شعری از«احمد ارهان» ترجمه «صابر حسینی»

چاپ تاریخ انتشار:

 

تا نود سالگی زندگی کرده ام
خیس ، زیر باران
خزنده ای عصا بدست
چقدر مضحک است امّا
خیلی مضحک است امّا
وقت اش است به دُم ام حلبی ببندند
بعد از این همه مرگ
تا نود سالگی زندگی کرده ام
با زن ام ، با فرزندم ، با سرطانم
تکّه ی کوتاهی از فیلم های آنجلو پولوس
با شوق تماشا کرده ام
نه ، دوباره از سر تماشا کرده ام
با پیری ام غرق شده ام در زندگی

چقدر مضحک است امّا
خیلی مضحک است امّا