موسوی شاعر می شود

چاپ تاریخ انتشار:

غم که می‌آید در و دیوار شاعر می‌شود

در تو زندانی‌ترین رفتار شاعر می‌شود

نجمه زارع

 

طنز «شاعر می‎شود» از امیر سادات موسوی:

 

یک نفر دارد تَهِ انبار شاعر می‌شود

بعدِ دل دادن به یک آچار شاعر می‌شود

 

یک نفر هم مثل من در حال رفتن روی سِن

موقع سوت و کف حضّار شاعر می‌شود

 

در خصوص مولوی برخی ادیبان گفته‌اند:

«او پس از یک عالمه اِصرار، شاعر می‌شود»

 

چون که می‌داند ندارد آب و نانی شاعری

عاقبت هم از سر اجبار شاعر می‌شود

 

بس که اخبار طرب انگیز دارد مملکت

عاقبت گوینده‌ اخبار شاعر می‌شود

 

بی سحر هر کس بگیرد روزه در ماه صیام

نیم ساعت مانده تا افطار، شاعر می‌شود

 

از مسیحایی دمِ برخی پرستاران ما

در اتاقِ آی‌سی‌یو بیمار شاعر می‌شود

 

صد عوارض هست در بیکاری نسل جوان

اولیش این: آدم بیکار شاعر می‌شود

 

روزگاری از محبّت خارها گل می شدند

تازگی‌ها از محبّت خار شاعر می‌شود

 

دائما شعر از گل و بلبل سراید آن که او

داخل شلوارک گلدار شاعر می‌شود

 

دیده‌ای سردارها را در امور مختلف

این یکی را هم ببین: سردار شاعر می‌شود!

 

ناشری که تاکنون یک بیت از او نشنیده‌ایم

موقع چاپ همین اشعار، شاعر می‌شود

 

شعر من یک وِرد جادویی‌ست! می‌بینید که؟!

هر کسی آن را کند تکرار، شاعر می‌شود!

 

هیچ کاری نیست آسان‌تر ز شاعر ساختن

بعد ِ«شا» یک دانه «عِر» بگذار، «شاعر» می‌شود

 

کلّه‌ی یک غیرِ شاعر را فرو کن زیر آب

وِل نکن! تا هفتصد بشمار، شاعر می‌شود